خانما خونه مادرشوهرمم که از ما دوره...الان خیلی رو اعصابمه....میرم خرید با شوهرم کونش میسوزه عکس های مسافرت با شوهرم نشونش میدم کونش میسوزه ...بعد برای مسافرت رفتن دخترش با دامادش با خرید کردن دخترش ذوق میکنه ...همش جلو من میگه من برای بچه دخترم دوچرخه خریدم اینو خریدم اونو خریدم...بعد دختر خودش بچه ناشنوا داره میخواد بچه منم عیب ناک کنه که منم عین دخترش زجر بکشم...مثلا به بچه من میخواست غذا بده از ۲ ماهگی یا ۳ ماهش بود گفت تو روروئک بزارش بعدا فهمیدم برای بچه های دخترش هیچ کدوم نمیزاشته این کارها رو کنن ...ازش میترسم بچمو نکشه یه وقت تنها نمیزارم بچمو پیشش ....سوالی دارم آیا از این مدل مادر شوهر دیدید ؟چکار کنم قطع ارتباط کنم؟

من مادرشوهرم خیلی دوسش داره هر جا هم میره واسش سوغاتی میخره

نه خداروشکر مادرشوهر من خیلی بچه تامو دوس داره خییلی
وقتی زایمان کردم ی دیقه از پیشم جم نخورد

واااا خب با توام بد باشه بالاخره اینم نوشه تبعیض چرا میذاره! بنظرم کم کم ارتباطتو کم کن

اگه میترسی بچتو اصلا باهاش تنها نذار زودم سعی کن برگردی خونت ولی بعید میدونم با بچه کاری داشته باشه ها بالاخره نوشه احتمالا میخواد دل دخترشو بدست بیاره

وا این دیگه چ مدلشه،حالا تو دختر غریبه ای باهاشون(البته بنظر مادرشوهرت اینطوره اینجور که تعریف کردی) پسرت که میشه نوه ش و هم خونش😐

بچتوتنهانزارتابری خونت تحمل کن

هی پز دختر شو دامادشو به من میده انگار من هوو دخترشم و انگار پسرشو از سر راه آورده