۱۰ پاسخ

واقعا بعنوان یه سزارین میگم طبیعی بهترینه.بعدم زایمان اول سخته بعدیا راحتتره

برو سزارین تمومش کن

من دوتا تجربه سزارین دارم یه بیهوشی ویه بیحسی.اما ۱۲ ساله که بعد از سزارین اولم دل درد های بدی میگیرم مخصوصا وقتی شلوار تنگ بپوشم وفشار به بخیه هام بیاد.بین بیهوشی وبیحسی به نظرم بیهوشی بهتره.ولی اگر برگردم به عقب حتما طبیعی را انتخاب میکنم البته اونموقع هم اورژانسی سزارین شدم.

عزیزم کاش از مامانایی که تجربه هر دو رو دارن بپرسی

حالا چرا دور از جون فحش بدن؟😅
بستگی به شرایط جسمیت تصمیم بگیر
کسی داری یکی دو هفته مراقبت باشه سزارین کن
بدنت خوبه لگنت خوبه طبیعی بیار
و اینکه دکترت چی میگه

اگه پول داری برو سزارین خصوصی به نظرم بهتراز طبیعی

اره عزیزم سزارینم سختی داره همون طبیعی بزا وماما بگیر اصلا نگران نباش ازهرچی بترسی سرت میاد بسپار بخدا حله

اگه سر بچه اولیت طبیعی بودی و خیلی اذیت شدی سزارین برو خب .

