۲۳ پاسخ

کی گفته ادمی ک بچه داره نمیزنه بیرون. مسافرت نره گردش نکرده. کسی ک این حرفارو میزنه. خودش عرضه مدیریت بچه رو نداشته و گرنه با بچه حتی میشه مریخ رو فتح کرد فقط باید قشنگ مدیریت کنی

عزیزم اول اینکه سرهرموضوعی خودتو اذیت و ناراحت نکن تو این شرایطی ک هستی و به نظر من تصمیمای زندگیتو جلوی همچین آدم ها نگو و اینکه تقریبا همه اهل سفر و تفریح هستند ولی تمرکزت فعلا رو تو راهی باشه و انقد خودت سرگرمش میشی این روزا یادت میره🌱💚

همین بچه برات هم سفره هم فکو فامیل بخاطره داشتنش شکر گذار باش

منم دومی رو باردارم یکی از دوستام هی بهم میگفت وای کی دیگه حوصله بچه داره من که اگر باردار بشم سقط میکنم یا هی میگه دوباره باید بشینی با بچه درس کار کنی دیگه پات بسته میشه و .... منم خیلی ناراحت میشم و گاهی روم تاثیر منفی میذاره🥲

چرت میگن به کسی گوش نده بقیه فقط بلدن دلسرد کنن ادم رو،من منتظرم بچمون به دنیا بیاد تازه دوباره شروع کنیم گردش رو

عزیزم اول از این که این همه ادم موفق با وجود بچه به همه جا رسیدن و گردش و .... هاشونم با وجود بچه هاشون بوده و شادی به زندگی اوردن .. دوم اینکه لزومی نداره به کسی توضیح بدی کی و کجا و چجوری میخوای بری مهم بعد از این خودتو بچتو همسرته به اینا هم فکر نکن حرف مفت زیاد میزنن مردم اهمیت نده 🤗

بچه شیرینه توچادر من با دوتابچه نیم شیر رفتم مسافرت اینقدرایناذوق داشتن انگار لذت من فقط خوشحالی ولذت بچه هام بود واقعا هم چسبید فقط ماتنهامیریم همیشه من دوست دارم باکسی بریم که تنهانباشم شوهرم میگه ادم تنها هرجابخادبخوابه هرچی بخوره دیگه خرج دلش نمیگیره حرفی هم نیست راست میگه واقعا الکی میگن بچه ات همینقدرکه بتونه بشینه که نیفته سفر حال میده

چرا این حس رو بخت دست میده اینایی ک میگن فقط میخوان ب تو استرس و ناراحتی دست بده بگو نمیرم

خب سختتر از قبل که میشه قطعا و ادم یکم محدود میشه نسبت به زندگی قبلش
ولی باز هم نمیشه خودتو روحیتو پیشرفتتو نادیده بگیری
اون بچه هم بالاخره بزرگ میشه ولی این روزها و جوونی ما دیگه برنمیگرده
مادرهای ما چون مدل زندگیشون فرق داشته انتظار دارن ما هم فقط از روز اول برا بچه فداکاری کنیم و خودمون فراموش بشیم
منم هنوز بچم نیومده نمیدونم ولی اگه ادم بتونه همه ی موارد رو باهم هندل کنه خیلی بهتره

ربطی نداره الان بارداری برا شرایطت نمیتونی اما بعد هرجا میری نترس اصل خودت همسرتی

بنظرم تو مرحله اول همه چی بستگی به خودتون داره اگه سفر رفتن با بچه رو سخت بگیرید و حساسیت نشون بدین سخته

تو مرحله دوم بستگی به بچه داره بعضی بچه ها کم طاقتن و ممکنه تو سفر اذیت کنن که اونم کم کم و به مرور درست میشه

