ادم پشیمون میشه با بچه جایی بره امشب رفتیم شهرفرش اخر شبی یه بچه اونجا بود ازدختر من یکم بزرگتر پسر بود .
پسره اومد سمتش که باهاش حرف بزنه دختر منم رفت
مشکلم اینه که تا یکی نازش میده چه بزرگ چ کوچیک میره جلوشون یا بغلشون میکنه و دیگهههه تکون نمیخوره یکساعت میمونه همونجا و باما بای بای میکنه 😑بچه های شماهم اینجوری هستن؟

ای خدا عزیزم😍😍😂

پسر من همینطوره

تو این سن طبیعی بعد به مدت دور هم میشن

پسر منم همینه
اونروز رفته بود حیاط همسایه یکم بازی کردن اومد گفتم عزیزم نباید بری خونه مردم
گفت مامان می‌خوام برم خونه مردم کااااار دارم

بله بچه منم هرکی ببینه ک داره به سمتی ک دوست داره میره بهش آویزون میشه ک بره باهاش

اره دختر منم این شکلیه هفته پیش بردم درمانگاه... تا نوبتم شد اصلا نیم ساعت منو فراموش کرد اما از دور حواسم بهش بود

ایننن دختر منه حتی یه روزی واسه نمکی کوچه گریه میکرد که نباید برهههه🤦🏻‍♀️😐
برا هر کسسی گریه میکنه قشنگ اشک اشک که نره
دهنمو سرویس کرده با کاراش یا نمیاد جیغو وداد راه میندازه تو خونه هم مثل چی به من چسپیده

بچه من میره از لبشون بوس میکنه منم حرص می خورم نکنه بچم مریض بشه

دخترمن ذوق میکنە بالحن بچەگانە خودش لوس میکنە بعد ببینە طرف پایەنیست میفتە بەجونش 🤣

وای دقیقا دختر منم

اره دخترمن که زود دوست میشه باهمه براشون قر هم میده 🤣

من کاملا بالعکس میچسبه به من