امروز بعد از ظهری یه تایپک گذاشتم در مورد رنگ کردن خونه و پسرم گاهی رو دیوار نقاش میکشه علما تشریف اوردن وای ۴سالشه نباید اینکارو بکنه باید بفهمه از اینجور حرفا حیف تایپکمو پاک کردم بعضیا مودبانه گفتن ولی بعضی یجوری حرف زدن انگار گفتم پسرم پیکاسو رو دیوار نقاشی آنچنانی میکشه از یه بچه ۴ ساله انتظارات مزخرفی دارن بعضیا از اینحا بگم ببخشید که بچه های شما همه چی دون هستن بچه ۴ساله من نمیدونه رو دیوار نقاشی نکنه🤣 بعد میری تایپک خودشونو میخونی یه چیزایی از بچه هاشون نوشتن خیلی راحت میان میگن وای نباید بچت اینکارو بکنه عزیزم وقتی میتونی راجب بچه کسی اینجور نظراتو بدی که بچه خودت مودب ترین بچه رو زمین باشه، به شخصه خودم وقتی میبینم مامانی مینویسه خسته شدم بچم اینکاراو میکنه نمیام بگم واای بزرگه باید بفهمه میگم صبوری کن فلان ولی بعضیا ...اصن معلوم نی چتونه دق و دلیای زندگیاتونو اینجا سر بقیه خالی نکنین انتظارات زندگی خودتونو که نتونستین انجام بدین به بقیه تحمیل نکنین.واقعن تاسف باره خدایی مزخرف ترین جا شده گهواره دیگ

تصویر
۷ پاسخ

پسرمن حدود دوسالش ک بوداینکارو میکرد، خیلی خط خطی میکرد، بعد ک عاقلترشد خیلی واسش گفتم ک خونه مردمه، صابخونه دعوامون میکنه واین حرفاالان خداروشکر دیگه نمیکشه اما بازم حواسم بهش هست چون بچه اس تضمینی نیست ک ب حرفش عمل کنه
همه بچه ها علاقه دارن ب اینکار، ربطی ب تربیت نداره چه حرفایی میزنن بعضیا خداییش

دخترمنم نقاشی میکشه رو دیوار چن برای تذکر دادم بهش دیدم اصلا به حرفم گوش نمیده علاقه داره دیگه همسرم گف‌بیخیال بزار هرکاری دلش میخواد بکنه با یه رنگ‌حل میشه انقدم نقاشی های خوشگلی میکشه خودمم خوش میاد😂

شما بهش توضیح دادین که نباید رو دیوار نقاشی بکشه یا میگین بچگیشو بکنه؟

پسر من خط خطی کرده یه جایی از دیوارو... من که مشکلی نمیبینم

اتفاقا پسرمن تابحال اصلا رودیوار نقاشی نکرده اون روز ما خواب بودیم لطف کرده حسابی اتاق دیوار وخط خطی کزده با خودکار بعد جالبیش اینجاس خودش میگف مامان خواب بودین خودکار راه رفت اومد دیوارو کثیف کرد اونجا با خودم گفتم حتما خراب کاری کرده اما خب چون سن تخیله نه دعواش کردم نه واکنش خاصی نشون دادم فقط هرچی از اقای خودکار پرسیدم متاسفانه پاسخگو نبود وگردن نگرف

حالا من یه پیشنهاد بدم عزیزم اگر نقاشی ر دیوار دوست داره از این نقاشی متری ها براش بگیر بچسبون به دیوار بزار نقاشی ها رورنگ کنه خیلی خوبه

فقط بیخیال باش وسلام
هر کی یه نظری میده

سوال های مرتبط

مامان ماکان 🧿💜 مامان ماکان 🧿💜 ۴ سالگی
مامانا خیای سردرگمم پسرم که پارک میره کسی میزنتش بهش میگم از خودت دفاع کن بزنش این که میزنه دیگه بزن بزن تموم نمیشه از طرفی چندبار پیش اومد کسی زدش این فقط نگاهش به من بود دفاع نکرد از خودش
وقتی هم میگم بزن توهم دیگه دست از زدن برنمیداره بعد میگم ماکان زدن بده دوباره میگم کسی زد بزنش انگار اینم گیج شده
اخه یبار وایسادنگاه کرد بچه چندتا زد تو سربچم منم دیدم بچم واکنش نداشت فقط به من گفت مامان با گریه بعد من به بچه گفتم خیلی کارت بدبود زدی مامانش اومد گفت خوب کرده زده حقش بوده سر راه سرسره وایساده باید میزده منم دعوام شد باهاش تو پارک بنظرشما چیکارکنم تو این مورد توپارک خیلی داستان پیش میاد مثلا یه بچه یهو بی دلیل شکم بچمو گازگرفت یه هلش میدن دستشو میکشن من همیشه بهش تذکر میدم اصلا نه کسیو هل بده نه بزنه نه لباس بکشه وقتی دیدم همه با بچم اینکارو میکنن اینم وایمیسه گریه میکنه منم دائم میگم بزن توهم حالا که داره میزنه دوباره میگم ن نزن زدن بده خل شدم
مامان گلی مامان گلی ۴ سالگی
نمایش نگو نمیشه
داستان بر اساس حکایت های قدیمی هست. (زمان کودکی ما)
قصه بچه موشیه که، دمش کنده میشه و یه سفری رو شروع میکنه، تا بتونه دمش رو بدوزه.
نمایش موزیکال و شاده. اما یه جاهایی در حد یکی دو دقیقه غصه خوردن بچه موش رو نشون میده که از نظر من اصلا چیز بدی نیست. ولی میدیدم که بعضی بچه ها، از جمله دختر من، بغضشون می‌گرفت که البته سریع جو رو عوض میکردن که باز هم میگم چیز بدی نیست و لازمه بچه ها آشنا بشن.
نمایش برای بالای ۲ ساله ولی به نظر من زیر ۴ سال حوصلشون ممکنه سر بره چون کمی روند داستان طولانیه. زمانش رو نوشته ۴۵ دقیقه، ولی دیروز که ما رفتیم حدودا ۱ ساعتی شد. ضمن اینکه شخصیت های متعدد داره و همین ممکنه باعث به هم خوردن تمرکز و یا گیج شدن بچه های زیر ۴ سال بشه.
بازیگران بسیار هنرمندانه اجرا و عروسک گردانی کردن.
از لباسهای رنگارنگ، عروسک های جذاب و دکور سازی ساده ولی متعدد، استفاده کرده بودن.
محتوای پیام نمایش به نظرم این بود که وقتی برات مشکلی پیش میاد، میتونی با صبر و حوصله و پشتکار از بین ببری و حلشون کنی.