خودت ببین چی میخوای
چرا اصلا از بقیه نظر میخوای

دیگه الان برای سزارین دیر شده برو به امید خدا طبیعی دیگه یک بار زایمان کردی

سوال های مرتبط

مامان boys مامان boys ۵ سالگی
خدایا شکرت به قرآن نمی‌خوام ناشکری کنم فقط دارم روانی میشم خدایا کم آوردم خدایا خودت کمکم کن مردم به قرآن
این بچه از صبح که بیدار میشه یک ثانیه نمیخوابه یه ثانیه بلند شم گریه میکنم یه جوری که انگار مردم یک ساعتم نیام جوری گریه میکنه و قطع نمیکنه که از استرس میمیری اون از صبح نشستن در کنارش و تو بغلت بودن که کمرت دولا شدن به کنار نمیتونی هیچی کوفت کنی به کنار با این حالت باید شیر بدی به کنار کارای اون یکی بچه هست به کنار
مثلا عصر همسرم گفت میام میبرمت پیش بابا دوماهه بهشت زهرا نرفته بودم اوم حاضر شدنم با بدختی که مدام گریه واسه هر یه تکونم بعد نمیتونم اون یکی و حاضر کنم آخرشم به اون بدبخت میگم بیا شلوار یا جوراب ببر بابات یا خودت پات کن گریه میکنه میگه میخوام تو حاضرم کنی رفتیم اونجا برگشتیم شوهرم رفت سرکار گذاشتمش رو تخت لباسم در آرم خودش کشت هول هولی در اوردم دستشویی رفتم لباس اون یکی در اوردم اونو دستشویی بردم این همچنان هوار میزنه بغلش کردم شیرم نمیخورد ۹۰ سییشیرخشک قاشق قاشق بهش دادم بازی کرده ریخته شکمش کار کرد شستم عوضش کردم لباساشو عوض کردم گذاشتم باز رو تخت گریه گریه دو سه تا لباسشو باید بادست میشستم هول هولکی شستم بعد برنج و بذارم هوار میزد گریه قطع نمیکنه پسرم کلی ادا در میاره میپره بالا پایین یه لحظه قطع نمیکنه فقط گریههههه بد و بدو رفتم بغلش کردم شیر دادم خدایا حتی نمیرسم این وسطا یه لقمه یه چیزی کوفت کنم جون داشته باشم اعصابم داغون بار روانی که روته همه کارات بدوبدو با استرس اولش بچه رو بغل میکنی میگی به بغلت احتیاج داره باید اینکا و کنی چرا باید بعدش اینجوری بشی بخدا دارم میمیرم جون ندارم اعصاب ندارم سه ماه و ۲۴ روزه منتظرم یه روز راحت بیاد 😭🥺
مامان boys مامان boys ۵ سالگی
مامانا هزار بار اینجا گفتم ولی چاره ای ندارم جایی رو ندارم اینجا میگم این حجم از فشار ازم کم بشه ببخشید
به خدا دارم میمیرم دارم دیونه میشم انقدر مشکلات داریم که قلبم داره میترکه این بچه دومم هم اصلا خواب نداره خوابشو زیر سینه میکنه بعد بلند میشه حتی ده دقیقه در روز نمیخوابه واسه یه کاری اگه بلند شم انقدر گریه میکنه که انگار من مردم هوار میزنه هر چی بخوام امتحان کنم نرم پیشش انقدر گریه و هوار میزنه که زود میرم بغلش هم هستم باید بغلش کنم بشینه داغون شدم یه لحظه به حالت دراز کش بذارمش نمی مونه دیونه شدم موقع انجام یه کاری انقدر استرس میگیرم انقدر از گریه هاش عصبی میشم که قلبم میخواد از تنم بیاد بیرون خونه زندگی رو هوا دورمون میبینم پاهام قفله نمیتونم پاشم تمیز کنم شیرم که نمیخوره به زور وقتی خواب‌آلوده هست زیر سینه میخوره یا میدونم با زجر با قاشق میدم بهش شیرخشکم همینکارو میکنه امروز انقدر عصبی شدم و گریه کردم که حس میکنم شیرم به شدت کم شده یه دل سیر واسه اونم گریه کردمو استرس گرفتم بخدا دارم دیونه میشم دارم چیه دیونه شدم دارم میمیرم سه ماه و بیست روزشه کولیک داره بهش اینفاکول هم میدم ببین بخدا بعد شیر که میخوره حتی شیرخشک دفع خوب بعد گاز معده هم خارج میکنه اروغم میزنه بازم از بغلش پاشم گریه میکنه تو بگو پنج دقیقه بعد شرایط خوبش خوب باشه هم نیست
مامان فرشته ها❤👼👼 مامان فرشته ها❤👼👼 ۵ سالگی
امشب انقدر گریه کردم خدا میدونه، چرا دختر من بیشفعال باید بشه ،باورتون میشه یه دختر ۱۵ دیگه دارم نمیتونم هر دو با هم نگه دارم تا حالا نشده یه هفته بیشتر نگه دارم اون یه هفته هم همش خونه مادرشوهرم پایین میره میاد وگرنه پدر درمیاره، بعد یه هفته هم خونش مامانم هست،از دو سالگی ما فهمیدیم با بقیه یکم،فرق میکنه هر دوره هم یه جور اذیت میکنه ،الان چه جوریه حتی با اینکه دارو میخوره،بیقراره نا ارامه،زیاد حرف میزنه ،باید ببینید چی میگم ،تلویزیون نگاه نمیکنه در حد پنج دقیقه همش میخواد بره بیرون ،با بچه ها میخواد بازی کنه بیشتر اوقات نمیسازه بهشون کرم میریزه ،دست بچه ها رو فشار میده دور لبش همش لیس میزنه انقدر ابن کار و کرده دور دهن سیاه شده ،زخم شده خوب نمیشه،تازه الان کنترل شده اینه چند روز امدم یه دوز به پیشنهاد دکتر قطع کردم لامصب خیلی بد میشه خیلی، همین الان خواهرم میگه با این وضع چه جوری مدرسه میخواد بره ،پنج ساعت تو مدرسه بشینه به معلم گوش بده بچه ای همش در حال جنب وجوش هست یه جا نمیشینه ،سر سفره میرقصه تو ماشین نمیشینه همش در حال و جنب وجوش،بازی کردن زود حوصلش سر میبره،بلند میشه میره حوصلش نمیگیره،میدونم شاید الان بگیید اینا عادیه ولی چون قبلا بدتر از این بوده تحمل نداره امشب همش قلبم درد میکرد دست هامو به گوشم گرفته بودم دیگه صدای دختر هامو نشنوم بهم خیلی فشار اومده 😔😔😔😔😔😔😔دو تا روان پزشک کودک و روان شناس کودک بردم هر سه،بیشفعالی تایید کردن،کاش دخترم دارو نمیخورد ولی اگه نخوره بهم میریزه😭😭😭😭😭😭