۳۹ پاسخ

معجزه چطور شد الهی عزیزم بمیرم از کجا فهمیذی بمیرم برای حالی که داری به قران درکت میکنم

الان حالش چطوره؟ عمل کردن؟؟؟

وای یا خداااااا تروخدا مراقبش باش😟😟😟😟

الهی بگردممم عزیزم.ایشالا چیزی نیست خدامیسپرمت

آی روله،ایشالا زودترخوب بشه ودیگه پیشامدبد به راهت نیاد،من فکرم رفت پیش شوهرت الان چقدرحرف زده ودعواکرده،من تاچیزی میشه نمیدونی شوهرم چیکارمیکنه دیوونه میشه دادمیزنه بهم حرف میزنه، میزنه توسرخودش اخم وتخم میکنه😮‍💨😮‍💨

وای یاحسین واشر کجا بود اخه چرا حواست جمع کن خدا خودش رحم کرده خفه نشده 🙏🙏😔😔😭😭

انشاءالله بهتر بشه عزیزم

وای عزیزم الان حالش چطوره

الهی بگردم حتمآ خبرشو بده دلم کباب شد

عزیزم حالش خوبه الان

ای خدا الان بهتره به مام خبر بده از حالش

وایی بمیرم 🥲🥲

عزیزم خبر بده توروخدا مو ب تنم سیخ شد

عزیزم تو رو خدا خبر سلامتیش رو بهمون بده

ای عزیزم بمرم ارا اوه حال الان خوده😔
انشاالله که چیزی نیست انشاالله به خیر رفع بشه

یا خدا سوگل جان الان حالش خوبه؟؟؟

واییییی خدا هاوار هواستان و کو بی ارا ای چشتیله باید و نوا دس منال بود اخه

خداشکر وخیر رفع بی🥲

یا خدا 🥲🥲
خواهش میکنم جواب بده الان چطوره 😔😔

انشاالله که به خیر بگذره و سالم و سلامت ببینیش عزیزم.واقعا خیلی حواسمون باید باشه😔من چند روز پیش تو مدفوع دخترم یه تیکه کاغذ دیدم گفتم اینو چطور قورت داده دیگه

وی نگو الا حالش چطور

عزیزم ناراحت نباش همین که فهمیدی خوب بوده باز انشالله بلا ازش دور باشه

ای خدا
سوگل الان چطوره حالش خوبه
ایشالا همیشه سلامت باشه و بلا ازش دور باشه

یاخداااا😯

یا خدا
الان حالش خوبه؟

کجا رفتی بیا خبر بده از نگرانی مردیم

ای خدااااااا الان بهتره؟

الان‌چطورهه

الان حالش چطوره

خدا مرگم بده هواست کجا بوده مامانم

الهییییی الان چی بهتررره از کجا فهمیدییی قورت داده..

از اتاق عمل آوردن بیرون ؟

یعنی خودش دفع نمیشد؟ چجوری فهمیدی

چی شده گلم

آخی عزیزم خدا سلامتی بده
انشاءالله زودتر خوب میشه
از کجا فهمیدی خودت دیدی که قورتش داد؟

هواست باشه اصلا چیز ریز زیر پا نباشه هی هر روز جارو کن

وااای بمیرم خوبه الان؟

ای خداااااا
کی
الان چطوره خوبه

چی شده سوگل پسرت چطوره

وای خدا
کجااا

سوال های مرتبط

مامان گیسو مامان گیسو ۱۱ ماهگی
مامانا بیاین از خاطرات زایمان بگیم
من از اول بارداری همش میگفتم زایمان طبیعی دیگه خیلی هم شوق داشتم برا زایمان طبیعی اصلا نمیترسیدم روز روز شد رسیدم ۳۴ هفته ترس افتاد تو جونم از ی صبح تا عصر گربه میکردم میگفتم من زایمان طبیعی نمیخام میخام برم سزارین
دیگه شوهرم نا احت شد گربه میکنم آدرس ی دکتر پیدا کرد رفتم پیشش گفت کارم کردم و اوکی شد روز چهار شنبه رفتم‌پیش دکتر گفت جمعه بیا برا عمل
من شب پنج شنبه رفتم عروسی که جمعه صلح برم عمل دکتر پیام داد عملت افتاده برا جمعه باز جمعه شبم رفتم عروسی کلی رقص کردم و ۴ صبح اومدیم خونه ۶ صبح رفتیم بیمارستان و ۹ رفتم اتاق عمل بی حس شدم خیلی ار اتاق عمل می‌ترسیم ولی قشنگ ترین حس دنیا بود برای ی زندگی جدید دیگهخاهر بزرگترم همرام بود وقتی خاستم برم تک اتاق عمل شوه م و خاهرم گریه کردن منم گربه کردم
دیگه رفتم عمل شدم و تو اتاق عمل نی نیم آوردن پیشم
بعد دیگه شوهرم تو آسانسور نی نی رو دیده بود و ازش عکس گرفته بود برا همه فرستاده بود این بود داستان ما شما هم بگین
مامان لوبیا کوچولو مامان لوبیا کوچولو ۷ ماهگی
پارت۶
من قبل اینک ببرن اتاق زایمان تو همون حالت گیجی ک بودم به ماما گفتم یه کاری برام انجام بده
بچم که دنیا اومد لطفاً ب من نشونش نده 😔😔😔😔
طاقت ندارم ببینمش بعد از پیشم بره 😔😔😔
منو بردن اتاق زایمان دوتا تخت بود .من دقیقا رو اون تختی بودم که کنارش بچه هارو میزاشتن. من وقتی زایمان که کردم
در کمال ناباوری.معجزه خدا .........
دکترم گفت وااااا چرا این زندس چرا این غلط می نه
من گفتم زندی گفت آره فقط بینیش یکمی مشکل داره
من فکر کردم لب شکریه منظورش .
با این حال بازم بچه رو نشونم نداد .چون میترسید شاید بعد مشکل پیش بیاد.
از بچه آزمایش گرفتن ک ببرن آزمایشگاه یه ۶ماه تا۱سال نگه دارن بعد ما مبلغ پرداخت کنیم تا آزمایش کنند جواب اینک چرا اینجوری شده رو بدن
بچه رو بردن سنو از مغز گرفتن .گفتن فعلا چیزی مشخص نمیشه
بردن دکتر بینی شو دیده گفته نه ظاهری مشکل ندارع فقط دماغ بچه یکم بادش زیاد
بعد ۱ساعت بچه رو آوردن پیشم بچم شیر میخورد دستشو دهنش میکرد چشاشو باز میکرد مثل همه بچه های دیگ.رفتم بخش هی میومدن چک میکردن دور سرشو .
با این همه مشکل که تو ی روز بهم گفتن بچم اصلا مراقبتهای ویژه نرفت
مثل بچه های عادی تو بخش بود.
این معجزه خدا بود برام .نمی‌دونم خدا میخاست امتحانم کنه‌..میخاست بگه میتونم هم بگیرم هم بهت ببخشم .ما خوشحال ترین بودیم با اینک تو دلم رخت میشستن از استرس