سلام یه راهنمایی ازتون میخواستم چون هر راهی رو امتحان کردم جواب نگرفتم
مهراب بیش از حد بلا شده و کنترل کردنش شدیدا سخت شده مخصوصا اگه بفهمه من رو چیزی حساس هستم بیشتر دوست داره من یکدفعه بترسم فکر میکنه یک نوع بازیه یا این که صداش کنم بلند میخنده و تند تند انجام میده
حالا مشکل اصلی من گازه گاز ما رو میزی نیست و اینکه جلو شعله هاش و آینش یه میله داره منم خب از صبح آب جوش بزارم و فرنی مهراب رو بزارم و غذا رو بزارم خب تمام شعله هاش پر میشه و خطرناکه و مهرابم هی تکون میده این گاز رو تند تند خیلی سعی کردم مثل کارای دیگش واکنش نشون ندم تا بعد یه مدت از سرش بیوفته ولی خب این نمیشه حتی آروم رو دستش دستم رو گذاشتم به عنوان مثلا زدن یا چند بار دستش رو کشیدم و بردم بیرون آشپزخونه ولی ایشون بیشتر ذوق میکنه فکر میکنه دارم باهاش بازی می‌کنم حتی جدی هم شدم باژ بی فایدست یا حتی نشستم بیاد باهام بازی کنه یا چیزهای مورد علاقش حتی گوشی آواردم بازهم بی فایده بوده بغلش هم میکنم جیغ و داد راه میندازه انقدر و خودش رو داره از بغلم پرت میکنه پایین یه وقتا هم دیگه صندلی و پشتی میزارم نتونه بیاد یا همه اینارو جابجا میکنه بیاد تو یا اینکه انقدر گریه میکنه که خودش رو هلاک میکنه همسرمم یک وقتی باشه و بگیرش از دست اونم فرار میکنه دیگه همسرمم کلافه میکنه منم خسته شدم همش میترسم چیزی بریزه به نظرتون چیکار کنم ؟

۲۰ پاسخ

واقعا سخته. دخترمنم کاراش بشدت خطرناکه.کلافه شدیم ماهم. تازه همون میله گازو میگیره تکون میده. واقعا نمیدونم چجورراهنماییت کنم. چون منم مث شمام بابچه.جدیدا سرش دادمیزنم.

می‌دونم خیلی خسته‌ای . اقتضای سنش همینه، هرچی ببینه مامان حساسه، براش میشه بازی.
فقط چندتا کار کوچیک کمک می‌کنه:

جلوی گازو یه محافظ بذار یا اصلاً در آشپزخونه رو با گیت ببند، خیالت راحت‌تر میشه.
وقتی سمت گاز میره اصلاً دعوا نکن یا توضیح نده، فقط بغلش کن و بیار بیرون، خیلی خشک و بی‌واکنش.
یه کشوی مخصوص براش درست کن پر از قابلمه سبک یا اسباب‌بازی، بذار حس کنه اونم آشپزی می‌کنه.
کارای خطرناک آشپزی رو بذار وقتی خوابه یا باباش خونه‌ست.

عزیزم این دوره می‌گذره، فقط باید محیطو امن کنی و واکنش ثابت داشته باشی 🌷.

خواهر هممون همین مشکلو داریم والا راه حلی نداریم واسش شمام اگه راه حل پیدا کردی خبرمون کن. مهراب ب وسایل داغم میخواد دست بزنه؟ رادمان تا قابلمه میبینه دستسو میکشه و میاره سمت خودش🥴. هی من میگم جیز جیز اون دستشو میگیره و میبینه سرده کار خودشو میکنه

دو سه روز با گاز کار نکن لااقل جلوی بچه
غذا از بیرون بخرید یا هرچی !
یکم یادش بره بعدش موقع غذا پختن یواش یواش با چیزهای دیگه سرگرم کن تا شاید گاز رو بی خیال شه
واقعا سخته و خطرناکه

یهب ار گازو‌دست زد یه تیکه اب ولرم یه کم داغ بریز بگو‌وای جیز شد فلان بالاخره بچم باید بدونه خطر چیه

