پارت دوم.
مثلا غذای داغ یا چای داغ رو زمین بچم میدوئه سمتش ک اونو کشف کنه دست بزنه ببینه اون چیه؟شماهم اون لحظه ناخوداگاه داد میزنید نرووووو،دست نزن،نکن،بشین سرجات،الان میسوزی،بچه هنگ میکنه،میترسه،و کنجکاو تر میشه که دست بزنه ببینه اون چیه که مامان بابام واکنششون انقدر ترسناک و عجیبه،بجای داد زدن بغلش کنید،بشینید کنارش براش توضیح بدید،دستشو بگیرید اروم ببرید سمت ظرف یا لیوان بزارید استکان چای یا قابلمرو با نوک انگشتش لمس کنه،ببینه که داغه بعد سریع واکنش نشون بدید،بگید وایییی چقدر داغه،دیدی دستت داغ شد؟بعد به واکنش بچه هاتون دقت کنید ببینید چقدر با این موضوع اروم کنار میان حتی ممکنه دوباره بخوان این کارو تکرار کنن شده ۱۰ بار تکرار کن ولی بزار بفهمه که اون داغه و خطرناکه،مثلا میخواد دست بزنه به چاقو عیبی نداره بشینید کنارش چاقورو یا مدیریت خودتون ک حواستون کاملا باشه بهش بدید دستش یه خیار بزارید جلوش بزارید اون تیکه تیکه کنه،له کنه سوراخ سوراخ کنه،براش توضیح بدید ک این چاقوئه خسلی تیزه،خطرناکه،بزارید اشیاء خطرناک و بی خطر رو بشناسه فرقشو متوجه بشه.مثلا دارید کیک درست میکنید،بزارید یکمم بچتون با چنگال یا همزن دستی هم بزنه بزارید همکاری کنه،مشارکت کنه تو کارکردن،بعد تشویقش کنید،خیلی بهش لذت میده و بشدت باعث رشد ذهنیش میشه.مثلا میخواید لباس پهن کنید بچه میاد لباسارو بهم میریزه پخش و پلا میکنه داد نزنید سرش،هیچ عکس العمل منفی انجام ندید بجاش بگید دخترم یا پسرم میشه به مامان کمک کنی؟لباسارو دونه دونه بده ب مامان،من پهن کنم،حتی بزارید چندتا از لباسارو اون بندازه رو رخت پهن کن حتی اگه خراب بندازه،بعدش خودتون درست کنید،ولی تشویقش کنید،بهش حس قدرت میده.

