سلام مامانا حالتون خوبه
من هفته بعد میشه هفت ماهم
ولی نگرانم نگران زایمان شیردهی پوشک عوض کردن اینکه چجوری بزرگش کنم اینکه از پسش برمیام یا نه
اینکه مامانم کمردرد داره و خواهرم هم تجربه نداره سنش کمه
نمیدونم چیکار کنم خیلی نگرانم خیلی میترسم
اینکه خجالت میکشم پیش اونا شیربدم ببینن یا مادرشوهرم و خواهرشوهرم پیشم باشن
اینکه دوست دارم زود راه بیفتم و نیاز به کمک نداشته باشم نمیدونم چقدر زمان میبره که به خودم بیام کارامو انجام بدم
اینکه دوست ندارم بیان بچمو بوس کنن چون فصل پاییزه و پر مریضی نگرانم

چقدر دغدقه هامون یکیه

حالا دغدغه من اینه مامانم اینا بیان آشپزخونه منو بهم میریزن ، چون مامانم اصلا واسش مرتبی مهم نیست، تمیز می‌کنه ولی همه چیز می‌زاره رو کابینت به داخل کابینت اعتقاد نداره.... من همش باید حرص بخورم که خونه بهم ریخته است🤣🤣🤣🤣🤣 خدایا شکرت

سلام گلم ...انشالله زایمانت راحت باشه اما اگه کسی اومد تو بیمارستان یه پارجه بنداز رو سینت یا سوتین های شیردهی بخر و یا پشتت کن و سمت دیوار شیر بده...پوشک عوض کردن راحت ناراحت نباش...اما همیشه با دستمال کاغذی خیس بچتو پاک کن براش خیلی بهتره....اگر طبیعی زایمان کنی که سریع رو پاهاتی اما سزارین نه کمک میخای...هر سوالی داشتی خصوصی بمرس جواب میدم گلی

دقیقا عزیزم منم این دغدغه هارو دارم دلم میخواد تا یکسالگی بچم از شهرمون برم بعدش بیام حالا من بچه مدرسه ای هم دارم بدتر

بچه ک بیاد همچین همه چیویاد بگیری، من ۱۹سالگی بچه اولم بدنیااومد انقد ریزه یود همیشه ترس از حموم بردنش وداشتم ولی ازهمون اول خودم بردم حموم

همه همین دغدغه ها رو دارن به مرور درست میشه همه چیز زمان لازمه

ادم تو شرایطش که قرار بگیره یاد میگیره عزیزم...
نهایت اولش مادرشوهرت بهت یاد میدن تعویض و شستن اینارو بعد خودت و شوهرت همش انجام بدین
واسه شیردادن هم خودت برو یه اتاق تنها یا بگو ببخشید من تنهایی شیر بدم راحت ترم
واسه بوس هم تعارف نداشته باش
با خنده و شوخی بگو پوست بچه حساسه نباید بوسید
شوهرت اگه همرات بگه بهتره