از اول تا الان چون بچه من فوق العاده بچه نا ارومیه
من خودم آماده همه چیزکرده بودم ولی وقتی دخترم از۵ماهگی سینم ول کرد ی روزخوش ندیدم لذتی نبردم افسرده شدم واقعاسخت ترین چیزی بودک تااین مدت تجربه کردم
برا منم یک ماه اول
دو ماه اول بخاطر بیخوابی شدید
برای من روزهای اول وقتی که خانواده شوهرم خانوادگی شب ها خونه ی ما بودن و من واقعا نمیدونستم چیکار کنم
چند ماه اول برام خیلی سخت بود خیلی چالش دادم برسام تا به شش ماه برسه منو سرویس کرد کولیک رفلاکس نگم برات که هیچی نمیخوردم استرسای ناجور سره واکسن حساسیت به واکسن ولی با جون و دلم راضیم خداروشکر میکنم خدا فرشتمو بهم داده با همه ی سختیاش عاشقشم وای نگم که الان صعف میکنم براش
هنوز تموم نشده.بیشترم بخاطر اینه که تا صب خیلی بیدار میشه برا شیر
از تولد تا الان
اعتصاب شیر
شیر نخوردن
تو خوابم نمیخوره
رفلاکس آلرژی
سخت خوابیذنش
خیلی شیرینه و خوش اخلاق و خنده رو هست همه زندگی و عمر و قلب منه
اما دارم دیوونه میشم
افسردگی گرفتم ب خدا
ماله من تا ۵ ماهگی گریه مو در آورده بود هم رفلاکس داشت هم کولیک
وقتی که فهمیدم دخترم تشنج های پنهان داره من نفهمیدم نمیفهمم🙃🥲🥲🥲 پنج ماه نیم بود بیمارستان بستری بود وکم کم داروتشنج بهش میزدن تشنج هاش بدتر شد🥹
بعد داروضد تشنج زدن و با چشمای خودم دیدم بچم انگار دور از جونش داره جون میده یهو لرزید وبیهوش شد 🥹🥹 ۲ماه ای سی یو بود اول بخاطر تشنج بعد بخاطر ویروس من مردم وزنده شدم🥹بال بال میزدم برای یک دقیقه دیدنش
۳،۴روز اول که بدنیا اومده بود
سخترینش از وقتی ک چهاردستو پا رفت
اونوقتا که نمیخوابه
اوایلم عادت نداشتم میدفتم میدادم مامانم خودم تخت میخوابیدم
اما الان عادت کردم ..
همشوالا چون غریبم اینجا و شوهرمم بیشتر وقتاوسرکاره
ولی دندون دراوردنش خیلی اذیت میشیم
از ۲ ماهگیش تا الان ک اعتصاب شیر کرده
خیلی سخته و غذا نخوردنش😐
دوماه اول عالی بود برام😂💔
من همیشه باهاش عشق میکرد فقط فصل سرما که میاد دیگه اینم بد کلاه میترسم همش
من همیشه برام سخته چون. تنهام
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.