سوال های مرتبط

مامان ماهک🧿 مامان ماهک🧿 ۱ ماهگی
بچه ها از وقتی زایمان کردم دلم یه جوریه خیلی نگرانی تو دلمه انگار از یه چیزی میترسم که نکنه یه اتفاق بد بیفته
به خاطر نوزاد من وهمسرم نمیتونیم کنار هم بخوابیم وتا صبح نا آرامم .همش تو اتاقی که با بچه هام خوابه رو نگاه میکنم .حتی به فکر بچهام نیستم چون شوهرم خیلی مراقبه برای آب و دستشویی وبی خوابی و......ولی دلم یه جوریه نمیخوام ازش دور بمونم .ولی نمیشه بهش احتیاج دارم این روزها انقدر در گیر بودیم از قبل زایمان تا عمل تا زردی بچه و......انگار ۱۰۰۰ساله همسرم رو ندیدم وفاصله داریم .نمیدونم اگه مادرم بره .هم میشه کنار هم بتونیم باشیم یا نه .اصلا حس بدیه نمیخوام ادامه پیدا کنه .ازم دور باشه اونم خوابش بهم خورده وروز هم مشغله داره .کلا از همه چی تو دنیا واسم مهم تره وقتی برای این که خوابش بگیره میبینم سرش تو گوشه حس بدی دارم افکار منفی میاد سراغم .البته تا قبل زایمان با هم سرمون تو گوشی بود تو اینستا وگوگل و.....نمیدونم چرا حسم نمیتونم کنترل کنم .حتی یه جنسی رو برای فروش میزنه تو دیوار بدم میاد چت کنه با مشتری 😱😱😱😱دست خودم نیست
مامان مارال جووون مامان مارال جووون ۱ ماهگی
خانما نمیدونم کس دیگه ای هم مثل من هست ۲۶ روز از زایمانم میگذره الان تو خونم با یه نوزاد نه از چیزی سر در میارم خودمم با بخیه که استرس خوب شدنشو دارم به کارای خونه نمیرسم مادرمم دوره کسی نیست کمکم کنه شوهرمم اونقدر که در توانش هست مایع نمیذاره بچه گریه میکنه پرخاشگری میکنه به بچه من عذاب وجدان میگیرم میگه گریه نکنه جیش نکنه اذیت نکنه دوسش دارم اینا رو میشنوم از بچه اوردنم پشیمونم ازینکه تو خلق یه انسان دست داشتم که هیچ پناهی جز مادر و پدر نداره حالا هم که شوهرم اونقدر که باید بهش توجه نمیکنه عذاب وجدان دارم ناراحتم نگرانم نکنه اونجور که باید نتونم ارامش و رفاه بدم بهش نکنه فردا بچم بد رفتاری پدرشو ببینه خیلی تحت فشارم روزا شده بچم خوابه تنها پشت سرش میشینم گریه میکنم میگم ببخشید که به این دنیا اوردمت نمیدونم با این همه فشار چیکار کنم شوهرمم بیشتر ازینکه پشتم باشه هی میگه نیاز جنسی دارم تو مریضی زود خوب شو واقعا تحت فشارم حس میکنم زندگیم داره میپاشه چسکار کنم موندم