۱ پاسخ

عزیزم ورزش های مخصوص و پیاده روی و رابطه و شیاف مغربی و پله نوردی و همه این کارها رو انجام میدی؟

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی وآوینا مامان امیرعلی وآوینا ۱ ماهگی
ناشکری نمیکنم
خودم خواستم بچه دومو زود بیارم
خیلیم دوسش دارم و منتظرم زودتر سه شنبه بعدی برسه و بغلش کنم

اما خستم ....
خسته از تهوع شدید تو کل این ۹ ماه
خسته از یبوست و درد شکم
خسته از ورم دست و پا
خسته م بخدا اینقدر که شکمم سنگینی می‌کنه
یه دردایی تجربه کردم تو این بارداری که تا قبلش نمیدونستم چجوره
زبونم روش انگار رفته و قرمز شده نمیشه غذا خورد
گلوم انگار زخمه و هر لقمه از رو زخم می‌ره پایین انگار
لبمم نازک شده و درد داره
کنار لبم خشک شده و می‌خوام حرف بزنم کشیده میشه
هر وقت خواستم گریه کنم زود خودمو جمع و جور کردم
چون یه مادرم و تجربشو دارم
نخواستم گریه افکارمو بهم بریزه و باعث بشه یهو افسرده بشم
می‌خوام قوی باشم ،از اول این بارداریم همه سعیمو کردم ب زندگیمو پسرم و همسرم خوب برسم ..‌
ولی این دو هفته اخری کم آوردم 😭 پاهام خیلی درد می‌کنه کف پامو نمیتونم بزارم رو زمین و راه برم ... دراز میکشم دردش بیشتر میشه
نه میتونم برم یکم بیرون راه برم نه طاقتم میاد بشینم تو خونه
چندروزه می‌خوام برم یه جفت صندل دمپایی برا امیرعلی بگیرم نمیشه
چرا ؟ چون مامانش انگار فلج شده ، یجوری حالم بده بخدا اعصابم ریخته بهم
هرچی خرید دارم عصرا میگم همسرم بگیره
ولی خب برا پسرم نمیشه خودم نباشم
هههههه تازه تصمیم داشتم شنبه برم آرایشگاه موهامو مش فویلی کنم
زهی خیال باطل ، انگار باید بشینم تو خونه فقط ....
کاش بعد زایمان همه این دردا تموم بشه
کاش .....
نمی‌دونم چرا این ۶ روز لعنتی نمی‌گذره اصن....