۱۱ پاسخ

اگر توان مالیشو دارید مشاورداشته باشین خودش کمک حاله

و هیچ نگرانی کثیفی خونه نبود شام و نهار نباشین...وظیفه اطرافیانتون کمک به شماس و از درخواست کمک هیچ خجالت زده نشین
از خستگیهاتون باهمه صحبت کنید ولی از جا خالی دادنتون به هیچ احدی نگید.چون بعدها میشه چماق میخوره تو سرتون

پروسه زایمان همیشه توی ذهنها و باورها درد فیزیکی و خستگی رو ایجاد کرده
اما زایمان به غی درد جسمی ک به زن میده بار روانی به شدت زیاد و به شدت افتضاحه
همزمان از اینکه یه موجود کوچولو مال توهس خوشحالی و هم زمان حس نفرت وجودتو گرفته از کل زندگیت
متاسفانه تو فرهنگ ایران بخاطر حیا هیچ زنی ب نسل خودش یادنداده ک چطور و چیکار بکنه و نسل همون زن چ پسر باشن چه دختر همون تروما رو تجربه میکنن
توروخدا اگر پسر دارید تلاش کنید همراه بااینکه یادش میدید مرد باشه یادش بدید بازن چطوررفتار کنه تااین زنجیر پاره بشه
ازمن ب همه شما نصیحت اولا گرمی بخورید تا کمبود آهن و کم خونی کمتر بشه و دوما ک از اولی مهمتره خودتونو دوس داشته باشین
برین موهاتونو کوتاه کنید رنگ کنین باخودتون بااحترام و باعشق رفتار کنید...مرد خودش درست میشه
در اخر....همه زنها قوی بدنیا اومدن و قدرت و اقتدار اونارو تو سخترین شرایط پیدا میکنه...عشق بدید ک عشق جواب عشقه
(من از مرز طلاق برگشتم ک دارم اینارو میگم)

منم از رابطمون خیلی ناراضیم،بعد زایمان میلم به رابطه کم نشده و دلم میخواد ولی همسرم سرد شده نهایتا ماهی دوبار باهمیم و من بیشتر ازینا دوست دارم باشه
انقدر تا الان دلم میخواسته و همسرم خوابیده که حس میکنم منم سرد شدم نمیتونم باهاش راحت باشم

عزیزم اگه همینجور ادامه بدی خدایی نکرده کار به جاهای باریک تری می‌کشه..
بشینین باهم حرف بزنین
وقتی بچه تون خوابه بزنین تو سر و کله همدیگه شوخی کنین بیرون برین
منم بچه ام به دنیا اومد اگه خودم مدیریت نمی‌کردم اگه همسرم همراه نبود قطعا یه اتفاقی میفتاد اما سعی کردم خودم جلو برم حلش کنم
تا میتونی تلاش کن زندگی رو بهتر کنی...
بچه که بزرگتر بشه احساس میکنم رابطه ها هم بهتر میشه

باز تو خاهر من از وقتی آرسام به دنیا اومده 2باز داشتیم 🤦‍♀️

بچه جدایی میندازه پسر من نمیزارع کنار باباش بخوابم

منم همینه وضعم واقعا وضع روحیم خرابه خیلی خودمو حرص میدم خیلی هرچی هم ب شوهرم میگم بیا درس کنیم همه چیو انگار ن انگار خسته شدم خیلیی

چرا مگه مشکلش چیه؟رابطه رو که اکثرا ندارن چون بعد زایمان دوطرف سرد میشن
منم خودم و شوهرم انگاد هیچ دلمون نمیخواد تو این هشت نه ماه شاید ماهی یبار بوده

منم همینم .دوستش دارما ولی اون کناره گیری میکنه .ماهم زیاد رابطه نداریم.از وقتی بچه دار شدیم تغیر کرد

دقیقا حستو درک میکنم منم همینجور شدم و موندم چیکار کنم ازطرفی هم فکر دخترمم وازجدایی ترس دارم

سوال های مرتبط

مامان آرین مامان آرین ۱۱ ماهگی
سلام مامانا ببخشید میخواستم یسوالی بپرسم عذر میخوام بابت سوالم من نمیدونم چرا انقد بعد زایمانم بد شد همه چیزم کلا اعتماد بنفسم صفر هیچ تمایلی به رابطه جنسی ندارم واقعا اصلا یعنی بدنم انگار حس نداره به رابطه جنسی به شوهرم یعنی اصلا هیچ حسی نه به شوهرم دارم نه به رابطه جنسی من قبل بارداریم تخمدان پلی کیستیک داشتم دارو مصرف کردم باردار شدم باز قبل بارداری تو بارداری بهتر بودم الان از وقتی که پسرم بدنیا اومده اصلا رابطه جنسی دوس ندارم هیچ حسی ندارم که بخوام انجامش بدم کسی بعد بارداری مثل من شده؟اندامم که بهم ریخته هشت ماهمم که افسردگی بعد زایمان داشتم از یه طرفم بچم گریه میکرد از یه طرفم شوهرم درکم‌نمیکرد الان اصلا دوس ندارم باهاش رایطه جنسی برقرار کنم مثلا یاد اون روزایی میوفتم که بعد زایمانم خیلی بهش احتیاج داشتم درکم نکرد یاد حرفاش اندامم که بهم ریخت خیلیییی لاغرم سینه شل انگار پوست خالی شکم وو پهلو دارم خیلی ناراحتم بایت اینکه اصلا من میلی به رابطه جنسی ندارم ملا هیچ حسی ندارم به شوهرم