۷ پاسخ

به نظرم خیلیم باهوشه الکی این چیزا رو ننداز تو ذهنت... پسر من خیلی دیر حرف زد هنوزم کامل مثل خودمون حرف نمیزنه اونقد حرص خوردم سر حرف زدنش که نگو... ولی خب خیلی شلوغ نیست مثل بچهای دیگه بازی اینا میکنه

بچه های ما چون تو محیط اپارتمان و بسته بزرگ میشن این چیزا برامون غیر عادیه ماها خودمون از صبح تا شب تو کوچه با دوستامون بازی میکردیم برمیگشتیم خونه خسته میشدیم حال نداشتیم حرف بزنیم ولی الان هم بازیه بچه ها پدرمادرشونن امیدشون به ماست ماها هم باید بسوزیمو بسازیم و براشون سرگرمی بسازیم مهد خیلی خوبه اگه آدم توانایی مالی داشته باشه من چون توانایی ندارم همه کارا باخودمه آموزششم باخودمه هم بازی بودنشم

بچه رو چرا برچسب الکی میزنید روش، بچه ای که زیاد سوال میکنه و حرف میزنه باهوشه،فعالیت زیاد حتی نشونه بیش فعالی نیست که، اگه تمرکز رو کاری نداره یعنی نمیتونه بشینه ۱۰ دقیقه یه بازی رو انجام بده یا نقاشی بکشه هر چیزی جز تلویزیون و گوشی رو منظورمه این تازه یکی از علامتاس که بازم قطعی نیست، الکی بچه رو اسم نزار، هم بازی میخواد مهد کودک یا تو جمع هم سالانش ببر همین

دقیقا دختر من رو توضیح دادی
ولی شیطنت بچه من بیشتره

دختر منم ماشاالله ی ثانیه آروم نمیشه جدیدا هم همش میگه بیا باهام بازی کن

شیطنتش هم در حدیه که کل خونه رو میریزه بهم.. تنهایی بازی کردنش اینجوریه.. اتاقش ترکیده، یک ساعت دراز بکشم بلند شم به همه چی دست زده، به کابینت ها، به لباس هام.. ولی منطقیه میفهمه چی میگم، یجوری انگار اصلا براس مهم نیست.. میگه مامان من پرنسسم 🤒 باید کفش پاشنه دار بپوشم.. کیف هام کفش هام، همه چی.. یکم ولش کنم آشپزی هم میکنه.. 😤 فقط گاهی خسته میشم.. نگرانشم.. عادیه؟

خب الان این کجاش پیش فعال؟؟توروخداچراروبچتون اسم میذارین؟؟ماشالله دوزبانه وحمله بندیش زودبوده دیکه اینکه تنهایی بازی نمیکنه والاپسرمنم همینه دنبال همبازیه کسی نیست به من گیرمیده

سوال های مرتبط

مامان شنتیاا مامان شنتیاا ۳ سالگی
سلام‌ یه چیزی خیلی نگرانم کرده راجب پسرم میخوام ببینم طبیعیه یا با دکتری مشاوری مشورت کنم. با اینکه از بچگی به حرفاش گوش دادم سریع
تا حدودی جواب گرفته چیزی خواسته تونستم تهیه کردم هیچ وقت چیزی و نذاشتم خیلی بگه اصرار کنه بعد انجام بدم ولی پسرم نمیدونم اخلاق بد یا خوب حرفاش و خیلی تکرار میکنه در حد قفلی زدن یعنی اگه ی چیزی بخواد بگم فردا تا اون روز برسه همش میگه صبح هم یادش نمیره تا اون کارو نکنی براش ول نمیکنه و این موضوع هم خودمو هم بقیه رو ی جاهایی کلافه کرده مثلا میگه بازی کن ب هرکی ک باشه انقدر میگه تا طرف بلند شه بازی کنه خیلی وسط حرفامون میپره اصلا نمیذاره حرف بزنیم یا حتی من با گوشی هم بخوام حرف بزنم یکاری میکنه یا حواسم پرت شه یا قطع کنم سریع البته ک بگم هرچی من منعطف و سریع براش یکاری میکنم شوهرم برعکس زیاد باهاش بازی نمیکنه ی بازی هم بخواد بکنه انقدر بچه باید اصرار کنه بهش تا باهاش بازی کنه یا هرچی ازش بخواد هی باید بگه بهش هم میگیم باشه ولی باز میگه مثلا دیروز رفتیم بیرون خرید گفتیم پسر خوبی باشی اذیت نکنی برات آدامس که دوس داری میگیریم هر ۳ دیقه ی بار میگفت آدامس میخری آدامس میخری انقدر گفت شوهرم عصبی شد گفت اصلا نمیخرم بعد ی وقتایی رفتار شوهرم باهاش ی جوری میشه من فکر میکنم بچه مشکل داره حس منفی میگیرم عصبی میشم دعوامون میشه ی مورد دیگه هم هست ب شدت تنهاس و فقط من و باباشیم ک باباش اصلا براش وقت نمیذاره باز ی موضوع دیگه هم هست مثلا میگه موز داریم میگم نه میره چک میکنه این مثال راجب هرچی باید بهش ثابت بشه خودم این موضوع دوس دارم که اعتماد نداره زیاد ولی خب نمیخوام ب ماهم اینجوری باشه میخوام حرفمو قبول کنه