نمیگم همیشه برام جذاب بوده، نه.
ولی واقعا حکمت خدا برام قشنگه. که روزی بچه رو براش آماده کرده. از بدن مادر.
مخصوصا اونجاش که دوتا چشم گرد، بهم زول میزنه، دستشو میکشه رو صورتم، همونطور که داره شیر میخوره لبخند میزنه اون لحظه حس میکنم دارم از جووونم تغذیهش میکنم.
البته که گاها صلاح بچه در شرایطی شیر خشکه. ولی انتخاب من، شیر مادره.
شیر رو خدا داده و سهم بچه اس من کی باشم محرومش کنم
منم عاشق نبودم ولی دادم شیرمو چون حس میکنم بهترین چیز برای نوزاد شیز مادره
اگه بفکر شل شدن سینه هات و خراب شدن اندامت فکر نکنی برات خیلی خوشایند میشه
ببین من هزاربارم برگردم عقب بازم به نیکان شیر خودمو میدم اصلن کاری به بهتر یا بدتربودنش ندارم برام لذت بخش بود یکی از لذت های دنیایی که بردم شیر دادن به نیکان بود وقتی شیرش میدادم تا نه ماهگی نیکان من نصف شب هم نشسته شیرش میدادم چوپ رفلاکس داشت دستشو همزمان میبرد تو دهنم عادتش بود ببین من وقتی از شیر گرفتمش تا مدت ها دلم میخواست بغلش کنم انگشتاشو بزارم تو دهنم🥺🥹 یادمه دو شب اولی که از شیر گرفتمش به نیکان انقدر سخت نگذشت که به من گذشت تا صبح گریه کردم 😮💨❤️ واقعن برام لذت بخش بود با تمام سختی هاش
شیردادن سخته ولی لذتای خودشم داره .من ک دلم نیومدروزی ک خداداده ب پسرم ازش محروم کنم
وااای من متنفرم متنفر
من دوس دارم بچه تا شبش ماهگی شیر بخوره بعد که بزرگ میشه چندشم میشه حس میکنم گوریل بغلمه داره شیر میخوره
بچه اولم رو شیر خودم رو دادم میگفتم اصلا لذتی نداره ولی دومی رو شیر خشکی کردم تا آخر عمرم پشیمونم از این بابت حالا که دومی رو شیر خشکی کردم میفهمم چه لذت داشت شیر دادن بچه حتی گاهی به سرم میزنه سومی رو بیارم فقط فقط بخاطر اینکه یبار دیگه طعم شیر دادن به بچه رو حس کنم🥲🥲🥲
منم متاسفانه حس بدی میگرفتم ،ولی همیشه از قضاوت های بیجا و اینکه تو مادر نیستی و حس مادری نداری ک اینجوری میگی فک میگردم خودم تنها این حس رو دارم
آخه هرکی میبینم عاشق اینه ک ب بچش شیر بده
بچه نوزاد واقعا دوس داشتنیه ولی از دوسه ماه ب بعد دیگ بدم مباد
اینکه همه جا لباست بکشن بالا و شیر بخان
واااای شب تا صبح مث پستونک میک بزنن😑اصلا و ابدا نمیتونم تحمل کنمممم
من پسر بزرگم شیر خودم و خورد ولی کوچیکه شیرخشکی شد.واقعا شیر مادر خیلی راحت بود کیه پاشه نصف شب شیرخشک درست کنه واقعا اذیت کننده ست.پسر بزرگم با شیر خودم قشنگ سیر میشد به چشام نگا میکرد موقع شیرخوردن قلبم براش می رفت.حیف براپسر کوچولوم شیر نداشتم.بزرگترین لذت بود برام
منم هر دو بچه هام شیرخشکی هستن
منم اصلا از استایلش خوشم نمیومد،تا ۱سالگی به دخترم شیر دادم اصلانم توو جمع شیر نمیدادم همیشه میرفتم توو اتاقی جایی که تنها باشم،نمیدونم چجوری مردم تا ۲سالگی یا بعضا بیشتر بچه گندرو شیر میدن مخصوصا توو جمع چیه سینشونو دار میارن میچپونن توو دهن بچه ،بعد طرف کیفممیکنه سینش آویزونه بچه میاد دنبالش...
