سوال های مرتبط

مامان گلی مامان گلی ۴ سالگی
مامانم همیشه دوستم دارد!
از نشر نردبان

یعنی بی نظیره. هرچی از لطافت و عشق توی کتاب بگم کم گفتم.
عشق بی قید و شرط برای بچه ها غوغا میکنه. یادتون باشه محبت آدمارو آروم میکنه. اماااااا نشون دادن محبت و عشق به این معنی نیست که یه والد سهل گیر باشیم و هرچی دلش خواست براش بگیریم یا هرکاری کرد چیزی نگیم.
محبت کردن و عشق دادن به بچه ها به این معنیه که اون ها کااااملا اینو درک کنن که شمای مادر که منبع امنش هستید، همیشه امنید. این چجوری به دست میاد ؟ اینجوری که متوجه بشه توی هررررر حالتی شما دوستش دارید. وقتی داره جیغ بنفش می‌کشه باعث نمیشه شما از دوست داشتنتون دست بکشید. وقتی داره از عصبانیت چیزی رو پرت میکنه باعث نمیشه شما از دوست داشتنتون کم بشه. وقتی داره آتیش میسوزونه هم همینطور.
ببینید منظورم تایید رفتار نیستا. تایید احساسشه. به قول خانم فولادگر، هر احساسی مجازه ولی هر رفتاری مجاز نیست.
من میدونم عصبانی ای. متوجه شدم الان ناراحتی. مثلا میخوای بغلت کنم؟ میخوای برات آب بیارم؟ و ...
این باعث میشه بچه دیگه احساسشو سرکوب نکنه بخاطر ترس از طرد شدن یا دوست داشتنی نبودن.

ادامه:
مامان گلی مامان گلی ۴ سالگی
کتاب مهربان باش
از نشر پرتقال
محتوای این کتاب اینه که اصلا مهربون بودن یعنی چی؟

واقعا یعنی چی؟ اگر از شما بپرسن میدونید چی باید بگید؟
واقعیت اینه که از بچگی توی ذهن ما اینو ثبت و ضبط کردن که مهربون بودن یعنی کمک کردن. حالا این کمک کردن به چه قیمتی هست؟ به قیمت روح و روان ما! یعنی چجوری؟ ما اکثرمون مهربون نیستیم! وقتی با خود خودتون خلوت کنید میبینید بیشتر جاهایی که مهربونی کردید در واقع دلتون نمیخواسته! از خودتون گذشتید و در حق بقیه مهربونی کردید. این از خودگذشتگی اغلب از سر اجبار بوده تا خواسته ی دل!
در واقع ماها خودمون رو قربانی میکنیم و مهربونی میکنیم. چرا؟ چون فکر میکنیم زشته! الان میگن عجب آدمیه ها.
دقت کنید تو فرهنگ ما به هرکسی که بیشتر از خودش میگذره و خواسته های خودش رو قربانی دیگران میکنه میگن آخی فلانی خیلی مهربونه!
در اصل مهم اینه بچه هامون یاد بگیرن که خواسته های خودت مهمن ولی در کنار توجه به خواسته ی خودت، بقیه رو هم در نظر بگیر. لزومی نداره خودتو قربانی کنی ولی برای دیگران ارزش قائل باش. این دو تارو در کنار هم مدیریت کن.
داستان کتاب از این قراره که دختر بچه ای توی کلاس بابت اتفاقی، مورد تمسخر قرار میگیره و شخصیت اصلی تلاش می‌کنه باهاش ارتباط بگیره جوریکه اون بچه حس ترحم نگیره. و شخصیت اصلی در لا به لای تلاشش برای مهربون بودن ، اون رو توی مثال های مختلف توضیح میده.
مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
مامانا یه درمانگر چند ماه پیش به اشتباه یه تشخیص واسه پسرم داد( اوتیسم ) که بردمش پیش فوق تخصص روانپزشکی کودک گفت نه این مشکل رو نداره یه مقدار بی بی دیجیتال شده که درست میشه ، اون موقع چون من خیلی بی قراری کردم که باید همین روز ببریمش پیش متخصص شوهرم قبول نمیکرد و با عصبانیت به خونواده اش زنگ زد قضیه رو گفت حالا از اون روز به بعد خواهر شوهرم همش میگه با مشکلی که پسرت داره و ...یه بارم گفت پرت کردن از علائم اصلی اوتیسم هست که پسر تو هم زیاد پرت میکنه ،خلاصه هی جوری حرف میزنه که یعنی آره بچه تو این مشکل رو داره یه روانشناسی هم خونده فک میکنه متخصص هست ، پسر من تاخیر گفتاری داشت الان جملات شش هفت کلمه ای هم میگه رنگا اشکال هندسی و ...، تازگیا شروع کرده سعی میکنه تعریف کنه ، اما خیلی شیطون هست و یه جا نمیشینه ، من نمیدونم پسرم من مشکلی داره یا نه ولی فقط خدا میدونه چی تو دلم میگذره زندگی برام نمونده فقط گریه ، هر دفه خواهر شوهرم همچین حرفایی میزنه من ساعت ها گریه میکنم ، الان میخوام یه متخصص دیگه ببرمش ببینم چی میشه فقط تو این شبا برام دعا کنید خیلی دل شکسته ام امروزم خواهرشوهرم گفت پرت کردن وسایل تو این سن نشونه های اصلی یه سری بیماری هاست پسر من قبلا پرت نمیکرد تازگیا پرت میکنه