خانما دخترمومیخوام از شیر بگیرم چیکار کنم شیر خودمو میخوره خیلی وابستس جوری که سر سفره غذا میخوره پشت بندش میگه مه مه

عزیزم دختر منم همین بود ۴ روزه که از شیر گرفتم انقدر وابسته بود همه میگفتن نمیتونی بگیریش
من ازون قطره تلخ ها زدم از داروخونه گرفتم
صبح زود بیدار شدم زدم به سینه هام خورد گف مامان تلخ ممه اخ یکم گریه کرد و تا شب بهونه گرفت ولی من سرگرمش کردم هر روز بیرون و پارک بردم غذاهایی ک دوسداره درست کردم خداروشکر عادت کرده دیگه بهونه نمیگیره

خیلی راحت بود من 15 روزه برداشتم از عطاری ی پودر مانندی ب نام چدروا خریدم با چند قطره آب مخلوط و میزدم هم خیلی تلخ هم بو میداد خودش هرچی میومد سمت میگفت بد و نمیخورد

من دخترمو چندروزه از شیرگرفتم
خیلی خیلی وابسته بود ولی راحت جدا شد
یه روایت از امام رضا شنیده بودم ک اول ازهمه برید به حرم یه امام معصوم یا امام زاده زیارت کنید
بعد به دونه های انار یس بخونید و به مبین رسیدید توی سوره فوت کنی ب انار
بعد از هردو سینه ب بچه شیر بدید بعد هم بدید انارو بخوره
و ثواب این زیارت رو هدیه بدید ب امام حسین و حضرت رباب
وازخدا بخواید که این دوسال شیردهی رو از شما قبول کنه
بعدازاینکار دخترم دوبار شیر خورد
دیگ ندادم
چندبار بهانه گرفت موقع خواب
راه بردمش
شیشه شیر دادم خوابید
فقط یک روز بهانه گرفت
باورم نمیشه اصلا انقد راحت جدا شد

سلام عزیزم خوبی دخترم منم اونجوری میکرد
دختر من یه ماه گریه کرد
اون غذاهای که دوست داشت واسش درست میکردم
وشیر پاستوریزه وشیر کاکایو
گرفتم
به سینه ام هم چسب لنت زدم گفتم دکتر زده درد داره
به خدا آنقدر درد میکرد گریه میکردم دخترم میپرسید درد داری میگفتم اره