۹ پاسخ

این نکته رو هم اضافه کن ک سلامتی فقط ب جسم نیست

بعضیا روح ازرده ای دارن افسردگی وسواس صدتا مشکل دیگ ک جدیش نمیگیرن

من خودم اون تایمایی ک افسردگی میاد سراغم از هیچیه زندگیم لذت نمیبرم ک هیچ زندگیو ب کام شوهرم و بچمم تلخ میکنم 😔😞😞😞😞


خوشحالم ک حالت بهتره عزیزم خدارو صد هزار مرتبه شکر

مرسی از انرژی مثبتت
همیشه شاد و سلامت باشید
و هزار برابر انرژی مثبتت به خودت و خانواده ات برگرده واقعا سلامتی بزرگترین نعمته

متاسفانه تو زندگیم ی مشکل جدی ک دارم اینه جدیدا پرخاشگر شدم داد میزنم عصبی شدم اصلا نمیدونم چمه افسرده شدم چی آخر شب کلی غصه میخورم هم برای بچم هم خودم‌ هم زندگیم ک چرا سرش داد زدم بچم ازم‌می‌ترسه عذاب وجدان دارم خیلی مادر بدی ام خیلی

خداروشکر
انشالله همیشه همه تنشون سالم و روحشون سلامت باشه
تا بتونیم بچه هایی با روان سالم بزرگ کنیم

خداروشکر عزیزم دیگ از ب بعد محکتر بغلش کن از طرف منم بوسش کن 😘❤️

خداروشکر عزیزم.🥰

راهی برای درمان نداریم
ن پولش
ن ک کسی ک حمایتمون کنه ب سوی درمان از ریشه مشگلاتمون

من خیلی عصبی و پرخاشگرم منم دقیقا هرشب کارم شده عذاب وجدان و غصه خوردن کاش بتونم یه دکتر خوب پیدا کنم برم اعصابم اروم شه طفلی بچه هام وقتی اعصابم میریزه بهم خیلی بد ازم میترسن پ

