امشب اولین شبی بود ک مهمون داشتم و شوهرم تا تونست حرصم داد 😐 گفتم بریم بیرون شام بخوریم همه راضی اقا میگه نه اینا خسته ن خونه شام میخوریم بعد گفتیم غذا درست میکنم زرشک پلویی چیزی چون امشب کباب درست کرده بودم خیلیشم زیاد اومد
دوباره رفته یک عالمه گوشت و جوجه گرفته واسه فردا ناهار 😐 میگم چرا گرفتی میگه تو حرف گوش نمیکنی بهشون گفتی بریم پارک بعد همه کباب میزنن تو میخوای زرشک پلو ببری
مگه چیه غذای خونگی برد حتما باید کباب باشه واسه اولین بار بود میخواستم برم پارک شام بخوریم خورد تو ذوقم
بعد میگه تو حرف گوش نمیدی
هزار نفر میرن تا ساعت ۲ ۳ شب میشینن برمیگردن
کلا اعصابمو خورد کرد و حرفمو گوش نداد انگار بعضی وقتا شیطون میره تو جلدش
الان اینجوری خرید میکنه بعد ک یه چیزی لازم دارم میگه هیچی ندارم 🤦‍♀️
این تایپ صرفا جهت غر شبانه بود

۳ پاسخ

خدایی راست میگه پارک کبابش زرشک پلو تو پارک مزه نمیده ولی کلا نفهمیدم چی گفتی یعنی چی از کباب امشب کلی اضافه اومد

اون کبابیارو تقسیم کم بزار فریزرت

مهمون داشتما بازم
منظورم از اولین شب یعنی اولین بار میخواستم مهمونامو ببرم پارک

مقالات مرتبط

حرف زدن کودک اوتیسم
حرف زدن کودک اوتیسم و درمان دیر حرف زدن+آموزش‌های لازم
بازي با كودك دو ساله
بازی های مناسب کودک دو ساله کدام‌اند؟
بعد از زایمان چه بخوریم
بعد از زایمان چه بخوریم | غذاهای مفید بعد از زایمان
زمان حرف زدن کودک
سن حرف زدن کودک پسر و دختر | راه‌های تسریع زمان حرف زدن کو...

