خلاصه ای از امروز من و خوشگلم
صب ساعت ۸ بیدارشد اومد پیشم مث اینک من هرچند دیقه چشممو باز میکردم میدیدمش ولی قدرت بیدارشدن نداشتم
ساعت ۹ بهش صبونه دادم یکم کتاب خوندیم حدود دوساعت خوابید یمیوه خورد ساعت یک ونیم ناهار دادم بهش استامبولی بود فقط سیب زمینی و ماستو دوتا تیکه مرغشو خورد
ساعت ۳ بهش میانوعده دادم واسش چیز کیک درست کرده بودم قسمت اولشو دوست داشت ولی دومین ردیفو یکم سخت خورد یکم بدو بدو بازی کردیم خمیر بازی کردیم توپ بازی کردیم خسته شد رفتیم حمام اومدیم بااینک خسته بود چشم روهم نذاشت انقد جیغ زد گریه کرد مجبور شدم ببرمش بیرون ساعت ۴وتیم اینا بود رفتیم بیرون ۳ تا کتاب و این چرخونو واسش خریدم خواستیم بیایم خونه دیدم کالسکش بسته نمیش مجبورشدیم تاخونه حدود ۱ساعت و نیم پیاده اومدیم🥲🥲🥲پدرم دراومد واس پارکش کیک درست کرده یودم ک نخورد توراه ی شیر خریدم خورد اومد خونه از مادرحونش مویز گرف یکوچولو
شامشم ساعت ۹ بود یکم برنج و گوشت و گوجه و هندونه خورد
اومد پایین یکم همین گردونو بازی کرد مسواک زد الان خوابید
ومادری ک پاهاش از پیاده روی زیاد با کفش نامناسب نابوده😂

تصویر
۷ پاسخ

آفرین خدا قوت.... منکه نمیتونم تا آخرین لحظه باهاش بخوابم. اصلا نمیزاره تا براش صبونه حاضر کنم. حتما از قبلش باید حاضر کنم بزارمش سر میز. همش دوست داره قبل صبونه تو بغلم باشه :(

خدا قوت مامان قشنگه ماه جونی❤️❤️😍😍

چرا کالسکه بسته نشد؟خدا قوت

دستور چیز کیکشو بهم میدی؟ چه کتاب هایی براش گرفتی ؟ و چجوری باهاش بازی می‌کنی منظورم بازی فکری هستش

خسته نباشی عزیزم
افرین به این همه انرژی
خمیربازی خودت درست کردی یاازهمین اماده ها گرفتی؟

واقعا خسته نباشی

هروز کتاب میخونم پارک یا بیرون میبرم اب بازی قایم باشک
بازی نیس نکنم دیگه اخر شبا جون ندارم

سوال های مرتبط

مامان پناه جان🤍 مامان پناه جان🤍 ۱ سالگی
مامان نورا خانم مامان نورا خانم ۱ سالگی
تجربه واکسن۱۸ماهگی
دیروز ساعت ۹:۳۰بود رفتم مرکز بهداشت و واکسن نورا رو زدم واکسن که زدم همونجا بهش استامینوفن دادم باهم پیاده رفتیم براش بستنی خریدم و آبنبات چوبی.نزدیک به چهل دقیقه پیاده روی کردیم باهم رفتیم خونه تا ساعت یک بازی کردی بعد نورا خواب رفت چهل دقیقه ای خواب بود وقتی بیدارشد شروع کرد گریه کردن تمیتونست راه بره خیلی گریه میکرد که من ترسیدم و اومدم پیام گذاشتم و سوال پرسیدم که تا کی این درد ادامه داره و.....
حدودا ساعاتای سه یا چهار بود دیدم یهو بلندشد راه افتاد اولش یکم گریه کرد اما راه افتاد و شروع کرد با بچه خواهر بازی کردن شب هم یه سر بردمش خانه بازی اونجا هم بازی کرد ساعتی نه ونیم شب یهو تبش رفت بالا که با شیاف کنترل کردن هر چهار ساعت یکبار پارکید دادمش فقط یبار بروفن و شیافش کردم امروز دیگه قشنگ داره بدی می‌کنه مثل روزای دیگه الان ۲۶ساعت از واکسنش گذشته و هیچ بهونه گیری یا دردی ندارن فقط یکم بدنش داغه ن خیلی زیاد
مامان قلب خونه 🫶🩵 مامان قلب خونه 🫶🩵 ۱ سالگی
خب تجربه واکسن ۱۸ماهگی پسرم که خیلی خیلی منو ترسونده بودن و استرس بدی داشتم و چندروز دیر تر بردمش خلاصه دیروز بیدارش کردم صبحونه دادم خورد طبق تجربه مادرا یکم شربت شیرین درست کردم براش برداشتم بایدونه شکلات شیرین بردم اول مراقبت هاش انجام شد وزن ۱۳پونصد گرم کم کرد برا لباس ۱۲۵۰۰قد۸۹
بعد آمادش کردم برای واکسن یکم شربت شیرین دادم خورد بعد زدن براش اولش گریه کرد ارومش کردم اومدیم خونه یه رانی گرفتم نصفشو دادم بهش بعدش شروع کردم توپ بازی کردن باهاش که راه بره رو پاش یربعی بازی کردیم ناعارشو دادم قطرشم همون موقع ک اومدیم خونه دادم بعدم‌خوابید عصر هم میوشو خورد خداروشکر نه تب داشت نه درد مرتب سرساعت قطرشو میدادم بعدم دیگه بردمش پارک بازی کرد اومدیم شام‌خوزد خوابید دیشب تو خواب هم بیدارش میکردم قطرشو میدادم واصلا نه تب کرد نه پا درد اشتهاشم خوب بود خدارو شکر اصلا نترسید استرس نداشته باشید بخدا اصلا سخت نیست عکس قطررو هم میزارم یکم طعمش بده پشت قطره آب بدید ولی عالی بود قطرش بهتراژ پاراکید بود
مامان اِلای مامان اِلای ۱ سالگی
بالاخره ماهم واکسن ۱۸ ماهگی رو زدیم

تجربه خودمم از واکسن میگم بهتون شاید به دردتون خورد

صبح ساعت ۱۰ صبحونه دخترمو دادم ۱۰.۳۰ هم بهش شربت پاراکید میدادم که نمیخورد و بزور دادم
۱۱ رفتیم بهداشت ۱۲ نوبت واکسنش شد
بعدش از ساعت ۱۲ تا ۳ بکوب باهم پیاده روی کردیم و بردم براش شیرموز گرفتم که بزور خوردش
اومدیم خونه یکم استراحت کردیم بجا شربت قطره دادم و دوباره بازی کردیم نذاشتم بخوابه
عصر بردمش خانه بازی بعدش شام خوردیم و تبشو کنترل کردم شبم بردمش پارک تو فضای باز بازی کرد
شب تبش تا ۳۹.۵ بالا رفته بود خداروشکر با قطره کنترل شد
فردا صب پاش اذیت میکرد و بزور زمین میذاشت ولی دوباره بردم یه خانه بازی دیگه کلی با بچه ها بازی کرد قطرشو سرتایم ۶ ساعت دادم و تا شب تب داشت ولی از روز بعدش خداروشکر خوب بود حالش

فقط اینکه مایعات مخصوصا اب خیلی به بچه ها بدید تا ادرارش بیشتر دفع شه و تبش بیاد پایین و کلی پاشو حرکت بده و بازی کنه اینجوری راحت میگذره😍