خانومای تازه باردار
شماهم اینطورین که با هر تکون و حرکتتون میترسین بچه طوریش بشه
من دوماهمم
موهامو شونه میکرد برس میخواس بیفته یهو خم شدم که بگیرمش
یهو ترسیدم نکنه نی نیم طوریش شده باشه

گر نگهدار من آنست که می‌دانم
شیشه را دربغل سنگ نگه م دارد
این بیت شعر خطاب به تمامی خانم های باردار وبیشتر وصف خودمه
سر پسرم باردار بودم اینقدر مشکلات مختلف سر راهم قرار گرفت که خود دکترم هرسری بهم میگفت بچت نمیمونه یکی از سخترینش فوت برادرشوهر جوونم بود خداروشکر بخیر گذشت الان پسرم کلاس دوم

عزیزم من این بارداریم ک الان دو ماهمه نمیدونستم باردارم . میرفتم استخر شیرجه میرفتم تو اب . مدام پسرم بغلم بود تا دراز میکشیدم بازیش این بود میومد میپرید رو کمرم . کل روز مثل ی کنه چسبیده بود بهم و بغلم بود . خودمو شوهرم کشتی میگرفتیم از شوخی🤣 هیچیمم نبود تا اون روزی ک تست زدم فهمیدم باردارم از ترس ب لکه بینی افتادم🤣 خودتو الکی نترسون فکر خوب و مثبت کن

سر شکم اول انقدر حساس بودم حالا شکم دوم که دوقلو بود حساس نبودم

من دخترموکه بارداربودم یادم نیست ۱۰روزگذشته بودند رفتم شمال مادرشوهرش برام عروسی گرفت با شوهرم رفتیم کوه و جنگل من ارتفاع یک یادومتری کوه رواومدم پایین نمی‌دونستم باردارم اومدم خونه خودم ۱۰روزعقب انداخته بودم رفتم آزمایش گفت بارداری

عزیز شما که قبلاً تجربه مادر شدن داشتی باید دیگه برات همه چیز عادی تر بشه این حرفا بیشتر مامان اولی ها میگن