۴ پاسخ

بچه های قدیم همبازی داشتن، با همسایه، توکوچه، خواهر برادرشون.
الان دیگه من یادگرفتم برای کارایی که دوست دارم، زمانی که خوابه برنامه ریزی میکنم. مثلا یکی دوساعت نماز صبح.
ورزشم اگه حوصله داشته باشم انجام میدم و اتفاقا دوست داره باهام انجام میده

کمکی دارم تو خونه هر روز میاد .فقط غذا میپزم . ورزش که یک روز در میان با بچم میرم باشگاه مادر و کودک..کتاب هم می خونم البته وقتی شب می خوابه

من فرار میکنم تنها راه حلم اینه

از وقتی بیدار میشم کنارشم تا شب .ولی وقتی خانه بازی میبرمش‌یا جمع بچه ها خود ش میره بازی می‌کنه

سوال های مرتبط