خانما نمیدونم کس دیگه ای هم مثل من هست ۲۶ روز از زایمانم میگذره الان تو خونم با یه نوزاد نه از چیزی سر در میارم خودمم با بخیه که استرس خوب شدنشو دارم به کارای خونه نمیرسم مادرمم دوره کسی نیست کمکم کنه شوهرمم اونقدر که در توانش هست مایع نمیذاره بچه گریه میکنه پرخاشگری میکنه به بچه من عذاب وجدان میگیرم میگه گریه نکنه جیش نکنه اذیت نکنه دوسش دارم اینا رو میشنوم از بچه اوردنم پشیمونم ازینکه تو خلق یه انسان دست داشتم که هیچ پناهی جز مادر و پدر نداره حالا هم که شوهرم اونقدر که باید بهش توجه نمیکنه عذاب وجدان دارم ناراحتم نگرانم نکنه اونجور که باید نتونم ارامش و رفاه بدم بهش نکنه فردا بچم بد رفتاری پدرشو ببینه خیلی تحت فشارم روزا شده بچم خوابه تنها پشت سرش میشینم گریه میکنم میگم ببخشید که به این دنیا اوردمت نمیدونم با این همه فشار چیکار کنم شوهرمم بیشتر ازینکه پشتم باشه هی میگه نیاز جنسی دارم تو مریضی زود خوب شو واقعا تحت فشارم حس میکنم زندگیم داره میپاشه چسکار کنم موندم

۶ پاسخ

وای بمیرم منم خودم یک ماه اول واقعا داشتم روانی میشدم همش میگفتم من این موجود کوچولو رو چیکارش کنم نکنه نتونم به خوبی ازش مراقبت کنم... هنوزم یه وقتایی این فکرا میاد تو سرم ولی بیشترشم اثر هورموناست تا چندماه خیلی حساس هستیم طبیعیه میدونم خیلییی سخته ولی تحمل کن ان شاالله بهتر میشی چون متاسفانه اخلاق شوهرت که تغییر نمیکنه ولی بچه بزرگتر که میشه از آب و گل درمیاد کارت خیلی راحتتره

دقیقا منم مثل شما بودم، با هزار تا مشکل دیگهــــ!
یکم دیگه بگذره درست میشه
شوهرتم عوض میشه

الویت بذار رو خودت و بچه به حرفا کاراش اهمیت نده واقعا نمیدونم چرا این مردا اینجوری شدن یه مشت بچه که مادراشون هیچی یادشون ندادن دادن ما تربیت کنیم کار خونه همیشه هست بدنت از همه چی مهمتره وقتی تو خوب باشی به بچه هم میتونی برسی رابطه جنسی بهش بگو ۶ هفته باید بگذره بهش توضیح بده داخل رحم زخمه باعث عفونت خودش تو میشه انشالله به عقل بیاد و نینی جانمونم بهترین چیزا و جایگاه براش اتفاق بیوفته که مادر مهربونی مثل تو داره💕

بعضی از آقایون مخصوصا کسایی که درطول بارداری رابطه نداشتن باید بهشون حق داد زن توان کنترل نیاز هاشو داره اما مرد نه

خیلی ناراحت شدم واقعا سخته یه مامان اولی دست تنها باشی
اینی ‌که میگم خواهرانس بعضی از آقایون خلق و خوی یه بچه رو دارن و با اون نوزاد رقابت میکنن الان که توجه بیشتر شما سمت بچه است درک نمیکنن و میخوان خودی نشون بدن و واقعا از حد توان یه زن که تازه زایمان کرده و از نظر هورمونی تو سخت ترین شرایط کار خیلی سختیه اما سعی کنن وقتایی که کنار همسرتونین بگین خداروشکر میکنم که من و بچه سایه شمارو روسرمون داریم و بهشون بگین که دلتون برای شبهایی دونفرتون تنگ شده وعذر میخوام تجدید خاطرات اتاق خوابتون کنین واسش و بهشون بگین که خیلی دوست دارین زودتر خوب شین و مجددا اون حس و حال و پیدا کنین

این اخلاق مردا بده خیلی دیگه🥲ولی از نظر روانشناس ها هم بدترین دوره همین دوره بعد زایمانه مخصوصا برای خانوما😞شوهر من چند وقت بعد زایمان پرخاشگر شده بود اخلاقاش خیلی بد شده بود خودش کم کم خوب شد الان بچه بیدار میشه شیر میخواد و اینا بهش میرسه میذاره من بخوابم

سوال های مرتبط