مامانم همیشه دوستم دارد!
از نشر نردبان

یعنی بی نظیره. هرچی از لطافت و عشق توی کتاب بگم کم گفتم.
عشق بی قید و شرط برای بچه ها غوغا میکنه. یادتون باشه محبت آدمارو آروم میکنه. اماااااا نشون دادن محبت و عشق به این معنی نیست که یه والد سهل گیر باشیم و هرچی دلش خواست براش بگیریم یا هرکاری کرد چیزی نگیم.
محبت کردن و عشق دادن به بچه ها به این معنیه که اون ها کااااملا اینو درک کنن که شمای مادر که منبع امنش هستید، همیشه امنید. این چجوری به دست میاد ؟ اینجوری که متوجه بشه توی هررررر حالتی شما دوستش دارید. وقتی داره جیغ بنفش می‌کشه باعث نمیشه شما از دوست داشتنتون دست بکشید. وقتی داره از عصبانیت چیزی رو پرت میکنه باعث نمیشه شما از دوست داشتنتون کم بشه. وقتی داره آتیش میسوزونه هم همینطور.
ببینید منظورم تایید رفتار نیستا. تایید احساسشه. به قول خانم فولادگر، هر احساسی مجازه ولی هر رفتاری مجاز نیست.
من میدونم عصبانی ای. متوجه شدم الان ناراحتی. مثلا میخوای بغلت کنم؟ میخوای برات آب بیارم؟ و ...
این باعث میشه بچه دیگه احساسشو سرکوب نکنه بخاطر ترس از طرد شدن یا دوست داشتنی نبودن.

ادامه:

تصویر
۱۲ پاسخ

😍😍😍😍

تصویر

خیلی‌ ام عالی 👌👌
میشه درخواست منو قبول کنی عزیزم 💋

خیلی ممنونم عزیزم از اینکه وقت و انرژی میزاری بهمون معرفی میکنی

این کتابو با لمس عاطفی بخونید براشون😍😍😍 حسابی بچلونیدشون و ماچ و موچشون کنید🥰😘
البته اگه مثل دختر من غیر لمسی نباشن و فرار نکنن😂😂😂

تصویر

😍😍😍

تصویر

یادم رفت بگم شمارش عدد هم داره😁😁😁

تصویر

ادامه:
هممون احساساتمون رو سرکوب میکنیم چون تو بچگی از اینجور جملات زیاد شنیدیم: گریه نکنیااااا زشت میشی! برو تو اتاق هروقت گریه هات تموم شد بیا پیش من! گریه؟ من اصلا صداتو نمیشنوم وقتی گریه می‌کنی؟! گریه میکنی دوست ندارم!
مثلا مامان من همیشه ی خدا بهم میگفت گریه نکن مامان جان گریه آدمو زشت میکنه!
الانم اون اوایل به دخترم میگفت گریه بده! خنده خوبه! من همیشه میخندم! من همیشه خوشحالم!
هنوز که هنوزه متنفرم کسی گریمو ببینه و جلوی دیگران سرکوب میکنم.

بچه ها بلد نیستن چجوری هیجاناتشونو کنترل کنن. دقیقا موقع به هم ریختگی هیجاناتشون ما ترکشون میکنیم. ولی وقتی آروم بشینیم کنارشون. سعی کنیم با بغل کردن یا نوازش یا هرکاری که بچه دوست داره، ارومشون کنیم میفهمه توی هر حالتی دوست داشتنیه. منبع امنش ترکش نمیکنه. همه جوره دوسش داره. این میشه عشق دادن بدون قید و شرط. تو هرجوری باشی من عاشقتم. از اینکه دارمت خوشحالم. چه عصبانی باشی، چه خوشحال، چه داد بزنی، چه آروم حرف بزنی، چه شیطنت کنی من باز هم دوستت دارم.
وقتایی که بچه ها توی خلق خوششون هستن اینارو بهشون بگید که توی هر شرایطی دوست دارم. من وقتی عصبانی میشم و جوش میارم به دخترم میگم من عصبانی ام به این دلیل ولی هنوزم دوست دارم. که بدونه عصبانی شدنم به معنی این نیست که ازش بدم اومده. صرفا فقط احساس عصبانیت دارم.

تصویر

قیمتش رو لطف میکنی عزیزم

🤣🤣 چرا پس من از نردبان هیچی نخریدم!جالبه توی اینجا هرکی رفته نمایشگاه از غرفه نردبان هم خرید کرده!

مامان گلی جان برای بچه های همسن دختر من کتاب خوب میشناسی؟اگه میشه معرفی کن لطفا😍

اون جمله ات که گفتی محبت ادم رو اروم میکنه؛تا خوندمش گریم گرفت..یاد کودکی خودم افتادم