ببین بهترین جواب لبخند زدن هستش

ماهم خیلی اهل سفریم پسرم که ۷سال پیش به دنیا اومد از ۳۵ روزگیش سفرامون و مجدد شروع کردیم حتی بیشتر از قبل هم سفر میریم و رفتیم اصلا دست و پا گیر نیست نگران نباش به حرف اطرافیانتم گوش نکن الانم ۵ماهه باردارم مجدد بازهم سفر میریم تازه با بچه بیشتر هم خوش میگذره

اصلا درست نیست من خودم با بچه همه جا مسافرت میرم فقط همسرم کمک میکنه

والا من بعد عروسیم به ماه عسل نکشید ناخاسته باردار شدم
با پسرم میخایم سفر رفتنامونو شروع کنیم

اووو بیخیال عزیزم
شرایط خودتو بسنج
منم مثل شمام تا قبل اینکه باردار شم همش سفر بودم
الانم لحظه شماری میکنم ایشالا زایمان کنم باز برم سفر
مگه چیه
یکی دوبار اول قطعا سخت خواهد بود ولی بچه ام عادت میکنه سع نفری خوش میگذرونیم😍💚

اونایی ک میگن بچه داری نرو بدون حسودن حسودی میکنن

حرف بیحوده. ما بعد ازپسرم سفر و تفریح و گردشهامون هزار برابر شد... ازهمون ۳۰.۳۵ روزگیش زدیم دل جاده. همزمان درسم میخوندم. شروع ب کارم کردم.. فقط برنامه ریزی فقططططط

من افسردگی بارداری گرفتم چ برسه افسردگی بعد زایمان ی دختر 1سال و 4 ماه دارم الانم باردارم همش میگن نمیتونی اشتباه کردی تو از پس این بزور برمیای خستم از حرفا عوض روحیه دادن تو دلمو خالی کردن حسی ب بارداریم ندارم انگار اشتباه کردم

عزیز خواهر من بچه اش ۴۰ روزه بود رفت چابهار با دوتابچه دیگه که اونام کوچک بودن با۳ تارفت میگه اینقدرخوش گذشت این چه حرفیه بعدهم بچه تا ۴ ماه یا۶ ماه ادم بهتره مراقبش باشه بعدهرجاهم بری که امکانات هست مگه با شتر بیابان که نمیریم عزیز شوهرت پایه باشه حله

ن اتفاقا من و همسرم طبیعت گرد هستیم و دوستان طبیعت گرد و کوهنورد داریم طرف با بچه میاد کوه ، جنگل ، دریا ، مسافرت اگ سخت نگیرید بهتون سخت نمیگذره درسته یکم سخته ولی بازم میشه مثال بارز تر هم دختر عمم که از بچگی بزرگ شدیم بچش ۱ سال و خورده ایه همه جا باهم رفتیم شمال ، جنوب ، شرق تازه من کسایی و میشناسم ک با بچه هفت ماهه رفته مکه کربلا همچیز بستگی به خودت داره و اینکه چقدر مدیریت کنی اره مثل راحتیه بدون بچه نیست اما اونجورم سخت نیست که فک میکنی .❤🥰

سلام عزیز منم سرکار میرم که دیگه اول شهریور تصمیم گرفتم نرم سه ماه آخر بمونم خونه استراحت کنم مسافرتم اگه مشکلی نباشه میتونی بری ما میخایم آخر شهریور بریم که حالمون عوض بشه برگردیم بعد که بچه دنیا بیاد محدود میشین ولی هم میشه کار کرد هم مسافرت رفت بچه نیاز داره به بیرون رفتن از یه ماهگی اصن اینطوری نیست ولی با مراقبت اصن فکر این چیزا نکن اگه شوهرت پایه باشه کمکت کنه تو سفر اصن نگران نباش به همه کارات میرسی

واااااا این حرفا چیه میزنن😕

پسرمکه دنیا اومد ۴۰ روزش تموم شد عید بود رفتیم شمال
۵۰روزش نشده بود رفتیم کاشان

تا الان که ۳ سال و نیمش هست سفر کم نرفتیم اتفاقا چون از اول بردمش هم عادت کرده هم خیلییییی دوست داره گردش و تفریح رو😍
امسالم که منتظریم آجی یا داداشیش بیاد ان شالله از سال بعد دوباره میریم گردش

