۱۰ پاسخ

عزیز باردار بودی رفتی سونو چیشد؟

دیگه بهترین وقته بانوج بگیری
شب اول که رد شده دیگه بگیر که خودش بخوابه

دقیقا مثل من شدی
منم بچم با شیر میخوابید
از شیر گرفتم، دیگه فقط توی ننو و اونم با آهنگ میخوابید
دیدم نمیشه همش ننو و اهنگ

ملاتونین گرفتم و 8 قطره دادم و خوابوندم
یک هفته هرشب دادم
بعدش چند شب یک شب درمیون دادم
بعدش دیگه ماهی دو سه بار دادم

و الان که چندماهه خودش میره تو جاش و وول میخوره و خوابش میبره

کم کم یاد بده خودش بخوابه
چه جوری تو ش می‌خوابه بزرگ شده

پسر منم از بعد شیر تو ننو میخوابه،دل نمیکنه اصلا😏

از اون گهواره بانوچ ها تو این سن مگه اندازش میشد

بانوچ چیه

بزار عادت کنه خودش بخابه

دخترمنم توتاب میخوابید رفتیم مسافرت اومدیم قایمش کردم با هزارجور اعاصاب خوردی خودش میخابه بهتراز روپاهستش .بعصی وقتا میگه بعلم کن دور بزن منو

باید صبور باشی

سوال های مرتبط

مامان فاطمه مامان فاطمه ۲ سالگی
مادرا سلام صبحتون بخیر تو را خدا کمکم کنید من از دیروز شروع کردم دخترمو از پوشک گرفتن.چون اولا از پوشک بدش نیومد دوما شب ها تا هر موقع که از خواب بیدار بشه پوشکش خشک بود
حالا که چند باری داشت و دعواش نکردم و گفتم باید بری دستشویی جیش کنی.پی پی هم ذره ذره میکرد هر دفعه.شب مجبور شدم به دلایلی برم خونه مامانم.آخه میخواستم جایی نرم یکی دو هفته تا دخترم راه بیفته.اونجا عصر رفتیم تو را تو ماشین خوابید و همین که بیدار شد حالت خواب آلو بردم سریع بردمش دستشویی هنگ بود انگار و اصلا جیش نکرد بعد از اون هی پرسیدم جیش داشتی بگو نزار شلوارت خیس بشه و تو اون ۴ساعتی که اونجا بودیم ۲۰بار گفت دستشویی دارم میبردم اصلا نمینشست که دستشویی کنه و فقط یک بار کرد و آخر شب هم اومدیم خونه همش میگفتم میسوزه بدنش و پشتشو هی میخواروند ساعت ۱شب خوابید
صبح ساعت ۶ پاشدم دیدم تو جاش جیش کرده
به خدا سرگردان موندم که ادامه بدم یا آمادگی نداره بزارم دو سه ماه دیگه.تو را خدا میدونین راهنماییم کنین خیلی تو فشارم.یعنی یک و نیم روز بود که شروع کردم اگه ول کنم دفعه بعدی سخت تر میشه یا آمادگیش بیشتر میشه
مامان مهراد مامان مهراد ۲ سالگی
سلام مامان جونیا خوبین گل هاتون خوبن؟
میخواستم از تجربه از شیر گرفتن مهراد براتون بگم اصلا فک نمی‌کردم انقد آسون و راحت باشه، با مشورت دکترش شیر تدریجی قطع کردم چون به شدت وابسته بود اینطوری که چند روز اول ساعت ۱۰ تا ۱۲ ظهر به هیچ وجه بهش شیر ندادم بعدش کردم ۱۰ تا ۱۲ و ۴ تا ۶ تا چند روز تا میومد سرگرمش میکردم به شدت شیر شب وابسته بود گذاشتم بخوره اصلا سختگیری نکردم بعد چند وقت دیدم واسه شیر شب بیدار نمیشه تا دمه صبح ولی از صبح تا بیدار شدنش خیلی می‌گفت بده، بعد دیدم الان بهترین فرصت که شب بیدار نمیشه روز هم به تدریج کم شده از داروخانه تلخک گرفتم یه بار زدم تا اومد بخوره دید اون مزه رو دیگه نمیده رفت دوباره یه ساعت بعد دید ای بابا اون ممه رو لولو برده همین و تمام فقط روز بعدش صبح طبق عادت بیدار شد براش یه شعر خوندم خوابید هیچی هم بهش ندادم که خواب از سرش بپره، یه مامانی چند وقت پیش بهم گفت صبر کن اصرار به گرفتن نکن به وقتش میفهمی خودش دیگه میل نداره و همین شد به زور ازش نگرفتم. امیدوارم همه مامانایی که تو این مرحله هستن به راحتی و آرامش بگذرونن
ترک شیر مادر 25 ماه و ۲ روز