شما هم بعد زایمان شوهرتون سرد شدن منکه بخاطر گریه ی بچه و روشنایی که بخاطر بچه میزارم از من دورتر می‌خوابه از روزی که زایمان کردم یه دست بهم نزده یا جمله ی محبت آمیزی بگه فقط قربون صدقه ی نی نی میره گاهی اوقات حسودی میکنم بهش از یطرفم بخاطر بخیه هام و خونریزیم حالم بده کلا افسرده شدم دیگه

خیلی آروم و با آرامش همین نیازتو بهش بگو بدون تیکه و کنایه

منم ۳ روز بعد زایمانم شوهرم سرما خورد خیلی اعصابم خورد شد خونه مامانمم هستم نمیتونم بغلش کنم خیلی بهش نیاز دارم ولی بخاطر بچه نمیشه همش بهش پیام میدم گریه میکنم من دوسدارم لمست کنم خیلی نیاز دارم الان بهش
قبل مریضیش هرروز میومد خونه بهمون سر میزد الان دارم دق میکنم حالم خیلی خراب

بلد نیست چیکار کنه
بهش باید یاد بدی متأسفانه
من و شوهرم با اینکه عاشق همیم ولی سر دختر اولم همینطور بود دقیقاً،با بچه خوب بودا،به من دست نمیزد ولی.خاطره های بدی موند برام،بعدها که بهش گفتم گفت نمیدونستم باید چیکار کنم،همش فکر میکردم زایمان کردی نباید بهت نزدیک شم،کاش بهم یاد می‌دادی.
ببینم سر این یکی چیکار میکنه

وای من برم شوهرمو دو دستی بچسبم🤣
من ک زابمان اولیم مامانش تا ی ماه پیشم بود بعد من و مامانش ت اتاق جدا مبخابیدبم ک دیه حداقل شوهرم خسته هس بخابه اذبت نشه. نصف شب تا صدای بچه رو میشنید میومد پیشمون الانم ک یک سال و‌نیمشه. وقتی شبا بیدار میشه گریع میکنه شوهرم پا میشه میبرنش میگردونه تا ارووم شع

تو روحشون😄😄😄

بیشتر شوهرا همینجورین ۹۹درصدشون

مال منم شوهرم سرد شده حتا بچمو هم نمیگره

بچم کولیک داره مادربزرگ دوستم میگف گل بنفشه بجوشون باروغن بادام شیرین بده بخوره خوب میشه بنظرتون بدم

کاملا من این حسو نسبت ب عروس هلندیام دارم
شوهرم زنگ میزنه حال اونارو میپرسه بعد یبار نمیپرسع ک درد داری نداری بچه خوبه و..... اصلااااا حتی بهش هم گفتم عروس هلندیارو عقد کن
ادم ناراحت میشع از شریک زندگیش توقع داره