بچها من دیگ ب زور دارم تحمل میکنم شوهرم هرچی میشه میبندم حرف و تیکه دخترم الان ی ساعته بیداره پی پی کرد میخاستم بشورم شوهرم ک بیدار شد گریه کرد واسش وقتی کسی رو میبینه ک بهش بی محلی میکنه گریه میکنه بعد میگ چرا گریه میکنه میگم واسه توعه باور نمیکنه کلی بهم حرف زد پریشب دوباره بهم حرف زد میگ دیگ تحمل این زندکیو ندارم دیگ ازت بدم میاد چیکار کنم هستم تهران خوانوادم شهرستان چجوری جم کنم برم

به نظرم اعصابش ضعیف شده و یکم باید اروم بشه یا یکم دارو مصرف کنه وگرنه اگه واقعا حرف دلش بود ک معذرت خواهی نمیکرد.یچی میگه بعدم پشیمون میشه

تو نرو اون بره اگه اذیته . محل نذار بهش هرچی گفت سکوت کن

حداقل بهش بگو برای باباش گریه میکنه که باباش نگاش کنه باهاش حرف بزنه دوسش داشته باشه با لحن ملایم بگو تا حداقل با بچه نرمش کنی ببینی ته ماجرا چیه

عزیزم خوب اگه قبلش مشکلی نداشتید مشکل رو پیدا کن حیفه زندگیته
بعدم بی پول کجا میخوای بری یه پولی ملکی چیزی باید بده بهت

وا، بگو من از زندگی ناراحت نیستم
تو ناراحتی برو

چرا تو بری...بگو دوس نداری برو به سلامت...بزار اون بره

بنظرم زندگی باهات رو راست باشه خیلی بهتره..رک بهت گفته حداقلش اینه که تکلیفو می‌دونی.
من چی که همش چکش میکنم و خیانت می‌کنه و موندم بلاتکلیفی

بچه رو چیکارمیکنی