سوال های مرتبط

مامان اولی💙 مامان اولی💙 ۲ ماهگی
مامان فسقلی مامان فسقلی هفته سی‌ام بارداری
یه مسیله ای هست
تو دلم مونده
اگه چیزی به ذهنتون رسید بگید من دیگه نمی‌دونم چیکار کنم
دیشب تاپیک زدم چون استرس داشتم
گفتم سونو آنومالی چقد مهمه و من هنوز نتونستم نوبت بگیرم چیکار. کنم
چند تا مسئله هست
اول اینکه یه عده بجای جواب یا هرچی اومدن بحث و گفتگو که چرا پیش آقا نمیری سونو
من نه می‌خوام و نه میتونم که برم خب ؟ پس خواهشاً کسی دیگه اینو نگه خسته شدم
دوم اینکه امروز آخرین امیدمه قراره زنگ بزنم زهره محمد زاده و کرد دوباره بهشون بگم اگه نشد دیگه نمیرم
فوقش یه سونو معمولی بنویسه دکترم فقط بفهمیم سالمه کاریش نمیشه کرد
سوم اینکه دیروز کلی سرزنش کردین که خیلی مهمه و چرا نمیری
باید بگم دست من نیس
اگه بیمه قبول نکنه همسرم راضی نمیشه بریم
اون سری سونو تو سایت ثبت نشده بود آزاد گرفت زیادم نشد سر انتی هنوز یا من دعوا داره که میگفتی بریم دکتر دوباره که ثبت کنن 😐💔
من نمی‌دونم از دست این چیکار کنم از وقتی باردار شدم جای اینکه من عصبی بشم اون شده ، سر همه چی با من دعوا داره داد و بیداد می‌کنه انگار چیشده پریشب بهش میگم مهمه گیر داده که مگه تو از سونو چی می‌دونی معلوم نیس خانوما تو گوشی چی بهت میگن انقد استرس میگیری
من خدا شاهده شما هم شاهدین از وقتی باردار شدم تاپیکام خیلی کم شده قبلا هم زیاد نبود ولی خیلی جدیدا گیر میده اصلا نمی‌فهمه منم نگران بچه هستم 🥲💔
مامان تمشک مامان تمشک هفته بیست‌وهفتم بارداری
دخترا
من همسرم از موقعی که باردار شدم خیلی حساس شده ینی قبلا هم بود اما الان شدتش زیاد شده اونم خیلی
مثلا چند روز پیش داشتم غذا می‌خوردم یا دارم کتاب میخونم یا یه کاری انجام میدم میبینم بهم خیره شده و بغض کرده 😐🫠
میگم چی شده میگه وقتی میبینم اینهمه اذیت شدی ناخودآگاه ناراحت میشم و میبینم هنوزم کلی راه داری و روز زایمان اینا خیلی به هم میریزم
بعد امروز داشتم لباسامو عوض میکنم یهو رفت تو خودش گفت واااای چقدر لاغر شدی ( من کاهش وزن داشتم اول بارداری قدمم بلنده سر همین خیلی لاغر شدم فقط شکمم گرد شده ) گفت وای دلم گرفت اینقدر لاغر شدی و اذیت شدی
آخه یکی نیست بگههههه مررررررررد ، بچه همینه دیگ راحت ک نیست تو که اینقدر میخواستی غصه بخوری واسه من چرا تصمیم گرفتی بچه بخوای 😐🫠
همسرای شمام اینجورن?
من مطمئنم روز زایمان من بیشتر از من حالش بده و ... همش میگ نمیتونم تحمل کنم درد بکشی
😐🫠
آخه مگ میشه ؟
میترسم افسردگی بارداری گرفته باشه بجای من واقعا