این بچه دیگه شورشو دراورده
از بیرون اومدیم جیغ و گریه
غذاشم بزور یکم خورده
صبح ۹ پاشده الان ۴ ساعته میخوام بخوابونم نمیخوابه
خوراکیاشو ریخته زمین
مسواک خواسته دادم زده بعد خواستم بگیرم دوباره جیغ و داد
ماستو از لجش ریخته زمین دعواش کردم جیغ و گریه
رو میز غذاخوری نشسته گفتم بیا پایین افتاده کلی گریه کرده
الانم باباشو بیدار کرده اونم خواست بگیره بغلش از دستش چپشد سرش خورد دیوار
روانیم کرده
من نمیتونم یه وجب بچه رو بخوابونم
همیشه ی خدا باید با گریه بخوابه
گاهی مغزم سوت میکشه محکم دهنشو میگیرم
هیچ کدوم از بازیاش درست حسابی نیست
پارک بره فقط میدوعه جلوی تاب منو سکته میده
استخر اینا ببرم همش در میاد یهو میپره اصلا با تیوپ ایناش کار نداره تو آب نمیمونه همیشه باهاش استرس دارم باورتون میشه از ماشین پیاده شدنی ۱ ثانیه دستشو ول نمیکنم ندوعه خیابون
تو ماشین هم فوری درارو قفل میکنم چون یهو باز میکنه
خستم

۴ پاسخ

عزیزم میدونم سخته منم خودم پسر دارم ،اما کلا کاریش ندارم برا خواب تا خودش خسته بشه راحت میخابه ،

ببخشید، حرف میزنه
پسرتون؟

هممون خسته ایم‌واقعا این سنشون خیلی وحشتناکه حرکاتشون

های روزگار سخت. ما هم خسته ایم

سوال های مرتبط

مامان علی مامان علی ۲ سالگی
سلام مامانا اومدم درد و دل کنم امروز پسرم خیلی اذیتم کرد از صبح ک بیدار شد همش گریه کرد هیچ می‌گفت میخام بزنمت محکم چندتا خوابوندم تو صورتم و چشمم منم همش بغلش میکرد میگفتم چی میخوای مامان فقط می‌گفت میخام بزنمت و گیر داده بود الان باید بریم فروشگاه گفتم مامان دست و صورتمو بشورم صبحانه بخوریم میریم می‌گفت نه نمیرفت دسشویی نه یمذاتش من برم اهرم جیش کردن تو شلوارش پشت در دستشویی هم کلی گریه کرد بعد یک ساعت تمام با زور گوشی و تلویزیون ساکت شد بعدم ک بردمش بیرون کلی اذیتم کرد میخواستم خرید کنم همش می‌رفت و من دنبالش آخرم کیلی داد زدم سرش جلوی همه و زدمش زنعموش اومده بود فروشگاه رفته پیش اون میگه میخام پیش اون باشم و نمیومد با زور دیگه باهم اومدیم بعدم خونه دوباره کلی اذیت کرد شلوارش در آورده بود و لخت راه می‌رفت نمسذات بپوشونمش هی جیش میکرد دور خونه با کتم هم نپوشید منم کلی جیغ و داد کردم و گریه کردم نمیدونی. مایر کرد که اینقدر ازش بدم اومده بود ب خدا باورتون نمیشه وقتی زنعموش رو میبینم انکار اون مامانشه از این رو به اون رو میشه ب شوهرم میگم این دعا داره همش میعاد بره خونه اونا پیش اون باشه منو کلی زده و اذیتم کرده منم اعصاب ندارم دیگه زورم میاره جاریم خودش ی بچه داره جیکش در نمیاد ولی این ابرو برا من نداشت تو همسایه ها از بس جیغ و داد کردم و همش داره گریه میکنم از بچگی هم همین بود الآنم همینه ی دستشویی نمیتونم برم