امروز پسرم از عصر تاحالا رفته بود رو دنده لج
تو ماشین بودیم ه
ی منو زد زد آروم گفتم عصبی شدم
گوش نکرد انقد زد منم دستم در رفت زدمش
الانم گفت کیک میخوام نداشتم
انقد زجه زد گریه کرد که الان میخوام
آخه پدر شوهرم تا پسرم یه کوچولو نق میزنه سریع میره همه چی می‌خره
من این رفتارو نمی‌پسندم
الان انقد گریه کرد مهمون هم داشتیم
بردم اتاق گفتم تموم کن گریتو تموم نکرد
منو زد خودشو زد
انقد گریه کرد سرم ترکید باز زدمش

بخدا سردرد دارم میمیرم
پدرش یکم همکاری نمیکنه باهام
تازه اومده به من میگه چته تو
من دیگه باید چیکار کنم. آخه از دستش
دیونه شدم

ببین من خودمم اینطوریم یه روزایی حس میکنم پسرم خیلی داره بد بار میاد سختگیر میشم یه روزایی هم میگم بزار شل کنم راحتش بزارم ولی اشتباه میکنیم باید اون روزی که یبار سخت گرفتیم یبارم شل بگیریم یعنی اگه تو روز یبار تنبیهش کردیم دعواش کردیم باز تکرارش نکنیم بزاریم بقیه تربیتو برای بعدا

حق داری...بچه یادگرفته با زجه زدن و گریه کردن همه چی رو بگیره ازاین ب بد کمتر جایی برو نزار دیگران دخالت کنن هرچی هم خودشو زد نده چیزی بهش ازسرش میوفته

دقیقا مثل من

حق داری گلم

من زمانی که مهمون دارم یا تو جمع باشیم سعی میکنم بهونه دستش ندم هرچی میخاد بهش بدم که اعصابمو خراب نکنه

حق داری
بعضی وقتا بچه ها خیلی رو مخ میرن