منم از شیر دادن بدم میاد حس خوبی نمیگیرم
ن والا اصلا علاقه ندارم اولی شیرخشکی بود یکی دیگه هم بیارم شیرخشک میدم
من به هردوشون شیر خودمو دادم ولی واقعا درک نمیکنم بعضیها میگن لذت میبریم فکر میکنم من مادر بدی ام که بدم میاد
من هر دو رو شیر خودم دادم وواقعا عشق کردم ها ولی این اواخر دخترم خیلی اذیت کرد مدام اویزانم بود ب هردو هم ۲سال کامل دادم
منم متنفرم و فکر میکردم فقط خودم اینجوریم منم اصلا به بچه هام شیر ندادم شیر خشک دادم ، تهوع میگیرم یکی بهم بچسبه 🥲
تا ۱سالگی آره خیلی دوست داشتم شیر میخورد حس خوبی میگرفتم اما بعد ۱سال نه.دیگه خسته شده بودم دوست نداشتم شیر بدم احساس میکردم دیگه بزرگ شده
اخیییییش
خیالم راحت شد تنها نیستم
واااای من که خیلی دوس داشتم شیرخودمو بدم ولی نگرفت که نگرفت تا دوماه هم میدوشیدم و بهش میدادم ولی دیگه واقعا اذیت شدم. شیرخشک دادم.
الانم باباش میگه شیرمو حلالت نمیکنمااااا🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
من فقط از شیر دادن به یک نفر خوشم میاد همین و بس
اولین بچه ام خریت کردم شیر دادم خیلی سخت بود دوتا بعدی شیرخشک بازم بیارم شیرخشک میدم و تمام
منم اصلاااااا دوس نداشتم و نهالو شیر خشکی کردم واااقعا داشتم افسرگی میگرفتم چندشم میشد 😢😢😢نمیدونم ولی بهترین شیر ،شیر مادره واااقعا اگه بشه چرا که ن در صورتی که آسیب به مادر وارد نشه اگه منه مادر افسردگی میگرفتم مطمینن بچم بیشتر آسیب میدید
متتفز بودم از شیر دادن با این حال سه ماه شیر دادم آخرم با میل خودم شیرخشک دادم راضیی بودم خییییلی
من شیرم کم بود ناچارا بچه هام شیرخشکی شدن سر بچه دوم تا یک ماه شیر خودمم دادم خودش دیگه نگرفت ولی هردفعه شیرمو میخورد تموم غم عالم میومد تو دلم نمیدونم چرا اینجوری میشدم
من جفت بچهامو تا ۴ ماهگی شیر دادم واقعا بعد از اون هم من هم بچه اذیت میشدیم بچه سیر نمیشد دائم سینه میخواست
من خیلی دوست داشتم وقتی گرفتمش تا چند وقت حس بدی داشتم
حالا من عاشق شیر دادن بودم هر کار کردم بیشتر از ۶ ماه شیر نخوردن چون دوقلو بودن و کمکی میدادم سینه مو دیگه نگرفتن😥😥😥
حتی ۱ ماه کامل شیرمو به بدبختی میپوشیدم توی شیشه میدادم اما دیگه چون میک نزدم خشک شد😮💨😮💨
خیییییلی گریه کردم خیلی
من دوست دارم تا وقتی که بچه گرسنه اس و میخوره نه از سر وابستگی مثل آدامس بچسبه🫠💕
من آرزوم بود شیر داشته باشم تا هر وقت خواست بخوره
اما متاسفانه بعد زایمانم خیلی قرص چرک خشکن بخاطر بخیه هام خوردم بعدم پدر شوهرم مرد خیلی اذیت شدم بخاطر همین اصلا شیر ندارم
متنفرررررم از این حس
واقعا با بدبختی تا ۴۰ روز شیر دادم و بقدری حال روحی ام بد بود همسرم گفت شیرخشک بده و اینقدر خودت رو عذاب نده
من همسرم خدایی درکم میکرد ولی امان از حرف های چرت و قضاوت های صد من یه غاز
منم خوشم نمیومد لثه هاش،محکم میکوبید میمکید
نمیدونم برا بقیه هم اینجوره با لثه کلی اذیتم کرد
ولی چون خودم دارو مصرف میکردم و رماتیسم دارم
دکتر گفت شیرت نده
ولی خیلی ناراحت بودم اخه یه ماه خورد
داشتم عادت میکردم
من شیرخودمودادم پسرم کولیک داش چندماه اول خودم داغون شدم هی اینونخوراونونخور شیرخشک خریدم نخورد
ماهای بعدخوب بودولی شباهی بیدارمیشد براشیر کلافه بودم
شیرخشک خیلی راحتتره
منم شیر دادن دوست نداشتم بچه هامم که نخوردن شیرخشکی شدن ولی من عذاب وجدان میگرفتم
وای دقیقاا منم و فک میکردم فقط منم ک متنفرم دنیای شیر داشتم اینقد زیاد بود ک ازم میرف واز شیر دادن افتضاح بدم میومد پدرشوهرم میگف شیرخودت بده گفتم ب خودم ربط داره😂😂😂خدا راشکر دلسا از همون لحظه توبیمارستان سینمو نگرف ومنم خوشحال شیشه روبستم بهش
من دخترمو شیر دا دم البته خیلی سعی کردم شیر خشک بدم اما شیشه رو سخت میگرفت
ولی سر پسرم از همون بیمارستان شیشه دادم تا ۲ سال نیم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.