مثلا من جلو ابسردکن خونه اومدم میزای مبل رو چیدم ک‌دستش نرسه شب ک خوابید گذاشتم صب ماشد یساعتی گریه کرد بعد بیخیال شد مبلام رو بر عکس گذاشتم از ده ماهگیش تلویزیون رو کلا جمعش کردم اینا همه از ده ماهگیه

اخ اخ بجز کارای خطر ناک ک نمیشه کنتراشون کرد پسر گن باز تازگیا هر چی میبینه داخل دهنش میکنه هر چیاااا اگه بهشم بگم با خنده و بازی بدتررر دهنش میکنه عکس العمل نشونم ندادم بازم بی فایده بوده انگاری میدونه نباید دهنش کنه و میکنه اخه مت نگاش نمیکنم اصلاا ک‌حساس نشه بعد هی صدام میرنه مامی مامی با جیغ و داد ک‌مثلا نگام کن ببین دهنم کردم🙃🙃🤔🤔🤔

حد و مرز بذار الهام نه با دعوا نه خنده مستقیم و بدون احساس تو چشماش نگاه کن و چشم ازش بر ندار بگو
جیز
اوف میشی
اینکارو بکن قطعا جواب میگیری
روش صحیح اخطار به بچه اینه
بهم بگو حتما اگر نتیجه گرفتی
فقط تماس چشمی مستقیم

بچه ها همه دور گازن یه وقتی حالا خدا رو شکر واسه من صفحه ای بود وگرنه خدا میدونه چه اتفاقها که نمیفتاد

هیچی دو تا کاسه پلاستیکی و یه صافی چای بذار توش آب بریز خیار حلقه کن صافی بده دستش بگو خیارا رو بریز تو کاسه دیگه شاید سمتت نیاد پسر من فقط اینجور سمت من نمیاد یا یخ قالب ریز ولی دیدم یخ رو تو دهن میکنه ترسیدم قورت بده دیگه همون خیار حلقه میکنم

دقیقا دلوان همینطوری گاز با سماور رو گازی روی خودش انداخت تنها شانسی که اوردم اب داخل سماور سرد شده بود همون لحظه شوهرم گاز ب دیوار پیچ رو پلاک زد که دوباره گاز بکشه روش نیوفته

عزیزم تنها راهش اینکه غذاهات رو روی شعله عقبیا درست کنی.و از چایی ساز استفاده کنی.منم سماور رو گازی میذاشتم،دیدم بچم گازمو دست میزنه،برداشتم و سماورم رو روشن کردم.یا گاهی از چایی سازم استفاده میکنم.یه دو شعله هم دارم که داخل مطبخ گذاشتم رو‌ اون غذا میزارم دستش نمیرسه به اپن

باید حد و مرز تعیین کنی
اینکار خطرناکه و آسیب زا هست حتما حد و مرز تعیین کن
ولی کلا برجک آموزشی خیلی به کارت میاد اگه خواستی تهیه کن

این میله گاز رو فکر کردم فقط دختر من میگیره تکون میده😂
دوس داره صدا ک میده هی تکونش میده

بچه من خودش روشنم میکنه🤦ادم تا یچیز بپزه روانی میشه

ای خواهر مال ما که رومیزیه رستا همش اون سرشعله ها رو میچرخونه میگه جیزه😐فعلا از شعله های جلویی استفاده نمیکنم چون هیچ روشی براش بازدارنده نبود.استفاده نمیکنم تا حساسیتش از بین بره فراموش کنه

مفهوم داغ رو میدونه؟اگر بدونه خیلی کمک میکنه تو این قضیه چون منم این مشکل رو دارم ولی چون داغ رو بلده خیلی بهتر درک میکنه

گاز ماهم همینه
ابجوش کردی چای بذار بذارش رو کابینت غذاهارو شعله عقبیا بپز منم همش استرس دارم جلو ک خیلی وقته سعی میکنم نذارم