اجرای نمایش در فرهنگسرای شفق در خیابان یوسف اباد هست.
متاسفانه امروز اجرای پایانیشونه. ساعت ۵ و نیم. امیدوارم که باز هم تمدید بشه.
میتونید از تیوال، بلیت تهیه کنید.
در کل نمایش خوب و جذابیه و میتونه در کنار خانواده یه خاطره ی خوشگل برای بچه ها ثبت کنه😍😍😍😍😍
مامان الینا جون مامان الینا جون ۴ سالگی
سلام خواهرا شبتون خوش گفتم آخر شبی یکم درد دل کنم ... دخترم پنج روز مثل بچه هایی که از جیش گرفتن شده میزاره جیشش بریزه بعد میگه من الان بهش میگم دسشویی داری میگه ندارم دو دقیقه بعد میبینم پشتش خیسه اعصابم رو خورد کرده چند بار اول به روی خودم نیاوردم هیچی نگفتم فقط گفتم چرا گذاشتی جیشت بریزه ولی اصلا انگار نه انگار الان چند بارم دعواش کردم بازم فایده نکرده نمیدونم چیکار کنم ...
خیلی لجباز شده امشب رفته بودیم هیئت بگم ده تا بچه جلوی ما بودن باهم حرف میزدن بازی میکردن منم مثلا زود رفته بودم که کنار بشینم کمرم درد میکنه جا نبود از اول وسط نشستم دخترمم رو‌پام هرچی میگم بشین زمین برو پیش دخترا نه اینکه غریبی کنه خجالتی باشه همه شون فامیل بودن از اینکه حرص منو دربیاره میگفت الا و بلا من روی پای تو بشینم ... چند روزه کاراش رو اعصابمه سر سفره نمیشینه کسی چیزی بهش بگه جواب میده مثلا امشب یه خانم سن بالایی اومد پاشو بگیره باهاش شوخی کنه زد رو دستش گفت ولم کن من کلی خجالت کشیدم همه میگن بچه س خودش خوب میشه ولی من میترسم دیر بشه از ثانیه ای که از خواب پامیشم سر درد میگیرم تا بخوابم از کاراش چیکار کنم
مامان عروسک ها مامان عروسک ها ۴ سالگی
بچه ها من دختر بزرگم خیلی شیطونه و ظاهرا که موقع خواب دختر کوچیکس اونو اذیت میکنه که نخواهی چند باری هم نداشته تو روز بخوابه کوچیکه مدام تا شب نق زده از ساعت ۷تا ۱۱شب که تایم خپابشو مدام کلافه بوده،،،منم به زبون میگیرمش که بخوابه میام باهات بازی میکنم چند دقیقه آروم باشه تا بخوابه بعد نقاشی بکشیم یا کتاب داستاناتو بیارم و فلان فلان،،،میگم تکیه بده به خودم تا آجی تو بخوابونم اونم فکر کنه تو خوابیدی !!!بعد دو روز پیش کوچیکه رو خوابوندم گفتم پس بزرگه هم خوابیده چون کمر به کمر من تکیه داده بودیم سر و صدا نمیکرد و آروم بود صداش کردم یه دفعه جا خورد و هول شد زود دستشو از تو شورتش درآورد😔منم شوکه شدم گفتم مامان چیکار میکردی !؟گفت هیچی !؟منم گفتم دستت به خصوصی بود؟؟؟اولش گفت نه بعد گفت آره
منم گفتم نباید دست بزنی اونجا واسه جیشه کثیفه چرا دست می‌زنی با نرمی و ملایمت
گفتم دست بزنی مریض میشی باید بریم دکتر
خلاصه کفت باشه دست نمیزنم

بیشتر خواسمو جمع کردم مراقبت بودم دورتادور
امروزم موقع خواب ظهر خواهرش در حد چند ثانیه غفلت کردم دوباره دستش تو شورتش بود که گفتم حرفمو گوش نمیری مگه نمیگم کثیفه مامان دست نزن
مریض میشیاااااا
بازم گفت باشه
نمیدونم چیکار کنم اینم بگم حواسشو پرت کردن جواب نمیده هاااا شاید در حد چند دقیقه
بخواد یه کاری انجام بده باید اون کارو بکنه چون به شدت لجبازه