۱۱ پاسخ

بعد از شیر گرفتن دلتنگی و بهم ریختگی هورمون خواهی داشت نگران نباش و سعی کن حالتو با یه چیزی خوب کنی منکه کلی اذیت شدم ولی میگذره طبیعیه بعد نزدیک دوسال یه عادت رو خودمون بچه رها کردیم تا باهاش کنار بیایم زمان میبره راستی بعد از شیر گرفتن ممکنه دخترت از طریق بغل کردن محبتی که از شیر میگرفته طلب کنه زیاد بغلش کن

جدا از اینکه قیافه ی بچه هامون ت بچگی شبیه بهم بود انگار اخلاقاشونم شبیه ب همه،😑😂
بهارم دقیقا مث پناه وابسته شدید بود ب سینه ولی خیلی راحت گرفته شد منم لاک زدم گف بوبو کرده دیگ نخورد خودشم میخابه الان

برا منم چون وابسته بود خیلی کابوس بود ولی خداروشکر نه خودم اذیت شدم نه پسرم یعنی خیلی خوب بود

غذاشو خوب میخوره یانه؟

شیر خودت رو میدادی؟؟؟چی زدی ب سینت

من دارم دیوونه میشم فک میکنم اصلا دخترم گرفته نشه ازبسک وابسته شیره

عزیزم الهی
نه منم فک میکردم خیلی سخت باشه ولی فقط صبر و حوصله باید ب خرج داد

چطوری میخوابونیش

برای منم همین بود دقیقا
خیلی آسون بود و الان ۱۵ روز اینا شده..

باریکلا ب پناه

پسرمن فقط یه شب اذیت کرد اما خودم بیشتر اذیت شدم شیرم زیاد بود

خداروشکر عزیزم سینه هات درد نگرفتن؟
من از الان روز شماری میکنم از شیر بگیرمش🥴

سوال های مرتبط

مامان آیلا خانوم مامان آیلا خانوم ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من خیلیییی خوب بود خدایی
نه خودم اذیت شدم نه دخترم با اینکه واااااقعا وابسته به شیر بود من نمیتونستم حتی دراز بکشم حتما نیومد سمتم
پنج شنبه شروع کردم صبح که تو خواب بود بهش شیر دادم بیدار شد صبر زرد زدم چهار پنج بار خورد دید تلخه همش میگفت خوب میشه میخورم 😂
یکم باید سرگرمش کنید فقط
شب موقع خواب گذاشتم رو تاب خوابید راحت بعدش با تاب گذاشتم زمین یکم خوابش عمیق شد آوردمش بیرون رو تشک گذاشتم راحت تا صبح خوابید
در صورتی ک بدون شیر عمرررا می‌خوابید
روز دوم اول صبر زرد زدم اما اومد یکم مکید داشت تلخیشو از بین میبرد که سریع رژ لب۲۴ساعته زدم گفتم اوخ شده
کل این مدتم همش بهش می‌گفتیم آفرین بزرگ شدی دیگه ممه نمی‌خوری
حتی من دیروز براش کیک پختم شمع فوت کرد
شب سوم تو خواب عمیق ک بود گذاشتم یه دل سیر شیر بخوره بهش میگن شیر حسرت هم سینه هام خالی شد هم برای آخرین بار در سیر خورد
خودم اصلا درد نکشیدم و شیر جمع نشد چون ازروز اول دو سه بار با آب سردشستم سینه هامو. بخاطر اون اصلا جمع نشد
واقعا برای من مثل غول بود
خداروشکر نه من اذیت شدم نه دخترم