یه وقتایی یه سوال هایییبینم تو گهواره ک اصلا نمیدونم چه جوابی بدم
هر چی میگذره بیشتز ب این نتیجه میرم ک رابطه منو شوهرم شبیه دوتا دوست هست تا زن و شوهر
شوهر انگار من رفیقشم
منظورم اینه ک مثل یه پسر باهام رفتار میکنه
کشتی میگیره
مشت میزنه بهم تمام جونم کبوده
بهشم میگم میگه حریف تمیرینی ندارم باید تورو بزنم
خیلی دوس دارم زن شوهر باشیم ن دوتا رفیق پسر
کلا ناز نمیکشه
حس میکنم رفتارام پسرونه شده انگار دارم از زنونیم فاصله میگیرم
طرز نشستنم
طرز فکرم
طرز رفتارم
نمیدونم مغزم نمیکشه یا دیگه عادی شده واسم
یه هفتس دوریم بهش میگم یکم نازم بده میگه ابراز علاقه بلد نیستم
۴ ساله زنشم
هنوز نمیدونم دوسم داره یا ازم متنفره
واقعا تشخیصش سخته واسم
حتی یه چیزی این بین نیست ک بگم بین عشق و نفرته
یا نفرته یا عشق
من یه مدت دوسش نداشتم با این ک با میل خودم زنش شدم
چند ماه پیش سر یه چیز الکی یهو از کوره در رفت صورتمو فشار داد گفت از اولم دوسم نداشتی
هیچ وقت منو نخواستی
مادرش با دعا و طلسم منو زنش کرد
حتی سنگینی دعا ها اول خودشو نابود کرد ک حتی نتونست عروسی پسرشو ببینه
و حالا منو انداخته تو بغل کسی ک من با طلقین ب خودم عاشقش شدم
انقدر ب خودم طلقین کردم تا عاشقش شدم
شوهرم خوشگله
خوش تیپه
خیلی هیکش قشنگه
وضع مالیش معمولیه
هر روزبا خودم میگم مادر شوهرم چجوری میخواد اون دنیا جواب بده
چند بار پیش دعا نویش و فال گیر رفتیم همشون میگن دعا دارید
واسه همین ک مشخص نیست عاشق همید یا از هم متنفرید

۷ پاسخ

به نظر من که از طرز رفتارش معلومه خیلی خاطر خواهته😂😂
ولی ابراز علاقه بلدن نیست
به جای دعا نویس توکل به خدا کنید برید پیش یک مشاور
هیچ وقت تو فکر دعا و.. نباش بهش اعتقاد نداشته باش همیشه چهار قل و آیته الکرسی بخوون بسپار دست خدا ولا غیر زندگیت رو به دست دعا نویس و... نده زندگیت رو بسپار دست خدا

ببخشید ولی خیلی فکرت قدیمیه اصلا مهم نیست قبلا کی باعث شده شما ازدواج کنید تمام رفتار همسرت به خاطر اینکه باهاش همیشه راحت بودی گذاشتی هر جور دلش میخواد رفتار کنه خودتو قوی کن واسه خودت و تصمیماتت ارزش قایل شو تا اونم قدرتو بدونه

اره کرمانشاهیه

اول یه سوال اینکه شوهرت کرمانشاهیه و کرمانشاه بزرگ شده اکه اینجوری که اکثر کرمانشاهی ها ابراز علاقه بلد نیستن به خصوص در مقایسه با مرد های تهرانی که استادن.دوم اینکه این چرت و پرتا که داجب دعا میگی من قبول ندارم الانم شوهرت بره پیش دعا نوبس میگه برات دعا کردن این کار اوناس و البته که شما دعا نویسو قبول دارن که همش میرن سمتشو ازش سوال میپرسین من حتی یه بارم سمتش نرفتم

به نظر من شوهرت خیلی دوست داره
فقط بلد نیست چجوری ابراز احساسات کنه
مرد اگه از یک زن بدش بیاد بهش توجه نمیکنه یا باهاش شوخی نمیکنه یا زندگی

