یبار یرق از ساعت ۳ ظهر تا ۵ رفت
منم فکر کردم دیگه نمیره ۱۰ ربع کم برق دوباره رفت
شانسم گفت غذای بچمو دادم
الان تو اتاق خوابیم و بچم قر میزنه که چرا برق نیست
خدایا خودت یه فکری واسه ما بکن من دیگه واقعا نمیکشم
همش سر ظهر برق نداریم و بچم له له میزنه از گرما
حالا شبام اضافه شد

۱ پاسخ

ماهم امروز ازساعت۱۲ظهررفت تا۲بعدظهر دوباره نزدیک ساعت ۴بعدظهرم رفت تانزدیک ساعت ۶ مردیم ازگرما ماکه جنوبیم هوا بشدت گرم خدالعنتشون کنه نابودمون کردن

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
راهنمای خرید گهواره برقی
راهنمای خرید گهواره برقی | نکات مهم در انتخاب گهواره برقی
بازی فکری برای کودکان
انواع بازی فکری برای کودکان براساس سن
توکسوپلاسموز در بارداری
توکسوپلاسموز در بارداری | درمان آن قبل از بارداری + عوارض

سوال های مرتبط

مامان آرمان مامان آرمان ۲ سالگی
من دیگه واقعا روانی شدم از ساعت ۱۰ بیدار شده ۱ ساعت گریه کرده بغلم کن و دسشویی نمیام و نرو کاراتو بکن و ...
۱۲ دوباره شروع مرده تا خوده ۱/۲۰ دقیقه بریم خونه مامان‌جون
هوام گرم برقم رفته منم تو سینم کیست دارم بزم بیرون عرق میکنم و باید تا ۳ ماه از سینه درد بنالم
بعد ناهار خورده تا همین الان گریه و زاری اهنگ بزار پنجره نبند و ...
چرا واسه هر کاری گریه میکنه
مام پنجره هامون بازه مامانم اوند خونمون گفت صداش تا سر کوچه داره میاد
کاش بخوابه من یه نفس بکشم
بچه های شما چطورین
بچه من بعضی روزا خوبه بعضی روزام داغونم میکنه
تصمیم گرفتم دیگه هر وقت گریه کرد خودم برم تو اون اتاق دیگه رد دادم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان هانا گلی 👩🏵❤ مامان هانا گلی 👩🏵❤ ۲ سالگی
تایپیک قبلیم فقط غش نکنید😆😆😆😆
منی که فک میکردم برق رفته چهل دقیقه تو تاریکی با دخترم بودیم به مادرم زنگ زدم برق شما هم رفته مادرم گفت مگه برقاتون رفته گفتم آره گفت پاشو با دخترت بیا اینجا منم که خسته وحال نداشتم تو تاریکی یه کم مغزم داشت استراحت میکرد تو اون تاریکی هم دخترم میگفت عمو امیدو بزار آهنگ ورزش 😄 خلاصه اینکه دخترم رفت کنار پنجره داداشش از بیرون اومده به دخترم میگه برقا چرا خاموشه دخترم میگه داداش برقا رفته بنظرتون آخرش چیشد ببینم کی حدس میزنه 🤪😄😄😄
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آرمان مامان آرمان ۲ سالگی
دیروز بچمو بردم خونه خواهرم غذا خورد میوه خورد بستنی خورد اگه خونه خودمون بودیم هبچ کدوم از اینارو نمبخورد چون پسر خواهرمو خیلی دوست داره تا میدید اون داره چیزی میخوره بچمم استقبال میکرد
کلیییی بازی کرد عادتم ظهرا بخوابه
از ساعت ۳ تا ۵ داست چشماش بسته میشدااا اما هر یبار یه چیزی میگفت و از رو بالشت پا میشد
اخر سرم نخوابید خواهرمم گفت ولش کن هم خودت حرص میخوری هم بچه اذییت میشه
دیگه ساعت ۸ از خونشون اومدیم تو ماشین داشت میخوابید چون از پوشک گرفتمش تو ماشین باهاش حرف زدم که نخوابه رسیدیم خونه همه کاراشو کردم و ساعت ۹ خوابید
از نصفه شب ساعت ۳/۳۰ پاشده و دیگه نمیخوابه
به نظرتون چرا این جوری شده
یعنی خواب شب رو با خواب ظهر اشتباه گرفته که بی موقع بیدار شده
همیشه شب ساعت ۱۰ تا صبح فردا حدودای ۹ میخوابید
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان صدف مامان صدف ۲ سالگی
داشتم ظرف میشستم دخترم خواب بود گفتم تا برق ها نرفته بشورم یه هوو برق ها ک رفت بماند دخترم هم بیدار شد ک تاب بده باباش تا رفت پیشش گریه کرد ک مامان اومدم ب شوهرم میگ پاشو همون ظرف ها رو آب بکش تا خشک نشده ن اون حرکت میکنه ن دخترم میزاره باباش تاب بده ن از جاش بلندمیشه دیوونه شدم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ایلیا مامان ایلیا ۳ سالگی
سلام مامانای عزیز
پسرم از صب بدنش گرم بود و صبونه چیزی نخورد دیگه نزدیکای ظهر بود که بیدار شد تب داشت بعد چند دقیقه کلی بالا اورد بعد اسهال شد دیگه ۵ بار اسهال رفت و دو سه بار هم بالا اورد یکم غذا دادم بازم بالا اورد سریع بردم دکتر گفت ویروس گوارشی و بهش کیدی لاکت اندانسترون و دی سیکلومن و استامینوفن داد یه آمپول هم واسه استفراغ زد
ولی تا غروب دیگه چیزی نخورد یکم مرغ آبپز دادم که اونم بالا اورد کلن
بنظرتون چی بدم بهش
تب هم داره میترسم از تب
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۳ سالگی
