۵ پاسخ

وای عزیزم گلم همیشه بالشت بزار اطراف بچه

پسر منم چندین بار از تختخواب افتاد وای نصفه شب رفته بودم پشت دیوار اطاق خودمو میزدم بابام اومد بالا زود گرفتش ازم دهنشو دیدم خون اومده سکته کردم شوهرم خشک شده بود
هیچی نشد خداروشکر دورشو بالش پتو بچین یا کلا رو زمین بخوابید یا تو گهواره بزارش،

عزیزم بچم همیشه میفتاد
یبار از تخت افتاد بدجور
هیچی نمیشه نگران نباش
فقط یکساعت بزار بیدار بمونه
بعدش اگ خاست بحابه
چیزی نی

یه متر چیزی نیس عزیزم نترس یکم بازیش بده نخوابه بهتره

انشالله که چیزی نیست عزیزم تا دو ساعت نذار بخوابه بخاطر اینکه مطمین بشی

سوال های مرتبط

مامان Lia&Dia مامان Lia&Dia ۴ سالگی
بچه ها چرا من آرامش ندارم
مدام یه دلشوره ای ته دالم هست
یا بچه ها که میخوابم صبح تا شب رو با خودم مرور میکنم تا یه چیزی بالاخره پیدا میکنم که گیر بدم به خودم عذاب وجدان بدم که مادر خوبی نیستم یا چرا فلان موقع فلان چیزو به بچه گفتی با اینکه همش با خودم درگیرم و صبوری میکنم خودخوری میکنم ولی به بچه سخت نمیگیرم
ولی خب آدمیزاد یه وقتایی هم قبرش تموم میشه ولی این حق رو به خودم نمیدم

شوهرمم مدام غر میزنه یا مثل یه بچه کوچیک مدام رسیدگی میخواد یا از بچه داری م ایراد میگیره میخ لوسشون نکن تقصیر توعه که میچسبن بهت تقصیر توعه با هم دعوا میکنن تقصیر توعه فلان بیشتر
بخدا دارم دیونه میشم تحت این فشار

خدایا چقدر بچه پشت هم سخته
دختر بزرگمم وقتی دوسال و نیکش بود خواهرش دنیا اومد بهش گفتیم از بیمارستان آجی خریدیم برات به خاطر همون فکر میکنه بچه ها رو از بیمارستان می‌خرم وقتی با خواهرش بدرفتاری میکنه باباش میگه میبرم خواهران پس میدم اینم ناراحت میشه و گریه
امروز خیلی اذیتم کرد یه کم از کوره در رفتم گریه میکنه مامان منو پس ندی بیمارستان هاااا
منم گفتم مه کلم نه عزیزم هیچ وقت پست نمیدم بعدم گفتم بیمارستان بچه ها رو پس نمیگره فقط میفروشه

میخوام به زبون بچه گونه بهش بگم که بچه ها از شکم مامانشون میان چطوری بگم ؟!؟شماها چطوری گفتید😔

خیلی ناراحتم مدام فکر میکنم واسه یکیشون کم گذاشتم
😭