عزیزم یکم ادا در بیار که دردت گرفته اذیت شدی حالت بد شده
لازم نیس توهم پاشی بزنیش......
بعدشم وقتی خوشتیپه خوش هیکله....موزونه
دیگه چی میخوای از بیچاره

چ جالب این کشتی منو شوهرمم میگیزیم بابا

سوال های مرتبط

مامان هیوا و هامین مامان هیوا و هامین ۱۶ ماهگی
خیلی عصبیم خیلی داغونم مشاور هم رفتم هیچ تاثیری نداره برام انگار پول حروم میکنم
تو این یه سال ک پسرم بدنیا اومده خیلی دخترمو دعوا کردم
خیلی جاها بدجور برخورد کردم کتکش زدم
خیلی سعی میکنم اروم باشم نمیشه
یعنی روزی نیست ک بهش محبت نکنیم قربون صدقه بازی کلی جایزه خوراکی ناز نوازش
اما میبینی بهش میگم فلان کار نکن بدتر میکنه
همش کارای خطرناک میکنه این یکی رو میزنه هی بلا سرش میاره
از ترس اینکه حسادت نکنه اصلا سمت کوچه نمیرم بغلش نمیکنم جز مواقع شیرخوردن یا خوابیدن
هرچی سعی میکنم باهم دوست باشن هرکاری هرراهی بی فایدس
اصلا زبون ادم نمیفهمه اینقدرم داد زدم و دعواش کردم دیگه عادی شده براش
اونم سرم داد میزنه و حرف میزنه یا میگه میگم مامانجون بیاد منو ببره یا پلیس بیاد ببرت زندان کار بد کردی منو دعوا کردی
کار درمانگر و مشاور کودک هم میبرمش هیییییچ تاثیری نداره
هم منو روانی کرده هم خودشو
دلم خیلی براش میسوزه، خودم عذاب وجدان میشینم گریه میکنم براش
ولی دیگه منو به جنون میرسونه 😭
حالم از خودم لهم میخوره کاش من یه جایی دور از اینا باشم یه موشک بخوره نصفم کنه تا دیگه بچه هام راحت باشن حداقل عقده ای و عصبی بزرگ نشن، 😞😞😞😞
مامان سامیار مامان سامیار ۱۸ ماهگی
سلام‌ مامانا…یه سوال دارم لطفا اگه کسی بچش مثل پسر منه یا اطلاعی داره میشه راهنماییم کنه؟؟؟
پسرم چند وقتیه خیلی هیجانی شده مثلا وقتی ک قراره جایی بریم و لباس میپوشیم میفهمه خیلی جیغ و داد میکنه از خوشحالیش و اصلا صبر نداره
یا مثلا وقتی از جایی یا خونه کسی قراره برگردیم هم همین حالت رو داره
یا وقتی پارک رو میبینه هم شروع میکنه به جیغ و صداهای عجیب همراه با یه حالت گریه و خنده ک فقط سریع بره برسه به تاب و سرسره و همه جا رو نگاه مبکنه و هیجانی میشه
یا یه بچه کوچیک میاد پیشش میخواد باهاش بازی کنه انقد ذوق زده و هیجانی میشه موهای بچه رو میکشه جیغ میزنه و هم دوس داره بازی کنه و انکار هم دوس نداره اصلا نمیدونم منظورمو متوجه میشید یا نه،همه ی ابن حالتایی ک گفتم بعد نیم ساعت خوب میشه اون مکان یا شخص براش عادی میشه فقط اولش اینطوریه
یا مثلا مامانمو بیش از اندازه دوست داره وقتی باهاش تصویری حرف میزنه از اینکه نمیتونه بگیرتش انگاری عصبی میشه و منو گاز میگیره و جیغ میزنه و گریه میکنه….نظر خودم اینه ک ببرمش پیش متخصص‌روانشناسی کودک حالا شماهم اگه همچین تجربه ای دارین یا اطلاعی دارین راهنماییم کنین ممنون میشم