بهد از ۵ ماه مقاومت امروز دوباره پوشکش کردم دیگه مغزم داشت تعطیل میشد میترسبدم چیزی بهش بگم
از بهمن پارسال که از پوشک گرفتمش سر یه هفته همه چی رو یاد گرفت حتی یه بار تو شلوارش پی پی نکرد تا سر یه ماه یعنی اسفند از وسط اسفند تا همین الان دیگه به هیچ عنوان خبر نمیده میره یه گوشه کارشو انجام میده میاد منم بهش میگم بریم دستشویی نمیومد امروز گفت من هنوز کوچولوم دوس دارم پوشک بشم منم پوشکش کردم
میدونم کارم اشتباهه که دوباره پوشکش کردم ولی دیگه روانم ریخته بود بهم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان آوینا مامان آوینا ۳ سالگی
میشه یه چیزی بگید من آروم بشم؟ ما دخترمو تقريبا کامل کامل از پوشک گرفته بودیم، چند روز پیش رفتیم جایی مهمونی تازه عروس بود بعد از ظهر بچم خوابید و من پوشکش کردم که خونه اینا یه وقت جیش نکنه، بیدارم که شد تا شب بازش نکردم، از فرداش خونه خودمون جیش میکنه منم دیشب دعواش کردم و بچم گریه افتاد خیلی از خودم عصبانی ام 🤧🤧🤧
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان مایکی💕 مامان مایکی💕 ۲ سالگی
مامانا پسرم ظهر نخوابید بعد عصربردیمش خانه بازی خسته شد یه چیزیم دادم خورد برگشتنی ساعت ۹ خوابش برد منم تاریک کردم ساعت ۱۲ بلند شد ب نظرتون چند میخوابه؟؟
براهمین اصراردارم ظهر یه ساعتی بخوابه نخوابه اینجوری میشه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آرشا مامان آرشا ۳ سالگی
خانما پسرم دست زد به ی پریز برق ،پریز برق اینطوری بود تو عکس یهو ترسدی جیغ زد گفت گاز گرفت
الان خوبه حالش چیزیش نمیشه ؟؟؟؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان دوقلوها مامان دوقلوها ۳ سالگی
خانما بچه هام دو سه هفته هست خیلیییی بد خواب شدن.
قبلنم دیر میخابیدنا 12و 1
ولی الان تا برق خاموش میشه گریهههه که نخابیم کنتور برقم میزنیم که تاریک شده تو همون تاریکی هم حرف میزنن.میشه ساعت سه اینا دیگه داره خوابشون می‌گیره بازم گریه که نخابیم.
ظهرا نذاشتم بخابن شب زود بخابن اصلا تاثیری نداشت.
صبحا 9 بیدار میکنم ظهر نیم ساعت میخابونم بازم تاثیری نداره.
با این اوصاف شما باشین شربت خواب می‌دین بهشون یا میزارین خودشون بخابن؟؟؟
واقعا کم آوردم با این دو تا
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آوا مامان آوا ۳ سالگی
دخترم گذاشتم مهد دو روز اول رفت بعدش بهونه میگرفت
امروز که باهاش اومدم متوجه شدم مربی سر بچه ها داد میزنه وقتی اعتراض کردم گفت مگه خودتم تو خونه خسته نمیشی داد بزنی بزار عادت کنه و کنار بیاد با اجتماع .
الان دقیقا نمیدونم چکار کنم .مهد دیگه ای هم پیشمون نیست
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۲ سالگی
مامانا دختر من خیلی عصبیه گریه میکنه غر میزنه میگه بیا بازی بریم تو آب دستشویی نمیره میگه من شلوارش در بیارم منم چشم عمل کردم حوصله ندارم جیق میزنه الان زدمش محکم دیگه عصابم نمیکشه دیوانم کرده مادر های که یه بچه دارن همین حال من دارن ؟؟؟؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان roza مامان roza ۳ سالگی
دخترم امروز ساعت شیشو نیم صبح بیدار شده من رفتم سرکار تا ظهر که بیام نخوابیده ظهر ساعت دو تا چهار خوابیده بعدش رفته باشگاهدو سه ساعت فعالیت کرده بعدش رفته خونه ی مادربزرگش تا دهو نیم شب بازی و بپر بپر کرده به قران الان با دعوا و داد و بیداد گذاشتمش رو تختش هنوزم بیداره خودم هلاکم از صبح تا حالا یسره کار کردم.ریخت و پاش های خودش و باباش کار خونه کار بیرون خودمم از بعد زایمان همش مریضم دیگه کم اوردم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان شاهان و آوینا مامان شاهان و آوینا ۳ سالگی
زنگ زدم به دکتر گفتم که خونریزیم قطع شده دفع نکردم هنوز گفت برو پیاده روی خونریزیت شروع میشه از ظهر تا حالا داشتم پیاده روی میکردم فقط پهلوی سمت چپم درد گرفته و پادرد شدید خونریزی هم ندارم واقعا دیگه کم آوردم 💔
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان نخود مامان نخود ۲ سالگی
سلام مامانا خوبین ،من دسگه از دست بچم واقعا خسته شدم دیگه اعصابی برام نمونده همش گریه میکنه بداخلاقه،بیرون میریم اصلا راه نمیره میگه باید بغلت باشم منم نمیتونم بغل بگیرم بالاخره بزرگ شده باید راه بره ،واقعا خسته شدم دیگه نمیتونم تحمل کنم کسی هس تو شرایط من
مشاهده ۵ پاسخ دیگر