۵ پاسخ

واااای ترکیدم دختر🤣🤣🤣🤣

وااااای😂
منه احمق رو بگو دست دخترم میوه بود دخترم اصلا نخورد بعد به پدرشوهرم گفتم بابا شما اینو میخوری 😂

خدا نکشتتتتتت😂😂😂😂بگیر بشین یجا
کار نکرده عزیزی😂😂😂😂

🤣🤣🤣

اگه میوفتادی؟؟؟؟😂😂😂

سوال های مرتبط

مامان آقا محمد مامان آقا محمد ۲ سالگی
سلام من خودم و همسرم شاغلیم و بچمون میزاریم خونه یکی اقوام. من خودم سعی میکنم هر هفته حداقل یه جای تفریحی ببرمش حالا یا خانه بازی، یا پارک، یا یه فضایی که راحت بتونه بازی کنه. تجربیاتما براتون به اشتراک میزارم شاید به درد کسی خود.
این هفته بردمش خانه بازی کفشدوزک تو خیابون پروین سر آل خجند.
خانه بازی خلوتی بود. وسایل بازیش کم بود ولی چیزای جالبی داشت. دو سه تا پنل داشت که به درد دست ورزی بچه های بالای ۹ ماه تا ۳ سال میخورد. رو پنل ها چند مدل قفل و کلید و سازه ماشینی، آیفون و کنترل تلوزیون، کلید برق و زیپ و ... خیلی جالب بود اینا را جای دیگه ندیده بودم. یه قسمت سوپر مارکت داشت که انواع تجهیزات فروشگاهی مثل ترازو و کارتخوان و سیستم، بارکدخوان و .. داشت و میوه و لوازم مصرفی برای فروش(این قسمت را پسرم خیلییی دوست داشت). یه اتاقک آشپرخونه داشت با سرویس کامل وسایل آشزخونه مناسب بازی دخترا.
سایر بازی ها: استخر توپ- ماشین و قسمت خیابون بندی شده- شن بازی- دو تا بازی نمیدونم چی بودن جدید با برق کار میکنن شبیه گیم ... . ترامپولین- ابزارآلات چوبی
یه حیاط بزرگ هم داشت ک کامل کفش چمن مصنوعی بود و دورش هم حفاظ مناسب کودک بود. تاب بازی و سرسره ماشینی داشت..

در کل ارزش حداقل یک بار رفتن را داشت. جاشم خیلی سر راست بود. با اتوبوس لاله امام حسین به راحتی سر خیابون پیاده میشید و در کمتر از ۲ دقیفه پیاده روی میرسید به خانه بازی!

قیمتش انگار ساعتی ۱۲۰ تومن بود. عکساشا پایین میزارم
مامان آقا محمد مامان آقا محمد ۲ سالگی
سلام
ادامه معرفی خانه بازی در اصفهان

چند روز پیش رفتیم سمت توحید برای دکتر. بچه خیلی اذیت میکرد برای همین تصمیم گرقتم یه پارکی جایی پیدا کنم من و محمد بریم بازی تا کار همراهمون تموم بشه. هر چی تو نت زدم پارک پیدا نکردم دیدم یه خانه بازی همون نزدیکی هست و رفتم.
سمت چهارراه پلیس تو خ توحید- اسم خانه بازی آلا بود و انگار مهدکودک هم داشتند.یه حیاط بزرگ داشت با ازیینات قشنگ ک بدجور به درد عکاسی میخورد. و چند تا پله میخورد میرفت پایین.
امکاناتش:
یه محوطه داشت خیابان کشی و دو سه تا ا چرخ و ماشین برای بازی.
یه اتاق داشت پر از اسباب بازی های بچه ها
یه اتاق داشت ک توش شن بازی بود و چند تا ماشین و سطل و ...
یه اتاق کافه برای مامانا
اتاق مناسب تولد داشت ک من داخلش را ندیدم.
استخر توپ داشت با یه سرسره ک وصل بود به استخر
چند تا ازین ماشین های بزرگ داشت ک جاشون ثابته و بچه توش حالت الاکلنگ بازی میکنه
ترامبولینگ داشت
چند تا وسایل ثابت ورزشی داشت

در کل جالب بود و بد نبود و بچم یک ساعت سرگرم شد‌ ساعتی ۱۶۰ تومان بود.. بماند ک من انتظار داشتم یه خانه بازی تو اون محدوده باید خیلی شیک تر باشه...
با گوشیهمسرم عکس گرفتم و دست اون موندند بعد عکساشا تو همین پست میزارم. ولی عکس نتی چند تا پیدا کردم میزارم جهت دیدن محیطش..
مامان ماه من🌙🌙 مامان ماه من🌙🌙 ۲ سالگی
خلاصه که شب جنگی مون هم گذشت ،فردا عصرش دخترم چون بیحال بود دوبار خوابید،هر دوبار به حالت تشنج یهو تو خواب پرید دستاش از هم باز شد و یاو ونشتناک فقط جییغ میزد،من گفتم تشنج ولی مامانم و مادرشوهرم گفتن ترسیده بچه،دیگه تحمل نکردم بچه رو بعل کردم با مامانم بردم مطب دکتر مغز و وعصاب که قبلا گیبردمش،حالا دقیقا همون روزی بود که عابر بانکاا قطع بود،خدایا بی پول چه کنم،حدود ۱۵۰۰داشتم ولی کم بود
خلاصه رفتم مطب ،دخترم فقط جیع،پون خیلی درد داشت،۵۰۰ویزیت دارم رفتم پیش دکتر گفت باید نوار مغز بگیری بعد آزمایش تا ببینم تشنج هست یا نه،خدایا با کدوم پول،گفتم خانم دکتر پول نوار مغز ندارم،گفت برو هر وقت پول داشتی بیا😭الهی خیییر نبینه منطورم این بود که مثلا کارت ملی بگیره من یکی دو روز بعد برم بهش پول بدم تا بانکها وصل بشه،خلاصه گفت اول برو ازمایش بده،نمیدونید با چه وضعی این بچه رو بعل کردم تا آزمایشگاه پیاده رفتم،یعنی قوت به جونم نبود،شوهرمم شب کار بود،آزمایش گرفتم و زنگ زدم به یکی از اقوام ۵تومن برام ریخت،خلاصه نوار معز گرفت و گفت تشنج نیست و ترسیده،تو آزمایشش هم عفونت نشون داد،گفت ببر بستری،خلاصه اوردیم ۱۷شهریور بستری یه شب تو بخش عمومی و یه شب هم ایزوله بستری شد و مرخص شد
یه قرص به داروهاش اضافه شد واس همین حالت تشنج ،که فعلا باید کم کم تا آخر شهریور قطع بشه،این وسط هم هر هقته باید میبردم بیمارستان سوختگی واس نشون دادن زخمش و چکاپ
اثاث کشی هم این وسط داشتم،دخترم تو دوران سوخکگیش اصلا غذا نمیخورد،انتی بیوتیک داشت،اسهال شدید،این وسط سرماخوردگی وحشتناک،یعنی نگم براتون که چطور جیع میزد،از صبح تا شب،الان شکر خدا بهتره،ولی هنوزم جیع های بدی میکشه،نمسدونم جرا،فقط میدونم از بعد سوختگی عصبی شده