سلام میگم کسی مثل من بچه ی اولش یه سال و دو ماه میشه بعد دوباره زایمان کرده سخته از پسش بر اومدین من از الان فوبیای اینو دارم که چطور از دوتا مراقبت کنم نمیدونم چکار کنم حتی کمکی ندارم فقط وقتی زایمان میکنم میرم خونه مامانم اونم شاید یه ماه چون شوهرم صبا همش سرکاره عصر بیرونه کلا فقط شب باهامه

من سر دخترم خیلی اشتباه ها کردم
مثلاً عادتش ندادم به گهواره یا صندلی ماشین و این چیزا
اصلا بچه رو روی پا نذار
الان دخترم حتی توی کالسکه نمیشینه خیلی در عذابم
شما از اول به همه چیز عادتش بده تا کمتر وابسته شه

من پسرم یک سال و و چهار پنج ماهش که بشه دخترم انشالله بدنیا میاد ببین من الان استراحت مطلق شدم از طرف دکتر بااینکه پسرم وزنش کمه منم خونه مامانمم تا عید که دوماهش بشه هستم بعدش و نمی‌دونم چیکار کنم.خدا بهت صبر بده که از الان دست تنهایی

بلع من دخترم یکسال و‌یک ماه بود تا از چله دربیاد سخته و بچم بیخواب اصن نمیخوابید خیلی فشار روم بود کم کم بهتر شده یه ساعت میخوابید منم بیهوش میشدم از خواب شوهرم کمک میکرد

منم باردارم من که حتی برا زایمانمم کسی نیست پیشم

سخته ولی کمی بزرگ که بشن راحتید هم شما هم بچه ها باهم بازی میکنن و باهم بزرگ میشن ولی اذیت داره چون حسادت هست دعواها هست ک خب بستگی به مدیریت شما داره همیشه یکی شون مظلومه یکیشون شیطون

منم همش استرس دارم ک بتونم از پسشون بر بیام یا ن

منم آیهان میشه یک سال و یک ماهش که دومیم بدنیا میاد 😐

حامله ای الان؟