اون میله رو نمیشه باز کنی؟

چجوری این همه تایپ کردییییی😵‍💫

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
خب من تجربه حموم رفتن خودم و مهراب رو بگم بهتون چون خیلی ها دیدم بچشون یکدفعه از حموم بدش اومده
خب من از اول مادرشوهرم میبردش تا ۲ ماهگی بعد دیگه چند بار با همسرم بردم دیدم همسرم چون وسواس زیاد داره خیلی داره اذیتم میکنه دیگه گفتم خودم میبرمش و میبردمش تو آب بازی می‌کرد و بعدش هم میشستمش ولی مادرشوهرم چون سفت بچه رو می‌گرفت و محکم میشست اونم جیغ و گریه شدید داشت ولی من نه با کلی شعر آب بازی و انواع وسایل حموم رو میاواردم تو آب غرقشون میکردم یا حباب دار میشدن ذوق می‌کرد و یا لگن رد میزاشتم رو سرم و ادا در میاواردم
بعد یکسالگی بچه ها حساس تر میشن و اینکه دوست دارن خیلی کارها رو خودشون انجام بدن و از اینکه آب مستقیم تو صورتشون بریزه بدشون میاد پس باید این رو حل کرد مهراب یه سری ظرفای آشپزخونه اسباب بازی داره من یکیش رو بردم و با اون اول رو سرش و بدنش آب میریزم بعد میگم حالا تو بریز و خودش میریزه و خوشش میاد و سر شامپو رو میدم باهاش بازی میکنه و کلا با وسایل حموم سعی کردم آشناش کنم و نترسونمش و استخر توپ براش گرفتیم و وسایل بازیش و توپاش رو ریختم توش کلی خوشش میاد از حموم و اصلا اذیتم نمیکنه و آب هم ولرم باشه آب گرم ناراحتش میکنه
پیام مشاور گهواره هم راجع به حموم هم گذاشتم براتون که بخونید و بقیش هم میزارم پایین بخونید .و اینم بگم مهرابم شیطنت میکنه که وایسه و بخواد بدو بدو کنه تو حموم ولی من دو بار بهش گفتم اگر وایسی حوله تنت میکنم و شمارو میفرستم بیرون و متوجه شد جدی هستم چون فرستادمش بیرون و کلی هم گریه کرد و دیگه انجام نداد و میشینه و دیگه اذیت آنچنانی نداره قابل تحمله😅
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
سلام
مادر شدن پر از فشار روانیه پر از اضطراب هر لحظه هستش از وقتی بچه متولد میشه بیشتر از هر لحظه ای میشه اینکه شیر خودت رو بدی یا شیرخشک اینکه اطرافیان نابودت میکنن با زخم زبون هاشون اینکه دلت رو خون میکنن همونجور وقتی هم میخوای از شیر بگیریش بازم یک جور هیچوقت نگیم به مادری بعد یکسالگی وای نگیر و وای گناه داره و فلان مطمئنن هر مادری بهتر میدونه چیکار کنه برای جگر گوشش
و اینکه من از وقتی تصمیم گرفتم تحت هیچ شرایطی شیر خشک ندم مادرشوهرم کم نزاشت تو اذیت کردن من مهراب هر نیست ساعت شیر می‌خورد و من جز شیر خودم چیزی نمی‌دادم با زور قطره شیر افزا شیر میدادم پسرم زردی داشت کم بود ولی صورتش زرد بود هر حرفی بهم زدن که تو چقدر بیخیالی و فلان ولی هیچکس از دل من خبر نداشت تا بعد یکسالگی که شروع کردم قطع شیر شب مهراب وای تو سنگدلی تو شمری که بچه شیر میخواد و نمیدی و چشماش رو نگاه کن .مادری که شیر خودش رو میده خیلی وابسته میشه وابسته شیر دادن به بچش وقتی میخواد کم کنه شیرش رو یا قطع کنه حال خودش از همه بدتر میشه چون حال اون لحظه قابل توصیف نیست انگار دارن ذره ذره تورو میکشن که گریه بچت و نگاهاش رو ببینی و خودت رو به اون راه بزنی .مهراب دو تا دندون نیش بالاش تازه بیرون زده خیلی دوست داشت بیشتر شیر بخوره ولی من نزاشتم وگرنه دوباره این راه رو رفتن برای دوتامون سخت‌تر بود برای همین چیزای دیگه میدادم دستش الانم از ۷ صبح تا ۵ بعدازظهر میدم بهش و مهراب بیشتر دوست داره من بغلش کنم یا حتی من نشستم خودش دستاش رو باز میکنه و من رو بغل میکنه بعد موهام رو ناز میکنه میفهمم دوست داره من بیشتر کنارش باشم