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۲ سالگی
بچه های شمام هر چی بزرگتر میشن لجباز تر میشن و حرف باید حرف خودشون باشه پس قضیه تربیت بچه چی میشه این وسط
امشب باغ مهمونی دعوت بودیم داخل خونه استخر بود دیگ کلی بازی کرد با بچه ها و اینا یه دفعه چشمش افتاد ی استخر آقا کل جمعیت پا شدن سر گرم کردن رقصیدن کلی ماشین و همه چی گفت نه ک نه باید برم تو استخر و یک ساعت تمام گریه کرد دیگ شوهرم برد تو استخر گفتیم فقط پاهاتو بنداز داخلش باز جیغ میزد ک نههه باید برم کامل داخل اب😐😐😐😐😐😐 هیچی دیگ دو ساعت تمام توی آب بود تو این سرمای شب انشالله ک سرما نخوره ولی دارم فکر میکنم چطوری باید تربیت کرد بچه هارو ک ب حرفمون گوش کنن
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ویهان مامان ویهان ۲ سالگی
امشب قراره برای شام بریم پارک و مادر شوهرم دلش ماکارونی خاسته منم گفتم چشمممم خواهر شوهرم میگه باید بریم کشتی و اینجور چیزا سوار شیم من آخرین باز خیلی وقت پیش رفتم هر هفته می ریم بیرونا ولی نشده بود ک برم پارک چیزای هیجانی سوار شم آخه کسی نبود پسرم نگهداره الانم میخام حلوا درست کنم با چایی اونجا بخوریم
الانم میخام برم حموم کلی کار دارم ظرف های نهار هم نشستم پسرمم نمیخابه نمیزاره ب کارم برسم انقد نکن بکن گفتم خسته شدم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان جیگر طلا مامان جیگر طلا ۲ سالگی
خانما بچه های شمام همینجورین کم اشتها غذا نمیخوره زیاد از شیر گرفتمش الان ۱ ماه شده اولا خوب غذا می‌خورد الان که ن نمیخوره زیاد اگ برنج خورشتی باش میخوره الانم ظهر ناهار نخورد کباب لقمه بود تو دهنش نگه داشته بود لقمه رو بعد گفت کره مربا بده ۳ لقمه خورد دیگه نخورد سوهان خورد الان بهش مغزیجان دادم تو دهنش نگه داشت تف کرد 😪🤦‍♀️امروز اینجوری شده معلوم نیست
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان تیام مامان تیام ۱ سالگی
مامانا چند روز پیش دعوت بودیم خونه فامیل منو خواهر بزرگم باهم دعوت بودیم سر سفر تیام اذیت میکرد هی اویزونه باباش میشد.گفتم بدش به من تو شام بخورفت ن تو اول بخور بعد من میخورم منم داشتم شام میخوردم ابجیم برگشته میگه چقدر بیخیال نشستی شام میخوری ریلکسی هستی گفتم چکار کنم الان گفت تیام بگیر گفتم نمیاد خو احداقل شام بخورم جون داشته باشم شیر بدم بهش دختر عمم میگه کار خوبی میکنی همین جور ک هستی باش ابجیم میگه سارا همیسه ریلکس به خودش فشار نمیاره.دختر عمم میگه وقتی بچه نمیاد بغلش این باید چکار کنه خو باید شام بخور بعد بره بچه رو نگهداره سر سفر نمیاد. یعنی تو تربیت بچم هم میخوان دخالت کنن الیته خواهرم میگم ک چرا شوهرت نگهمیداره چرا بچه انقدر میریزه زمین. اصلا خیلی میگه من ک گوش نمیکنم
حالا شما بگین شماهم مثل من ریلکسی هستین. یا سخت میگیرین
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان فسقل مامان فسقل ۲ سالگی
امروز چ روز دوست نداشتنی بود😬😁🤦🏻
موهای پسرمو ک چندماه کوتاه نکرده بودم و بلندشده بود ب امید اینکه ی همچین روزی ببرم آرایشگاه تا ی مدل خفن بزنه، امروز ک رفتم ارایشگاه از اول تا اخر پسرم گریه کرد،خودشو هلاک کرد و اعصاب منو خورد کرد و آقای آرایشگر .... توی موهای پسرم ترررررر زد🤦🏻🤦🏻😭😭
و مورد بعدی؛ امشب بعد از مدت های طولانی پسرم نشست ی دل سیر غذا دهنش کردم🥹😃😃 یادم نمیاد کی اینجور غذا خورده بود، حدودن نیم ساعت بعد شام پدرمهربانش گفت بریم بیرون بستنی بخوریم، رفتیم بستنی ک خورد و اومدیم خونه هرچی ک خورده بود و نخورده بود اورد بالا 😶😑😬😬
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ❤️دلوین خانوم❤️ مامان ❤️دلوین خانوم❤️ ۱ سالگی
سلام ،دیشب ۳تا پارک رفتیم و دوید و بازی کرد برگشتیم خونه طرفای ۱۱و نیم بود تو خونه هم باهاش بازی کردم تا ساعت ۱ونیم نخوابید که نخوابید با هیچ روشی نخوابید گریه که بریم تو کوچه،باباش بردش تو کوچه و توپ بازی ساعت ۱و نیم شب تا ۲ برگشت تو خونه بازم گریه و نخوابید یه گریه هایی آدم دلش کباب میشد آخرشم دوتامون رو خسته کرد بازم شکست خوردم شیرش دادم و خوابید ،من حس میکنم اصلا نشه از شیر گرفتش به هیچ روشی نه تدریجی نه یهویی
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان 🐥Arslan🫀 مامان 🐥Arslan🫀 ۲ سالگی
خانما بچه هاتون کامل حرف میزنن یا در حد کلمه میگن.بچه من در حد کلمه میگه هنوز کامل حرف نمیزنه.هنوز ۲ ماه دیگ تولده ۲ سالگیشه همه هی چیزی میگن و اعصابمو خورد میکنن
مشاهده ۱۸ پاسخ دیگر
مامان حبه قند مامان حبه قند ۱ سالگی
شوهرم زنگ زده میگه شام درست نکن میریم بیرون شام میخوریم
نمیدونم خوشحال بشم یا ناراحت پسرم خیلی بهم میریزه قاشق چنگال پرت میکنه رو زمین
شما تو این سن با بچه ها میرین رستوران؟
مشاهده ۲۲ پاسخ دیگر
مامان ایلیا🩵الینا🩷 مامان ایلیا🩵الینا🩷 ۲ سالگی
,سلام
خانمایی ک همسن پسر من هستن بچه هاتون و هنوز حرف نمیزنن شکا اقدامی انجام دادین
من هرچند وقت یه بار بدجور رو اعصابه حرف نزدن پسرم
نمیدونم چیکار کنم خیلیا میگن بعضی از بچه ها مخصوصا پسر بچه ها بعد ۳ سالگی حرف میزنن
من پسرم فعلا چندتا کلمه اونم درست تلفظ نمیکنه
مثلا ب پرنده ک گفتیم توتو اون میگه تُُوو
ب شعر چشم چشم میخونم اون ابرو رو میگه اَبوو
دماغ دهن میگم اون گردو رو میگه گِدو
یک میگم اون میگه دو و سه
و اینکه خدافظی هم آدادض میگه

