۷ پاسخ

البته تو این سن خیلی چیزاشون طبیعی دختر من سر هر چیزی گیر میده وتا۲ساعت با تمام وجود جیغ میزنه

دخترای من خیلی گاز میگیرن و همو میزنن البته الان نسبت به قبل خیلی بهتر شده ولی من دروغ چرا دوسه بار یکیشونو آروم زدم ولی بخاطر اون نیس
چون رفته بودم پارک ی دختر دوساله بود اونم فک میکرد تاب واسه اونه میومد با دخترام دعوا میکرد همه بچه ها همینن ی مدت ی رفتاری رو میکنن بعد درست میشه
یعنی دخترای من تا چن هفته پیش انقد همو گاز میگرفتن ی جای سالم نداشتن من والا حتی از روی دوس داشتنم گاز نمیکرفتم ولی الان درست شدن

این رفتارش طبیعیه عزیزم پسرخودم یه مدت اینجوری بود بعدخوب شد

عزیزم بایدد تو جمع ازش چشم برنداری ولی به نظرم یه مشورت تلفنی با یه مشاور کودک داشته باش خیلی راهنماییت میکنه

اولا الان متوجه نیست کارش بده فقط میخاد اعتراض کنه ولی نمیدونه چیکار کنه میزنه
اصلا بهش برچسب نزن و اجازه نده دیگران دعواش کنن
سعی کن خودت تو اون فضا باشی و مدیریت کنی تا کسی رو اذیت نکنه
تا یکسال دیگه خوب میشه نگران نباش

با یه مشاور مشورت کن شاید پیش فعالی داره اخه من پسر دوستم اینجوری بود یعنی مو از سرت نمیزاشت بردنش مشاور الان خیلی بهتر شد

موهای دخترداییشو سر چی کشید؟

سوال های مرتبط

مامان فندق   وتو دلی مامان فندق وتو دلی ۲ سالگی
امشب رفتیم پارک جامون رو یه طوری انداختیم که روبروی سرسره باشیم و پسرم رو ببینیم اولش که شام خوردیم شلوغ بود یا من میرفتم سر میزدم یا شوهرم بعد خلوت شد فقط پسرم بود تو سرسره به بچه اومد یه عروسکم دستش بود پسره من کلا خیلی بچه ها رو دوس داره رفت سمتش برای بازی بچه هه ماشالله هاپاره بلند داد زد که نمیدم مال خودمه برو اونور میخاست قورت بده پسرمو من خیلی آتیش میگیرم کسی سر پسرم داد بزنه چون هنوز صحبت نمیکنه ونمیتونه منظورش رو بگه دیدم داره اشک میریزه میاد سمت ما بدو بدو رفتم سمت اون بچه رو سرسره داد زد که عروسکمو نمیدم بهش مال خودمو منم بهش گفتم خوب به جهنم که نمیدی بار آخرت باشه داد میزنی ها یهو مامان باباش از اونور اومدن که چکار به بچه ما داری گفتم ماشالله این بچس داره مارو قورت میده من پسرم رو آوردم اونام بچشونو بردن شوهرمم از جاش تکون نخورد بگذریم که چه دعوایی باهاش کردم چرا هر کی به پسرم چیزی میگی گریه میکنه میاد پیش من یعنی از این بچه های بی دست و پا قرار بشه که نمیتونه جلو کسی وایسه و خودش جواب بده
مامان هانا کوچولو مامان هانا کوچولو ۲ سالگی
یعنی بعد ۴ ساعت به حدی اعصابم خورده
دخترم عاشق بچه هاست یعنی هر بچه ای رو ببینه بوس میکنه ناز میکنه
امروز رفتم پارک دخترم رفت بالای سرسره سوار شه یه بچه سه ساله جلوی سرسره نشسته بود هر چی گفتم عزیزم جیگرم بیا پایین به من می‌گفت نمیخوام پدر ومادرش هم دقیقان بغل دست من وایستاده بودن یهو بلند شد یکدفعه یه مشت کوبید تو پیشونی دخترم من یه لحظه هیچی نگفتم گفتم الان بابا مامانش میگن نکن دیدم بعد مشت دستش وبلند کرده یه سیلی این سمت صورت دخترم یکی اون ور یعنی اون صحنه به حدی عصبی شدم نه به خاطر بچه از اینکه پدرومادر دارین میبینین اون حالیش نمیشه شما که حالیتون میشه دخترم کلان گرخیده بود فقط نگاش میکرد یکدفعه داد زدم گفتم نکن دید تا سرش داد زدم برمیگرده به مامانش میگه مامان نی نی سرم داد زد گاوه مامانش گاوه نی نی هم گاوه
مادر پدر ه عین خیالشون هم نبود رفتم بچه مو گرفتم بردم خانه بازی آوردم خونه
آخه به این جور پدر مادرها آخه چرا انقدر بی فرهنگ هستن درسته بچه حالیش نیست نمیفهمه اما تو داری این صحنه رو با چشمت میبینی که بچه ات داره یکی رو میزنه یعنی واقعان کلمه یه نکن از دهنشون در نمیاد باز اینجور موقع ها پدر مادر نباشن خوب میگیم نبودن ندیدن بچه رو کنترل کنن بچه هم حالیش نمیشه عیب نداره اما باشن و شاهد موضوع باشت هیچی نگن خیلی درده
من خودم تا به امروز یه انگشت به دخترم نزدم پیشونیش رو چنان مشتی زد هنوز قرمزه