😔😔این چند روز که بیمارستان بودم و از پسر سه سالم دور بودم همش کارم گریه بود دلم براش تنگ میشد .اما حالا که اومدیم خونه همش سرش داد میزنم و که سمت بچه ها نره .یا سروصدا نکنه . 😔 خیلی باهاش بد رفتاری میکنم اصلا دست خودم نیست 😓نمیدونم چیکار کنم

خودتو کنترل کن رو پسر بزرگت تاثیر میذاره هاا فک میکنه دیگه اونو دوس نداری منم پسرم دوسالشع دخترم دوماهه

خودت و کنترل کن عزیزم
اون هنوز خیلی بچه هست
اگر بفهمه نزدیک بچه ها نمیشه
تو الان به اون باید بیشتر توجه کنی

بعدم بزار بچه هات ب سر و صدا عادت کنن ی ذره ک بزرگ بشن اگه جایی بری نمیخابن همیشه ک نمیتونی خونه رو تو سکوت نگهداری

نگران نباش عزیزم آدم مغزش انگاری قفله فقط سعی کن آروم باشی منم امروز سر دختربزرگم داد زدم😢😢

دختر منم شش سالش .دختر کوچیکم به خاطر دلدردش فقط تو بغل آروم میشه برای بزرگ زیاد وقت نمیذارم .با اینکه همسرم تایمی که خونه است کلا برای اون وقت می‌ذاره.امروز گریه میکرد می‌گفت من از خدا خواهر خواستم که تنها نباشم .تنهاتر شدم دیگه مامانم با من نمی‌خوابه باهام بازی نمیکنه ،....
خدایی بچه بزرگ بیشتر آسیب میبینه مواظبش باش.

ولی باید بیشتر هوای اونو داشته باشی بهش برنخوره گناه داره

طبیعی تا نینیت بزرگ بشه آره منم اینجوری بودم تو بیمارستان دلم براش تنگ شده بود ولی الان بخاطر نینیم که صدمه ای بهش نزنه سرزنش میکنم ولی کوچیکه هم خودش شیرین تر کرده ..