چند وقتی ذهنم درگیر اتیسم بود الانم امشب باباش نگرانم کرد دوباره
گاهی برا خودش می‌چرخه دور خودش البته بدون هدف نه مثلا میچرخه سرش گیج میره دوس داره
یا میدوعه هی ک خواهرش ک نه ماهشه بخنده
باباش میگه اینا خوب نیست
چند روزی هو هستن یه چیزی ازش میگیرم میزنتمون

یعنی این رفتارا هم طبیعی نیست
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان شاهان مامان شاهان ۲ سالگی
من پسرم چند روز دیگه دو سالش میشه و پسرعموش ۱۰سالش
بعضی موقع ک داخل حیاط هستن سرپسرم داد زده چیزی بهش نگفتم چند شب پیش باز خونه مادر شوهرم بودیم پسرم دخترعموشو ک یه ماه از پسرم کوچکتر بود هول داد خیلی دوستش داره همش بغلش میکن پسرعموش دوباره سرپسرم داد زد با صدای بلند خواهرشوبغل کرد بعد من اونجا بودم مادرشم بود خواهر شوهرم گفت بهش حق نداری تا پدرمادراشون هستن سر بچه کسی داد بزنی اوایل اینجوری نبود اصلا پسرم با خواهرش بازی میکرد دعوا میکرد چیزی نمی‌گفت الان مثل یه آدم بزرگ رفتارمیکن حتما مادرپدرش بهش گفته ک پسرمن این کارکرد تو ام از خواهرت دفاع کن وگرنه قبلا اینجوری نبود تا امروز دوباره دیدم سرپسرم داد زد گفتم داد نزن سرش تو بزرگی اینا متوجه نمیشن دیدم مادرشوهرم میگه پسرعموش گفتم هرکی باش حق نداره تا پدرمادرش هست دادبزن سربچم سرخواهرخودش هرچقدردلش میخواد داد بزن اما بچه من اجازه نداره مادرشوهراز پشتش گفت عمو عمه سرتو اصلا دادنزدن گفتم تا اونجایی ک عقلم رسیده ازگل نازکترنگفتن حالا شاید کوچیک بودم اونم پدرمادرم هست قرار نیست هرکسی از راه برس حرف بزن دیگه چیزی نگفت مشکل اینجاست هممون تو یه حیاط زندگی میکنیم واقعا خسته شدم از اینکه هرروز بیدارمیشمو میبینم دورم محفوظ نیست سریع پسرم می‌ره داخل حیاط تا یه کاری میکن همه صداش میکنن دست نزن اینجوری نکن هزار حرف دیگه این جاریمم تازه آمده هردوتاشون مال یه محله هستن باهم بیرون میرن پارک میرن اصلا نمیگن تو میایی نمیایی اگه مراسم ختمی چیزی باش اصلا ب آدم نمی‌گم واقعا غریبه غریبه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان یکی یدونم مامان یکی یدونم ۱ سالگی
دوستان پسرم همه چیو پرت میکنه
الان خونه خواهرم بودیم لیوان اب رو خورد بعد پرت کرد
بهشم میخوای بگی نکن و اینا اصن نمی مونه ک گوش بده.
همینطوری کارشو میکنه و میره و اصنم یلحظه به روم نگاه نکرد ک چی میگم بهش
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فاطمه مامان فاطمه ۲ سالگی
امشب اولین شبه دخترمو از سینه گرفتم ظهر صبر زرد زدم گفت تلخه دیگه نخورد.حالا همش میگه می می بده بعد خودش میگه تلخه دلم خیلی میسوزه.نه شیر پاستوریزه میخوره نه شیر خشک نه غذای درست حسابی یه قاشق فقط
حالا شوهرم میگه الان از شیر نگیر دوباره بده بهش بعد ازتولدش یا آخر تابستون بگیر اینجوری از بین میره هیچی نمیخوره تا حالا حداقل شیر خودتو میخورد
موندم بین دوراهی که اشتباه میکنم دارم میگیرم شروع کنم بدم بهش یا نه؟
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان آریا😍 مامان آریا😍 ۲ سالگی
یه نفر تایپیک گزاشته بود ک‌اگه قرار بود بعد پنج سال بعد ازدواج‌بخوای تمدید کنی میکردید یا ن

