خانومااا ی لحظه بیاین ی چیزی بگم میخوام نظرتونو بدونم !!!!⛔️⛔️⛔️

من قبل شوهرم ۴ ماه با پسر داییم نامزد بودم ب دلایلی بهم خورد ک تو اون بهم خوردن ن خودش ن مادرش اصلا نیومدن ک ببینن مشکلم چیهه (داییم ب رحمت خدا رف) سر یک ماهش مادرش رفت برای دختر خالم حرف زد براش بعد من با دختر خالم خیلی خیلی صمیمیم بعد اونم دختر خالم باش رابطه داشت و (زنگ و پیام ) دیگه نامزدی ما تموم شد و من با شوهرم نامزد کردم حدود ۵ ماه بعدش پسر داییم خیلی خیلی پشتم حرف زد مادرمم اصلا تا ی مدت طولانی اصلا با من حرف نزد و خلاصه الان جریان دختر خالم ک خیلی باش صمیممم البت من بیشتر در حدی ک من کوچیک ترین مشکل یا اتفاق و بحث و .. تو زندگیمو براش تعریف میکردم ولی اون نه حتی خواستگاراشو هم از من مخفی میکرد 😄 حالا رابطش با پسرداییم دوباره درست شد میخوان بیان خواستگاریش (حتی اینو هم نگفت خودم فهمیدم ) بنظرتون من هنوووزم با این دختر خاله اوکی باشم ؟!؟؟ من ب مامانم گفتم ک دخترخاله اینجوره باوجود ک من خیلی باش صمیمی بودم و اون نه تو نامزدیشون نمیرم مامانم میگ تو خودتو برا اون میگیری حق با منه یا مامانم ؟؟؟؟؟ نظرتونو بگین

۶ پاسخ

برو خیلی خوشگللللل ..بخند خوشحالی کن ..نری میگن وای چقدر مهم بودیم ک حالشو گرفتیم نیومده یا حسودی کرده فلان ..اگه دعوت کرد برو نکرد نه

نههه هیچکقت هیچوقت باهاش صمیمی نشو

من باشم باهمشون قطع رابطه میکنم

عزیزم الان دختر خالت میخواد باهمون پسرداییت ک قبلا نامزدت بوده نامزد کنه درس فهمیدم ؟؟
اگ اینجوریه بنظرم دوری کنی بهتره ب یه بهانه ای نرو جشن و وقت دیگه هم همش بهونه بیارو کلاقط ارتباط کن ک خدایی نکرده ن مشکلی تو زندگی خودت پیش بیاد ن توزندگی اونا ک یه وقت تورو مقصربدونن

این مامان من بود من باهاش قعط ارتباط میکزدم
مادر تو یا مادر بقیه
خاک هم بر سر تو که با همچین ادمی در ارتباطی

یه چیزی خواهرانه بهت میگم واینکه تجربمه هیچوقت حرف دلتو به خواهرتم نگو

سوال های مرتبط