هنوز تک تک ثانیه هایی که عرفان گریه شدید میکرد از بدو تولد رو یادمه، تموم وقتایی که خسته گشنه پناه میوردم ب بیمارستان ها تا ببینم چشه، وقتایی ک دیگه واقعا عقلانی نبود دکتر بردنش و میرفتم خونه مامانم، نصف شب، دم صبح، دیر وقت، چه گریه ها کردم باهاش چه التماس خدا کردم اروم بشه، چه همه فامیل دوست اشنا همسایه، همه گفتن هنوزززز گریه میکنه، همه رو یادمه با جزئیات ولی یه هفته هست خر شدم دلم نوزاد میخواد چمه اخه😐🤦🏼‍♀️چه مرگمه؟ مگه من همون نبودم میگفتم خدایا قربونت بشم منو نازا کن تا عمر دارم سگ در خونتم، حالا که هنوزم عرفان اذیت هاشو داره و بهونه گیره من چمه نینی میخوام😐الحمدالله که شوهرم با من اصلاااا هم نظر نیس

توبه و استغفار کن و برو دنبال یه سرگرمی جدید فکرت منحرف شه😀

بچه دوم هميشه برعكس بچه اول ميشه يكى بيار اينو من ميگم كه دوتا شير به شير دارم

مامانم همیشه میگه زایید درد بی عاری بی عارییی هرچی هم اذيت بشی همون لحظه میگی دیگه غلط بکنم بیارم بچه ولی چند وقت بعد باز میخایی ومياری 🤣🤣🤣🤣🤣🤣
حالا این در مورد زایمان بود بزرگ کردنش به کنارررررر😖🥴😖🥴😖

خدا حفظش کنه😘😘

من دخترم خیلی خوب وآروم بود گاهی وقتا اذیت میکرد ولی الان پسرم تانوزاد بود که دردسرهای خودشو داشت الانم که بزرگتر شده اذیت میکنه ولی خداراشکر میکنم سالمن دیگه چه کنیم خودم به هزار درد گرفتار شدم دوتا سقط وسط داشتم اما بااین همه اوصاف اگه فامیل نبودم بازم بچه میاوردم

وای آره منم یادمه 🤦‍♀️😣
ولی آقایون عشق بچه رو چکار کنیم 🤕🤯

این فسقلی از اول خوش فیگوره ها ماشالا

نوزادی لیام هم دیوانه کننده بود
گریه کولیک شب بیداری

منم تو فکر دومیم

ای جانم خداحفظش کنه گل پسریو♥️

الهی خدا حفظش کنه برات🥰