۱۹ پاسخ

منم تلخک زدم
الان ۶روزه فقط واسه خوابش خیلی اذیت میکنه نمیدونم چه کنم؟

خداروشکر
از پوشک چجوری گرفتی🥴

عزیزم منم خصوصی پیام گزاشتم

وای خداروشکر دخترمن که کل اهل محل فهمیدن دارم ازشیرمیگیرمش چنان جیغی میکشیدشبا

میشه لطفاً بگین چطوری از پوشک گرفتین؟

خداروشکر دیدی گفتم راحته😂حالا من تو مرحله پوشک گیریم خدا کنه زود یاد بگیره

خدا رو شکر، صدقه بدین از چشم بد دور باشه بچه خوش قلقی دارین. پسر من هیچ کاری نمیشه بهش یاد داد فقط باید خودش به این نتیجه برسه. خودش ده ماهگی دیگه شیر شب نخورد، هر آموزشی میدم باهاش تمرین میکنم میگه نه نمیخوام. بعد خودش امروز لگنشو آورده بعد چند وقت که تو خونه هست میخوام جیش کنم. یعنی فک نکنم هیچ کاری رو من بتونم تا بزرگسالی به این گل پسر تحمیل کنم تا خودش دلش بخواد🤦‍♀️

منم رژ لب زدم. دیگه نخورد

وای خداکنه برا منم راحت باشه🥲

منم با روش شما از شیر گرفتم
شما کامل از پوشک گرفتید؟

پسر منم خیلی راحت جدا شد تلخک زدم اومد خورد دید تلخه هرسری میگفتم میخوری میگفت نه اینم پسرم خیلی وابسته شیر بود

خدا کنه برای دختر منم سخت نباشه میخوام بگیرمش استرس دارم

چ قد تو فکرتون بودم، خداروشکر ک راحت بود، پرنسا شیر خشکی بود، سه شب خیلی سخت بود

ای جانم خوشبحالت من که هنوز نتونستم بگیرم

میشه لطف کنی بگی چجوری از پوشک گرفتی
خیلی برام سخته

عزیزم بسلامتی تجربه پوشک گرفتنشو بگو دخترم ۲۰ مهر دوسالش میشه

خدارو شکر که راحت گذشته
تا ۲ سال تموم شیر دادی؟

وای عزیزم خدا رو شکر 🫧🌈یادته چقدر استرس داشتیم برات کامنت گذاشتم گفتم پسر منم مثل دختر شما خیلی وابستس خدا رو شکر منم از شیر گرفتمش خیلی راحت 🥰

چطوری گرفتی نازنین جون؟

سوال های مرتبط

مامان مهراد مامان مهراد ۲ سالگی
سلام مامان جونیا خوبین گل هاتون خوبن؟
میخواستم از تجربه از شیر گرفتن مهراد براتون بگم اصلا فک نمی‌کردم انقد آسون و راحت باشه، با مشورت دکترش شیر تدریجی قطع کردم چون به شدت وابسته بود اینطوری که چند روز اول ساعت ۱۰ تا ۱۲ ظهر به هیچ وجه بهش شیر ندادم بعدش کردم ۱۰ تا ۱۲ و ۴ تا ۶ تا چند روز تا میومد سرگرمش میکردم به شدت شیر شب وابسته بود گذاشتم بخوره اصلا سختگیری نکردم بعد چند وقت دیدم واسه شیر شب بیدار نمیشه تا دمه صبح ولی از صبح تا بیدار شدنش خیلی می‌گفت بده، بعد دیدم الان بهترین فرصت که شب بیدار نمیشه روز هم به تدریج کم شده از داروخانه تلخک گرفتم یه بار زدم تا اومد بخوره دید اون مزه رو دیگه نمیده رفت دوباره یه ساعت بعد دید ای بابا اون ممه رو لولو برده همین و تمام فقط روز بعدش صبح طبق عادت بیدار شد براش یه شعر خوندم خوابید هیچی هم بهش ندادم که خواب از سرش بپره، یه مامانی چند وقت پیش بهم گفت صبر کن اصرار به گرفتن نکن به وقتش میفهمی خودش دیگه میل نداره و همین شد به زور ازش نگرفتم. امیدوارم همه مامانایی که تو این مرحله هستن به راحتی و آرامش بگذرونن
ترک شیر مادر 25 ماه و ۲ روز
مامان هانا مامان هانا ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من :
فکر نکنم بچه ای وابسته تر از بچه من به شیر مادر بوده باشه
دختر من دو سال تمام شیر خودمو خورد صبح تا شب و شب تا صبح شیر منو میخورد واسه خوابیدن روزش واسه خوابیدن شبش واسه اروم شدنش همیشه و همه جا وسط غذا توی شلوغی توی خلوت وسط سفره توی مهمونی وسط مهمونی همیشه درخواست می می میکرد
طوری که از شیر گرفتنش شده بود کابوس هممون
ولی دلو زدم به دریا و دقیقا فردای تولد دو سالگیش شروع کردم از شیر گرفتن.
و راحت تر از چیزی که فکرشو میکردم گذشت. الان بعد از دو سال دارم لذت بچه داری رو میفهمم. اگه بچتون وابستس نترسید. پا روی احساستون بذارید و ببینید چطور بعدش به غذا میفته چطور بعدش راحت میخوابه راحت بازی میکنه. واقعا مادر تازه نفس میکشه. دو سه روز اول سخت بود ولی بعدش واقعا هر ثانیه به خودم میگم چرا زودتر از شیر نگرفتمش و به خودم و به بچم لطف نکردم
من از روز اول صبح که از خواب بیدار شد تلخک زدم روی سینم اومد سینمو دید که سیاه شده گفتم می می درد و از اون ثانیه دیگه حتی نزدیکمم نیومده حتی حاضر نشده که یکم بخوره ببینه تلخه یا نه