😭😭من تمدید میکردم ولییییی پا تو یه کفش میکردم ک بایدددد نریم خونه بابات زندگی کنیم و جدا بریم😭
ینی ب حدی دارم ازیت میشم ک نگین و نپرسین نمیدونم چه غلطی کنمممم پولمون ب خرید خونه نمیرسه بریم رهن هم شوهرم نمیاد حالم داره ازشون بهم‌میخوره حتی ب در اوردن کفشامم گیر میدن ک چرا اینجا گزاشتی چرا اونجا گزاشتی
بعد صبحانه ب پسرم اشتها اور دادم تا ببینم ناهار میخوره یا نه گفتم تا ناهار هیچی ندم ببینم اثر میکنه یا ن دیدم پدر شوهرم تو دستش ی عالمه یخمک و بستنی و ابمیوه اومده دختر جاریمم انداخت خونه ی ما ک برید باهم بخورید ه چقدر خواستم‌ندم پسرم گریه کردم انقدر ک گزاشتم جلوش الان سومین یخمکشه ک داره با دختر جاریم میخوره 😞😞میگمم ندید بهش میگن تو میخوای بچه رو مثل خودت کنی ک‌هیچی نخوره بچه باید با هله هوله و خاک‌ بزرگ شه😞
مشاهده ۲۲ پاسخ دیگر
مامان شاهان مامان شاهان ۱ سالگی
خانما یه غذا بگید برا شام درست کنم مرغ و گوشت خورد کرده دارم ولی نمیخام غذای گوشتی باشع چون فقط برا پسرم الان میخام درست کنم اونم اصلا گوشت نمیخوره
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۱ سالگی
گفتم دخترم سرفه می‌کنه و اینا....
بعد الان حس میکنم پوسته تخمه رفته تو ریه دخترم🤦🏻‍♀️چون یک روز قبلش تقریبا یدونه تخمه پیدا کرده بود خورده بود یهو پوستش پرید تو گلوش خیلی سرفه کرد پشت سر هم بعدشم گرفت خوابید🥲
مشاهده ۳ پاسخ دیگر