۱۳ پاسخ

منم همینطورم مخصوصا روی خانواده شوهر

منم چشمم همش دنبالشه
اما میدمش به این و اون
خب دوسش دارن که میخوان بغلش کنن
من خوشحال میشم

من شوهرم این مدلیه خیلی حرص میخوره

وااای تو دقیقا منی مثلا خونه نشستم میگم بمیرم براش همبتزی نداره و فلان بعد میبرم شهر بازی دوس ندارم احدی بهش نزدیک بشه یا بچه بخاد بهش دس بزنه میگم نکن خاله😂
بخدا دس خودم نیس

کاملا طبیعیه که نگران هستیاون ها بچه هستن و امکان داره اتفاقی واسش بیفته
ولی بهتره نگرانیت تبدیل به حرس خوردن نباشه با مدریت درست کاری کنی که هم بچه ها بازی کنن هم خودت تو ارامش باشی
مثلا وقتی دارن بازی میکنن خودت هم کنارشون بشین و باهاشون بازی کن
نه اینکه بری کمک مادرشوهر و خواهر شوهرت کنی الویت اول بچه هست یا اگه احتیاج به استراحت داری از شوهرت یا یه بزرگ تر دیگه بخواه که مراقب باشن
و قبلاز اینکه بچه ها شروع به بازی کنن خیلی جدی بهشون تذکر بده که بچه را بغل نکنید فقط باهم بازی کنید

طبیعی منم هستم

منم همینطوری هستم میرم خونه بابام بچه های خواهرم بغلش میکنن اذیتش میکنن عصبی میشم هی میگم دیگه نمیام ولی بازم بلند میشم میرم و این چرخه ادامه داره 😅

اما اگر بچه ات اذیته نذار بغلش کنن بجو حرص میخوره

منم همینم. اصلا اجازه نمیدم کسی بوسش‌ کنه. بغلش میکنن ولی من همش ۴چشمی دارم نگاشون میکنم

منم مثل توام و کلیم با همه دعوا کزدم سرش 🤣🫡

زنگ زدی به مادر مادر شوهرت بالاخره

جووونم طبیعیه اصلا عجیب نیست کم کم سعی کن حساسیتا کم کنی چون خودت اذیت میشی بیشتر

آره من هستم ✋

سوال های مرتبط

مامان یاسین مامان یاسین ۱۴ ماهگی
من بارداری و زایمانم خیلی برام سخت گذشت یعنی اگه اونارو بگم خودش کلی میشه و کلا ترس بارداری دوباره داشتم ولی الان چند روزه ی چیزی مثل خوره افتاده تو فکرم پسرم خیلی بازیگوشه و مثلا مثل بچه های دیگه سرگرم کودک دیدن یا گوشی به هیچ وجه نمیشه بخصوص وقتی همسن و سالای خودشو که میبینه کلی جیغ و ذوق و میخواد باهاشون بازی کنی ولی نمیدونم چرا یا بخاطر تربیتشون یا چی نمیدونم پسرم سعی می میکنه باهاشون بازی کنی نزدیکشون بشه ولی اونا هولش میدن و میزننش و همش باید مراقب باشم تو خونه نگهش دارم و همش غر میزنه و گریه میکنه باهاش هربازی میخوام بکنم باهام بازی نمیکنه دو تا سبد پر هم اسباب بازی داره ولی وقتی ی بچه میاد پیشش بازی میکنه وگرنه نگاشونم نمیکنه منم چند روزه هی با خودم میگم منکه با شوهرم از همون روز آشنایی تصمیممون دو تا بچه بود و بعد دستگاه بزاریم یا ببندیم کلا میگم خب الان بیارم که سنشون نزدیک باشه و همبازی و مثل بچه های دیگه صبح تا شب به کوچه و خیابان عادت نکنن و الان از مادرایی دو تا بچه پشت هم دارن خواهش میکنم کلا شرایطشون بگن که کجاهاش خوبه کجاهاش بده اگه به عقب برگردن دوباره این کارو تکرار میکنن یا نه