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
سلام یه سری مامانا خیلی شکایت دارن از اینکه بچشون نق میزنه اول بگم طبق تجربه خودم میگم این یه چیز طبیعیه تو این سن .خودتون رو بزارید جای این بچه ها نمی‌تونید حرف بزنید و نیازتون رو بگید تنها کار همین جیغ و گریه و گاز گرفتن رو بلدید بهتون بی توجهی میشه مادر و پدر عصبانین بچه تنهاست دوست داره یکی باهاش بازی کنه بچه متوجه حال شماها نیست نمیدونه گرونی و دعواهای شماها چیه فکر می‌کنید بچه باید همه چیز رو الان بفهمه چون بشین و پاشو و نکن رو فهمیده پس باید همه چیز رو بفهمه نه بچه داره کشف میکنه داره یاد میگیره .تا همه چیز رو بدونه چجوریه و بتونه حرف بزنه و همه کاری یاد بگیره باید صبور باشید بتونید کمکش کنید .اینکه شما حالتون بده با شوهرتون یه چیز جداست .اینکه بچتون اصلا بلد نیست بازی کنه یاد بگیرید از الان چون باید کم کم شروع کنید مستقل بازی کردن رو .الان خیلی هاتون جای خواب رو عوض کردید ولی الان مهم مستقل بازی کردنه و اینم بگم بچه ها الان ترس جدایی دارن مهراب که قبلا گریه نمی‌کرد برای دوری از من الان یه وقتایی در طول روز اینطور میکنه ولی نباید داد بزنید باید کنارش باشید باشه مامان نمیرم ببین من کنارتم من هیچوقت تنهات نمیزارم با هم بازی می‌کنیم بیا با هم بریم این رو بخوریم خب یکم آروم تر شده حالا میتونی کم کم ازش دور بشید و برید دستشویی یا هرجایی و اینکه ثبات رفتاری داشته باشید اگه الان دستش گوشی دادی یکدفعه نیا بگو فقط تو موقع غذا خوردن یا ساکت کردنت میدم دستت و این میشه باج خواهی
من یه موقع سر غذا دادن مهراب حتما گوشی بدم دستش بعد کم کم ازش دورش کردم با چیزهای دیگه و با رقصیدن و هزار تا جنگولک بازی عادتش دادم یا قاشق میدم دستش یه قاشق اون به من غذا میده یه قاشق من به اون میدم
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه مدیریت احساس خشم
باور های غلط بنیادین:
هر بچه ای یه سری مسائل رو داره شما مسائل کامل اون بچه رو نمیبینید اون هم یک انسانه
ما باید روی مسائل بچه خودمون تمرکز کنیم که حلش کنیم و نمیشه بگی بچه کلا نباید مشکل داشته باشه چنین چیزی نیست
یا میگید من دیگه فرصت ها را از دست دادم مثلا میگه بچم اون موقع که کوچیک بوده کاری نکردم براش پس دیگه نمیشه کاری کرد و این اشتباهه
و یک لیست طولانی که نیاز به تمرین و تکرار داره
وقتی این لیست رو میزارید جلوتون می‌بینید خیلی چیزها هست که الکی اعصاب خودمون رو براش خورد کردیم و خیلی راحت‌تر میتونیم با قضیه برخورد کنیم
مثلا یه بچه دوساله که هی ظرف آب رو میریزه مامانش میگه که این از قصد داره اینکار رو انجام میده لج من رو در بیاره در صورتی که این بچه داره کاوش میکنه داره آزمایش میکنه آب رو بریزه پایین میره یا بالا(😅😁)
اینجوری وقتی فکر کنه میره به بچش میگه مامان میدونم میخوای بازی کنی با آب میدونم میخوای ببینی آب کدوم طرفی میره حالا آب رو بریز تو این ظرف مثلا یا تو حیاط یا جایی ببریدش
اینطوری نه اعصاب خودش رو خورد میکنه نه بچه رو نه به دعوایی منجر میشه
عدم توجه به علت های جسمی و اتفاقات گذشته
جسمی
اتفاقات گذشته
خواب
غذا
تفریح
بازی کودک
محیط آموزشی نامناسب
تلویزیون و موبایل زیاد