ممنون🌹

سوال های مرتبط

مامان گلی مامان گلی ۴ سالگی
کتاب بابام بلد نیست
از نشر نردبان
ای کسانی که مثل من، به پدر محترم اونقدر یادآوری میکنید هر چیزی رو که دلبندتون فکر می‌کنه پدر جان هیچی بلد نیست! در نتیجه همه کارشو از مامان میخواد🙆🏻‍♀️🙆🏻‍♀️ باشد که همزمان با خوندن این کتاب و دست برداشتن از کارمان، دلبندمان بابت انجام روتینش به پدر اعتماد بِنُماید 😂😂😂😂
تئوری خوب بلدماااااا اما امان از قسمت عملی🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️😂😂
مطمئنا همتون خواه ناخواه ازین کارا کردید. مثلا پدر و فرزند میان برن بیرون، ناخودآگاه ما: کلاهشو حواست باشه سرش کنی، مواظب باش باد نخوره! ببین داری با دوچرخه میبریش مواظب ماشینا باش.
یا مثلا از پدر چیزی میخواد و اون انجام نمیده. ماها خودمونو قهرمان میکنیم: بده من مامان! بیا با من بازی کن! بابا الان نمیتونه (و مثال هایی از این دست)
این کتاب از زبان و دید یه کودک نوشته شده درباره کارهایی که باباش بلد نیست انجام بده. در اصل تو این کتاب میخواد به بچه ها یادآوری کنه که خیلی کارها هست که پدرها یا مادرها نمیتونن انجام بدن یا بلد نیستن ولی خیلی از کارهای مهم و بزرگسالانه رو بلده و به خوبی از پسشون برمیاد. مثل حمایت کردن و عشق ورزیدن. زبان داستان طنزه و باعث میشه بچه ها با کتاب ارتباط بگیرن.
بعضی جاهای کتاب رو اگر دوست ندارید یا حس میکنید جالب نیست رو حتما تغییر بدید
مامان دوفرشته‌ مامان دوفرشته‌ ۴ سالگی
پنج موقعیت که باید از فرزندت دفاع کنی...

1🔸 به فرزند شما میگن:
چقدر تو خجالتی هستی!
✅دفاع درست والدین←بچه ما
دوست داره اولموقعیت و آدمها رو
بشناسه و بعد به آرومی ارتباط میگیره
اتفاقا ما این ویژگیش رو دوست داریم

2🔸 به زور بوسش میکنن و بغلش میکنن
✅ دفاع درست والدین←میدونم این
نشونه‌ی محبت شماست،
ولی مهسا دوست نداره بغل بشه
به جاش میتونید بزنید قدش ..

3🔸 اعضای خانواده به جای شما
فرزندتون رو تربیت میکنن
✅دفاع درست والدین← من اینجام
و دیدم چه اتفاقی افتاد،
شما از مهمانی لذت ببرید
تربیت سارا رو بسپرید به من
بهش رسیدگی میکنم

4🔸 در مورد ظاهر فرزندتون شوخی میکنن
✅دفاع درست والدین← اعتقاد
خانواده ما اینه هرکسی با هر ظاهری
دوست داشتنیه و کسی اجازه نداره
در این مورد باهاش شوخی کنه

5🔸 دیگران اطلاعات خصوصی
فرزندتون رو تو جمع بیان میکنند
✅دفاع درست والدین←خیلی برای
من مهمه که به حریم خصوصی فرزندم
احترام بگذارید پس بهتره در مورد
موضوع دیگه ای صحبت کنیم ..
.
یادمون باشه بچه ها مخصوصا
زیر سن مدرسه توانایی دفاع از
خودشون رو ندارن و این وظیفه
شماست که ازشون دفاع کنید
و مرز گذاری سالم رو بهشون یاد بدید
و اگر این اتفاق نیفته، شوخی های
دیگران و رفتار اشتباه آنها می‌تونه
تبدیل به بخشی از صدای درونی
آنها بشه که به عزت نفس و
اعتماد به نفسشون آسیب بزنه🌱
مامان گلی مامان گلی ۴ سالگی
کتاب مهربان باش
از نشر پرتقال
محتوای این کتاب اینه که اصلا مهربون بودن یعنی چی؟

واقعا یعنی چی؟ اگر از شما بپرسن میدونید چی باید بگید؟
واقعیت اینه که از بچگی توی ذهن ما اینو ثبت و ضبط کردن که مهربون بودن یعنی کمک کردن. حالا این کمک کردن به چه قیمتی هست؟ به قیمت روح و روان ما! یعنی چجوری؟ ما اکثرمون مهربون نیستیم! وقتی با خود خودتون خلوت کنید میبینید بیشتر جاهایی که مهربونی کردید در واقع دلتون نمیخواسته! از خودتون گذشتید و در حق بقیه مهربونی کردید. این از خودگذشتگی اغلب از سر اجبار بوده تا خواسته ی دل!
در واقع ماها خودمون رو قربانی میکنیم و مهربونی میکنیم. چرا؟ چون فکر میکنیم زشته! الان میگن عجب آدمیه ها.
دقت کنید تو فرهنگ ما به هرکسی که بیشتر از خودش میگذره و خواسته های خودش رو قربانی دیگران میکنه میگن آخی فلانی خیلی مهربونه!
در اصل مهم اینه بچه هامون یاد بگیرن که خواسته های خودت مهمن ولی در کنار توجه به خواسته ی خودت، بقیه رو هم در نظر بگیر. لزومی نداره خودتو قربانی کنی ولی برای دیگران ارزش قائل باش. این دو تارو در کنار هم مدیریت کن.
داستان کتاب از این قراره که دختر بچه ای توی کلاس بابت اتفاقی، مورد تمسخر قرار میگیره و شخصیت اصلی تلاش می‌کنه باهاش ارتباط بگیره جوریکه اون بچه حس ترحم نگیره. و شخصیت اصلی در لا به لای تلاشش برای مهربون بودن ، اون رو توی مثال های مختلف توضیح میده.