خانوما
خاله من یه پسر ده ساله داره وقتی سره اون حامله بود استراحتی بود همش خونه ما بود حتی زایمانم کرد تا دوماه خونه ما بود
ینی خونه بابام من اون موقع مجرد بودم بعد انقدر پسرخالمو دوس داشتیم اصلا فکر نمیکردم پسرخالمه حس میکردم خاهر زادمه همش براش لباس اسباب بازی خوراکی میخریدیم هرجا میرفتیم خالمو میبردیم اگرم نمیومد حتما پسر خالم میبردیم
همه ی تولداش من از دو روز قبل خودمو میکشتم همه چی درست میکردم کادو میدادم حالا پول یا اسباب بازی هرچی
تا اینکه من باردار شدم و زایمان کردم فقط همون روز بعد از زایمان اومد خونه م خالم بهم یه سکه پارسیان ۳۰۰سوتی داد که تقریبا بیست ماهه پیش حدود ۱۲۰۰/۳۰۰بود پولش
دیگه هیچییییی نداد حتی سه ماه بعد زایمانم که عید بود به دخترم ۲۰۰تومن عیدی داد که من هرسال به پسرش ۲۰۰میدادم حتی از چند سال قبلش
اولین تولد دخترمو که گرفتم کمک که نکرد هیچ
حتی نیومد گفت پدرشوهرم حالش بد بود رفته بودیم به اون سر بزنیم حتی بعد فهمیدم اونجا هم نرفته بودن و دروغ گفته
حالا بچه دومش بارداره و ماه دیگه زایمان میکنه به نظرتون من چیکار کنم؟؟من گفتم فقط یه دست لباس بخرم در حد ۶۰۰/۷۰۰بعد از یه هفته برم دیدنش بدم
شما چی میگین

۶ پاسخ

نه تنها خودت مامانت هم باید باهاش سرسنگین رفتار کنه
تو اصلا نرو 😁مامانتم یه سر دو یه هفته بعد بره 😂😂😂بخدا جواب کاراش فقط همینه

مثل خودش ۲۰۰و۳۰۰ تومن بیشراز کادو خودش ببر براش تموم

مثل خودش رفتار کن دقیقا

به نظرم بعد ۱۰ روز از زایمانش برو یه تومنم پول بزار تو پاکت ببر براش مثل یه مهمون هم یکم بشین و برگرد و دیگ هم نمیخاد بری خونش سر بزنی ،ادمی که قدر نمشناسه باید مثل خودش رفتار کرد

ی سکه ۱۰۰سوتی بگیر فکر کنم ۱۲۰بشه ببر براش یا ۸۰۰یا ۱تومن پول بزار توپاکت

یه سکه در حد همون ۱۲۰۰ بخر
ده روز بعد زایمانش برو مثل یک مهمون چایی بخور برگرد

سوال های مرتبط

مامان roza مامان roza ۱ سالگی
سلام
اومدم یکی از تجربیاتمو باهاتون ب اشتراک بزارم
دوماه پیش رزا رو از پوشک گرفتم با اینکه میخواستم بعد از دو سالگی این کارو انجام بدم ولی ب دلیل آمادگی کامل خودش ظرف یک هفته از پوشک گرفته شد و این دوماه حتی یه بار خطا نداشته حتی تو مسافرت و مهمانی
الانم که 21ماهه شده 6روزه که از شیر گرفتمش (شیر مادر )
چند روزه که مدام تو خودش جیش می‌کنه و اصلا نمیگه که خیلی برای من جای تعجب داشت حتی سرش داد زدم کاری که هیچ وقت نمیکردم
مطالعه که مردم نوشته بود تغییر محیط یا استرس و اتفاق جدیدی می‌تونه باعث این موضوع باشه و خیلی نگران شدم و بهم ریختم که چرا
دقیقا از روزی که رزا رو از شیر گرفتم مهمان دارم و درست زمانی که باید ب رزا بیشتر اوجا میکردم سرگرم مهمان داری بودم
امروز دیگه بیخیال مهمونا شدم و مثل قبل چسبیدن ب رزا و کلی باهاش وقت گذروندم شاید باورتون نشه رزا فقط لج کرده بود با من و امروز شد همون‌ رزای سابق حتی یه بار تو خودش جیش نکرد

اگر بچه رو از شیر گرفتین مخصوصا شیر مادر حتما حتما اون مدت بیشتر بهش توجه کنید تا اون خلا پر بشه بعضی چیزا قابل برگشت نیست من شرمنده دخترمم که این چند روز حواسم بهش کمتر بود

یه پیشنهاد هم براتون دارم
کتاب تربیت بدون فریاد بی نظیره خیلی تاثیر گذاره اگه تونستید بخونید