۱۳ پاسخ

عزیزمتو اصلا مادر ظالیم نیستی ولی تو مدل روانشناسی جدید دیگه بیش از حد همه چیو میخان مستقل کنن اونم از سن کم خواب مستقل غذا مستقل اتاق مستقل، واقعا نیازی نیست بچه ،بچه اس نیاز یه محبت مادر اغوش مادر داره اصلا عجله نکن تازه بخابی پای تختش که خودت بیشتر اذیتی

کار خوبی کردی عزیزم هزچقدر بیشتر به ما بچسبن تازه بیشتر اضطراب جدایی میگیرن انگار

پس عالیه اگه خوابتون سبکه وسختتون نیست ادامه بده

منم شنیدم میگن ۶ماهه جداکنیدولی شیرش چی میشه یهوتوخواب نق میزنن چی میشه یاپتوروکنارمیزنن

بسیار کار خوبی کردی منم میخوام جداش کنم

شیر خودتونو میدین؟؟چقد خوب ک جدا کردید

بهترین کارو کردی منم یادمه یازده سال پیش داشتم این کارو انجام میدادم همه بهم زد میگفتن کلی حرف دیگه اما خب خودمو خلاص کردم و دخترمم مستقل اصلا به حرف هیچ بنی بشری گوش نده و با فکر خودت پیش برو

خیلی خوبه ک‌جدا کنی..ولی اگ‌شیر شب بخواد و‌شما تو‌اتاق نباشی چطور‌متوجه میشی؟

خیلی هم عالیع

منم پسرم وابسته به سینه ی همش بیدار میشه مجبورم کنارم بخوابونم وگرنه خیلی خوبه جدا کنی

خیلی خوبه جدا کردی بزرگ بشه خیلی سخته جدا کردنش من دخترم ۷سالش هرکاری میکنم جدا نمیشه

پایین تختش میخوابی دیگه خوبه ک چرا گفتن مادر ظالم؟؟🫤

می‌خوابه بزاربخوابه ب حرف بقیه اهمیت نده پسرمن ک درست نمی‌خوابه اسیر شدم بچه راحت ک می‌خوابه اکه نبود اذیتت میکرد

سوال های مرتبط

مامان آوین🐣🌱 مامان آوین🐣🌱 ۹ ماهگی
موقت
مامانا چرا فکر میکنید بچه ها رو زمین راحتتر میخوابن؟ ولی تو تخت تو عضابن؟
من از اول دخترم کنارم رو زمین میخوابوندم ولی خب وابستگیش به من شدید شده بود حتما موقع خواب شب باید منو لمس میکرد تا حسم کنه و بخوابه.
و خب الان دوماه اومدیم تو اتاق خودمون و تختش آوردیم تو اتاقمون که تقریبا یکم فاصله باشه بینمون و به تخت عادت کنه تاالان خیلی خوب پیش رفتیم و هم خودم هم دخترم و هم همسرم راضیم. وقتایی هست که گریه میکنه الکی و فقط میخواد کنار من باشه اون موقع ها جای اینکه بیارمش تو تخت خودمون میبرمش تو پذیرایی کنارش دراز میکشم. چون حقیقت یکی دو ماه دیگه میخوام ببرمش تو اتاق خودش که جدا از ما بخوابه.
شاید خیلیا با من مخالف باشن و بیان زیر تاپیک بگن نه نکن و فلان و اضطراب جداییو... ولی خب اینجوری بچم راحتتر از من برای خوابیدن جدا میشه و خب خیلی چیزا هست که از بچگی تو ذهن بچه شکل میگیره.
میدونم سخته چون همش باید هوشیار باشم که‌منو بخواد برم پیشش حقیقت الانم تختش ازمون فاصله داره یکم و نچسبوندم به تخت خودم و بهانه میگیره میرم پیشش.
مامان نون خامه ای🫠💗 مامان نون خامه ای🫠💗 ۶ ماهگی
مامانای قشنگ🌸
قبلا تاپیک راجب انواع پوشکایی که تست کردم گزاشتم ولی
یه تجربه ی جدید از خرید پوشک:
ما تهران بودنی همش دنبال کانفی میگشتیم تو سیسمونیا و اکثرا پمپرز و پریما وجان ببه داشتن
پمپرز و پریما از لحاظ قیمت و تعداد اصلا به صرفه نیستن اونا که هیچی❌️
بعد یه فروشنده خیلی اصرار داشت که جان ببه رو تست کنید بهتر از کانفیه؛بعد خب من میدونستم که اهواز واینا خیلی گیر نمیاد کلا سخت پیدامیشه حتی کانفی هم سخت گیر میاد گفتم که نه همون کانفیو میخوام
خلاصه انقد تعریف کرد از این پوشک و گفتن که شما هروقت اخرای بسته بود سفارش بده فرداش اهوازه😀😂
منم از این لحاظ که جان ببه خط نشان ادرار داشت واینا دوس داشتم که تستش کنم؛از کانفی نازک تره پوشک و خب جذب خوبی هم داشت ولی از لحاظ سایز و استاندارد بودن،استاندارد نبود❌️
و اینک خیلی رااااحت از بغل از کنار چسبش پاره میشد با اینکه خیلی زودبه زود آرتارو تعویض میکنم من
و درکل اون کیفیتی که بایدو نداشت درنتیجههه:کانفی تا ابد🫡🤣✔️
مامان کــایـرا🎀 مامان کــایـرا🎀 ۱۰ ماهگی
#پارت_سوم
خب منم بردن تو یکی از اتاق ها و نوار قلب رو وصل کردن بهم و زیرانداز یکبار مصرف رو انداختن زیرم و دوباره اومدن معاینه کردن و من چون مدفوع نکرده بودم بهم گفتن تا دستشویی نکنی بچه نمیاد دنیا . بعد چند دقیقه یه لوله باریک آوردن و کیسه آبمو پاره کردن و از اون موقع دردام شروع شد ولی فعلا قابل تحمل بود و بهم گفتن هروقت کاری داشتی این زنگ بزن و منم بعد چند دقیقه دستشویی داشتم و بهشون گفتم و اومدن گفتن که برو اشکال نداره . منم رفتم دستشویی و دردام یکمی آروم شد و اومدم رو تخت دراز کشیدم
ماما شیفت شب اومد خودشو معرفی کرد و گفت هرچی خاستی به خودم بگو و تا آخر اون معاینه م کرد . و معاینه م کرد شده بود ۴ سانت تو ۲ ساعت پیشرفت خوبی داشتم و رفت دوباره و بعد نیم ساعت دکتر دارایی نیا اومد معاینه م کرد ۵ سانت بود و بهم گفت اگه ماما همراه نگیری تا دو روز دیگ بچت نمیاد دنیا😂🥲
زنگ زدن به همسرم باهاش حرف زدن و خودمم باهاش حرف زدم که واقعا سخته و اصلا نمیتونم از جام بلند شم از شدت درد چون دردام بیشتر شده بود .
ساعت ۱۰ شب بود فسقلی فعلا نیومده بود دنیا که یه خانوم اومد و خودشو معرفی کرد و گفت من ماما همراهتم خیلی خانوم خوبی بود اسمش خانوم کرمی بود خیلی بهم کمک کرد و روحیه بهم میداد و کلی میخندوندم
بهم آبمیوه و آب میداد ولی بعد چند دقیقه همشو بالا میاوردم🥲🙂
باهام ورزش کرد و حالت سجده وایسادم و اون خیلی بهم کمک کرد البته من کلاسای بارداری رو میرفتم و اون بیشتر از همه بهم کمک کرد