عزیزم دعا کن منم درمان شم

سوال های مرتبط

مامان آرزوی مادر مامان آرزوی مادر ۲ سالگی
چ خوبه پسر داشتن
خواب دیدم الان
ک پسر دارم اسمش،محمد بود🤗😂
اتاق سرد بود بهش گفتم پسرم بخاری رو روش کن
اونم روشن کرده ووارنح دستش رو با لبه ی بخاری خونی کرده بود
انگار تازه زایمان کرده بودم ولی ماشاالله زود بزرگ شده بود 🤭🤭
دخترمم اسمش فاطمه بود و اطرافیان میدونستن دختر دارم
اومده بودن پیشم
میگفتن این پسرمه ک با خودم آوردمش و دختر رو زودتر انگار آورده بودن خونه و دختر مو می‌دونستن و از دیدن پسرم تعجب کردن
ولی باز میبینم بزرگ شدن بچه ها م
انگار ک نوجوون بودن🤦‍♀️🤦‍♀️😂
حکمت خدا این بود که پسر نداشته باشم
خدا دخترامو حفظ کنه
همیشه از همون اول خانه داری تقریبا ۲۰ سال پیش پسر میخاستم
ولی بعد ۷ سال نازایی خدا بهم دختر داد ک الان اسمش فاطمه س
بشششششدت دومی رو میخاستم چون طعم تلخ نازایی رو چشیده بودم و فاطمه بدجور تنها بود
تا اینکه بعد از ۱۰ سال خدا بهم طهورا ی نازنینم رو داد و الان دیگه تنها نیست
خدایا شکررررت
بچه فقططط عاقل و سالم باشه جنسیت مهم نیست
نیمرخی از دخترکانم🥰🥰😘😘😘❤❤❤❤
مامان امیرعلی جانم♥️ مامان امیرعلی جانم♥️ ۱ سالگی
مامانا عصابم بخاطر بچم خیلی بهم ریخته، حس میکنم اونطوری که باید در حقش مادری نکردم، همش عذاب وجدان دارم، خدا لعنتم کنه چرا نفهمیدم بچم عفونت گرفته، که حالا کارش بجایی برسه که عفونت خونش برسه به ۱۱۶، شاید باورتون نشه از شیش ماهگی تا الان بچم وابستگی شدید به شیر خودم داره، ازشیش ماهگیش تاالان نشده فقط یک شب بتونم دوساعت کامل بخابم، یعنی از ساعت چهار نصف شب بیدار میشه تا خوده ظهر یه کله شیر میخوره، همیشه یه مادر خسته بودم ،کمبود خواب داشتم، ازیطرف خونه رو تمیز کن، از طرفی ناهار شام درست کن ، از طرفی باید به بچه میرسیدم، مریضم که میشد دیگه قوز بالا قوز میشد، از روزی که مادر شدم دیگه حتی خودمو فراموش کردم حتی دو این دوسال یکبار نشد برم آرایشگاه بخودم برسم، اما باهم اینا فکر میکنم اونطور که باید واسه بچم مادری نکردم، از خودم خیلی دلخورم، چرا باید انقد مادر بی فکری می‌بودم که حالا بچم بخاد عفونت بگیره، میخام چندروز دیگه برم هم آزمایش خون هم آزمایش ادرار واسه بچم بگیرم، خدا رو به بزرگیش قسم میدم که اینبارم به کنه مادر رحم کنه بچم جواب آزمایشش خوب بشه، بچمو که بردم اورژانس اونجا گفتن باید بستری بشه وگرنه عفونتش به مغزش آسیب میزنه از اون شب تاالان همش ته دلم خالی میشه، همش نگاه بچم میکنم دلم آتیش میگیره تو رو خدا واسه بچم دعا کنید چیزیش نباشه، من تمام دلخوشیم تمام زندگیم بچمه، جونم به حونش بنده ،انقد که وقتی مریض میشه پا به پاش مریض میشم، الهی که خدا هیچ مادری رو با جیگر گوشش امتحان نکنه الهی که خاری که قراره تو پای بچم بره تو قلب من بره اما بچم چیزیش نشه،تواین دنیا هیچی از خدا نمیخام جز سلامتی بچم
مامان هلـــــــسا مامان هلـــــــسا ۲ سالگی
حدود دو ساله که مادر شدم…
ولی خجالت نمیکشم بگم که:
📌همیشه دلم برای روزهایی که بچه نداشتم تنگ میشه! 💔
📌خجالت نمیکشم که بگم بعد زایمان،
از حرفای خیلیا ناراحت شدم و حتی گریه کردم. 💔
📌خجالت نمیکشم که بگم بعد زایمانم شدیدترین نوع افسردگی رو گرفته بودم که به سختی تونستم ازش گذر کنم. 💔
📌خجالت نمیکشم که بگم که هنوز نتونستم به وزن و اندام قبل بارداری برگردم و همش خودمو مقایسه میکنم! 💔
📌خجالت نمیکشم که بگم حافظه‌م بعد زایمان ضعیف شده و گاهی حواس‌پرتی میگیرم! 💔
📌خجالت نمیکشم که بگم همش با خودم میگم کاش دیرتر مادر میشدم. 💔
📌خجالت نمیکشم که بگم شب‌ها تا دیر وقت بیدارم تا از تنهایی و خلوت‌م بدون بچه لذت ببرم. 💔
📌خجالت نمیکشم که بگم یک حمام یا دستشویی رفتن با خیال راحت برام شده آرزو! 💔
📌خجالت نمیکشم که بگم دیگه مثل قبل نمیتونم به خودم و ظاهرم برسم چون دیگه انرژی برای ظاهرم نمی‌مونه! 💔
📌خجالت نمیکشم که بگم به همسرم حسودی میکنم چون هنوز می‌تونه کارهایی که دلش میخواد رو انجام بده یا جاهایی که دلش میخواد بره بدون دغدغه بچه. 💔
📌خجالت نمیکشم که بگم دلم برای دونفره‌هامون با همسرم تنگ شده!به‌خصوص کافه گردی و سفر دونفره! 💔
📌خجالت نمیکشم که بگم گاهی اوقات یادم میره قطره‌ها و ویتامین‌های ضروری بچمو بدم و عذاب وجدان میگیرم بعدش! 💔
📌خجالت نمیکشم که بگم خیلی اوقات از کوره درمیرم و داد میزنم سر بچم ولی دو ثانیه بعد از شدت عذاب وجدان می‌میرم! 💔
📌خجالت نمیکشم که بگم همیشه فکر میکنم مادر ناکافی هستم! 💔
📌خجالت نمیکشم که بگم غذای کمکی بچمو با روش سنتی شروع کردم چون میترسیدم و عصبی میشدم از به‌هم‌ ریختگی غذا، و بعد چند ماه تونستم
‏blw شروع کنم. 💔