۲۲ پاسخ

براچی اومدی اینجا میگی برو کلانتری شکایت کن چقدر تو‌ساده ای

تو این حتی پدر هم نمیتونه بزور بچه رو از مادر جدا کنه چه برسه به خانواده اش
برو شکایت کن دو دستی و با التماس میارن بهت تحویل میدن

واه همینطوری الکی بده بچه رو‌ببریم
الکیه مگ‌
شکایت کن با مامور برو سراغ بچت
درسته شهر هرت شده
ولی دیگ تااین حد نوبره دیگ🙄😒

زنگ بزن ۱۱۰

زنگ میزدی پلیس ازشون شکایت میکردی
خاک تو سرشون ک به زندگی نحس بچشون با اعتیاد راضی بودن عوض اینکه ازت پشتیبانی کنن بچتو گرفتن،خدا بزنه به کمرشون

عزیزه من اونا اجازه ندارن

براچی اومدی اینجا میگی برو کلانتری شکایت کن چقدر تو‌ساده ای

شکایت کردی؟؟

فقط سریع برو شکایت کن ازشون.. عجب آدمایی پیدا میشه خدا لعنتشون کنه

تمام تایپیکات و خوندم و چقققدر اعصابم خرد شد از حماقت و سادگیت
۹۰ درصد مشکلا تقصیر خودته
همین فرمون برو جلو ببین به کجا میرسی

حق نداشتن بگیرن

عزیزم گریه نکن خونواده ات که اومدن پاشو برو کلانتری تعریف کن به اونا شکایت کن

برو دادگاه

برو شکایتشون کن بندازشون زندان

عزیزم برو کلانتری حتما شکایت کن و پزشک قانونی هم نامه بگیر.
فردا هم دادگاه خانواده برا بچه و حضانت بچه
کلانتری هم اعلام کن بچمو دزدیدن

کلانتری برو اینجا کی میتونه کمکت کنه

دختر همون موقع درو قفل میکردی زنگ میزدی ۱۱۰ بیاد چرا گذاشتی بچتو ببرن یا کتکت بزنن.
خاک به سرشون که حاضرن پسرشون توی اون شرایط باشه تازه باید ممنونتم می‌بودند.

زنگ بزن ۱۱۰ عزیزم
خودشون میان بگو بچم به زور بردن و خودم کتک زدم همشون میندازن زندان

همون موقع زنگ میزدی پلیس کاش چبدر عوضی ان

تو بچه را زایید و تو مادرشی یعنی چی ک بچمونا بده؟؟
برو شکایت کن مگه تو این زندگی کم سختی کشیدی....شکایت کن برین ب مرده و زندشون

حتما شوهرت گفتع

باید بری شکایت کنی حق نداشتن بگیرن، همونوقت میگفتی شکایت میکنم ازتون، بچه بیچاره حتما کلی ترسید و گریه کرد😓😞

سوال های مرتبط

مامان ابروکمون مامان ابروکمون ۵ سالگی
مامان دوتا فسقلی مامان دوتا فسقلی ۵ سالگی
میبینی از مساجد زنگ میزنن یا از یه جایی زنگ میزنن و نظرسنجی میکنن ما هم جواب میدم
الان یه خانومه زنگ زد گفت خانم فلانی گفتم بله گفت از فلان جا زنگ میزنم شما فرزند زیر شش سال دارین گفتم بله دوتا دیگه شروع کرد به سوال کردن منم قبل جواب دادن گفتم ببخشید شما از کجا زنگ میزنین آدرستون کجاست گفت از فلان جا و میخوایم خانوما رو شناسایی کنیم براتون کارگاه برگزار کنیم منم گفتم خب منکه نمیخوام شرکت کنم چرا اطلاعات بدم گفت دیگه من باید اطلاعات رو ثبت کنم منم گفتم خب نمیشه که من چرا اطلاعات بدم خلاصه اصرار کرد منم گفتم بپرس ولی اگر سوالتون رو نخوام جواب بدم نباید مشکلی داشته باشین گفت باشه اسم بچه ها رو با پدرشو رو گفتم دیگه اومد تاریخ تولد و کد ملی بگیره گفتم شرمنده من اینا رو نمیتونم بگم قصد شرکت هم ندارم فکر میکنم ادامه دانش الکی باشه خانمه هم گفت باشه خدافظ
شما میبودین اطلاعات میدادین؟؟؟؟منکه تصمیم گرفتم دیگه به هیچ کس اطلاعات ندم از کجا معلوم راست میگفته باشه