چقد دلم گرفته. فکر می کنم وقتی بچم توی شکمم بود، نگرانیام کمتر بود. از وقتی دنیا اومد، نگران زردیش بودم و هستم، غصه ازمایش خون و ادرارش رو خوردم، نگران نتیجه آزمایش ادرارشم که باکتری نشون داده و من هنوز وقت نکردم اقدامی بکنم براش، بینی هاش میگیره، نگران میشم، شبا نمی خوابه بی خواب میشم، خسته میشم که همش بهش شیر بدم، بخوام آروغ بگیرم، بخوام عوضش کنم. نگران دمای هوای خونه ام که سرد نشه، کولر خاموش میشه، نگران میشم گرم نشه زردیش بیشتر شه. خسسسسسسسستم

چقدر منی....

منم همینم عزیزم
یه خورده بزرگتر بشن دستمون میاد همه چی

منم همینم...
دو هفتس که زردیش داره دق میده منو
۲ بار بستریش کردم هرروز از این دکتر به اون دکتر .هی ازش خون میگیرن دارم واقعا میمیرم از غصه و گریه
خدا به هممون کمک کنه

منم دقیقا همین دغدغه هارو دارم ،کلافه شدم...کولرروشنه میترسم سرما بخوره ،خاموش میکنم میترسم گرمش بشه زردیش بره بالا باز...دماغش‌ فخ فخ می‌کنه دکتر میگه از شیره که برمیگرده من میترسم سرما خورده باشه...شکمش کار میده یجور نمی‌ده یجور...میگم کاش تو شکمم بود جاش امن تر بود..اما باز می‌خنده دنیا برام شیرین میشه...
راستی شما می‌بری همون دکتر بیمارستان یا جای دیگه ایلیا رو

ما هم همینیم به اضافه افسردگی بعد زایمان و به اضافه سرکوفت های دیگران و به اضافه هزاران مورد

منم همینطور بخدا

ببین بارداری واقعا سخت تر کاش منم سالم بغلش کنم و برسم به اون روزا

عزیزم همه تو‌این وضعیتیم حالا یکی بیشتر یکی کمتر ولی هممون خسته ایم کلافه ایم .من خودم گاهی تا گریه نکنم آروم نمیشم روزای اول کلن به فروپاشی روانی رسیده بودم اصلااا حالم خوب نبود دیگران درکم نمیکردن دخترم سینمو نمی‌گرفت چقد قضاوت شدم چقد تحت فشار گذاشتنم که چرا شیر نمیدی چرا نمیخوره .خلاصه تا امروز خیلی سختیا کشیدم که اصلا فک نمیکردم بتونم دووم بیارم باز خداروشکر داره میگذره شماام به چیزای خوب فکر کن با پسرت وقت بگذرون نازش کن باهاش حرف بزن تا آروم بشی. توکل به خدا هیچ وقت یادت نره

منم مثه شما 🫂🥲

🥲🥲🥲🥲

منم همینم 🥹

منم همینطووور 😭😭