۳ پاسخ

باریکلا🎁🎁

عالییی

عالی بود

سوال های مرتبط

مامان عـمــاد کوچولو مامان عـمــاد کوچولو ۱۶ ماهگی
پارت اول.
خیلی تاپیکهای تکراری میبینم در‌این مورد که بچم خیلی اذیت میکنه اصلا حرف گوش نمیده،لج بازه،هرچی دعواش میکنم میگم نکن،نرو،ندو،گوش نمیده،حتی کتکشم میزنم ولی بدتر اون کارو تکرار میکنه،دوستای قشنگم،عزیزای دلم،خواهرای گلم،خداوند بچه رو به دنیا اورده که بریزه،خراب کنه،بشکنه،اصلا خدا بهش گفته که تو تا ۷ سالگی فقط بازی کن،بخور،بخواب،خراب کن،بهم بریز،داد بزن،لجبازی کن،حرف گوش نده،بچه تا ۷ سالگی همینه شما خودتونو بکشیدم با این روش بچه تغییر نمیکنه،کاملا درکتون میکنم خسته میشید،بی خوابی،کلافگی،خستگی،از صبح تا شب سروکله زدن با بچه ها با بابای بچه ها با خانواده یا مشکلات دیگه،ولی اینم بدونید که اون بچه به خواسته ی خودش بدنیا نیومده،شما اونو بدنیا اوردید،شما خواستید که اون بچه ب وجود بیادو پا بزاره تو این دنیا پس وظیفتونه،وظیفه ی مادریتونه که براش حوصله بخرج بدید براش وقت بزارید،درست تربیتش کنید،تا وقتی بزرگ شد همه بگن دستت دردنکنه چه بچه ای تربیت کردی،نه اینکه بگن این چ بچه ای که تو داری؟هرگلی بزنید سر خودتون زدید،خدا به این بچه دستور داده که وقتی غذا میخوره خودشو اطرافشو کثیف کنه،دعواش نکنید،سرش داد نزنید،این بچه غیر شماها هیچ کسو امن نمیدونن،وقتی میخواید دعواش کنید یه لحظه فقط یه لحظه یه چشمای مظلومش نگاه کنید،چطور دلتون میاد این بچه ی کوچیک رو بزنید یا سرش داد بزنید یا باهاش تند رفتار کنید؟
حالا راهکارش چیه؟
بچه ها از سن ۲ تا ۵ سالگی بشدت لجباز و یکدنده هستن که فکر میکنن با گریه و جیغ کشیدن میتونن حرفشونو پیش ببرن.
مامان عـمــاد کوچولو مامان عـمــاد کوچولو ۱۶ ماهگی
پارت سوم.
مثلا اسباب بازیاشو با کمک خودش جمع کنید بگو بیا باهم اسباب بازیاتو،لباستو جمع کنیم،سبدشو بیار دونه دونه بنداز توش قطعا بچت هم یکی دوتا اسباب بازیاشو میندازه تو سبدش همون لحظه ذوق کن،تشویقش کن،بهش جایزه بده ولی نه همیشه اینجوری پر توقع میشه،بچه ها کاملا حرفارو متوجه میشن،میفهمن،نگو این بچس هیچی حالیش نیشت،به حرفم گوش نمیده،نمیفهمه،اتفاقا از ما بیشتر میفهمه،وقتی چیزیو میشکنه یا خراب میکنه،دعواش نکن،بگو اشکال نداره ولی دفعه ی بعد بیشتر مراقبت کن ک دیگه این اتفاق نیفته،درکل وقتی کار اشتباه و منفی میکنن شما عکس العمل منفی نشون ندید،ولی وقتی کار خوبی انجام میدن تشویق و بعضی وقتها با جایزه همراهیش کنید،مثلا داره به مجسمه یا وسایل شکستنی تو بوفه دست میزنه یهو حمله نکنید سمت بچه یا داد بزنید سرش،خونسرد باشید باهاش صحبت کنید بگید عزیزم میشه اونو بدی یه مامان اگه جواب مثبت نگرفتید به زور از دستش نگیرید با کمک خودش بگید بیا باهم بزاریم سرجاش،مطمعن بعد باهم بازی کنیم،مطمعن باشید باهاتون همکاری میکنه،غذا نمیخوره؟بچه فقط توجه و بازی میخواد،برای این که از سر خودت بازش کنی براش گوشی و تی وی نزار،بچت اسیب میبینه،مغزش کوچیک میشه،گوشی خشکی چشم میاره،قدرت یادگیریش اُفت میکنه،موقع درس یاد گرفتن سطح هوشیاریش میاد پایین،اعتماد ب نفسشو از دست میده چون تو نزاشتی با محیط اطرافش ارتباط برقرار کنه،نزاشتی بازی کنی،کشف کنه،بفهمه اطرافش چی میگذره؟
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک مدیریت احساس خشم
۲.توجه:
گاهی هم ممکنه توجه نکنی مثلا یکی فحش داده و شما توجه نکردید و رد شدید
۳.تعبیر و تفسیر(خیلی مهمه)
همه ی ما یک تعبیری از اتفاقات داریم مثلا بچه ظرف رو شکسته میتونه از چند نظر به این قضیه نگاه کنه وقتی چند نوع میتونه فکر کنه واکنشش هم متفاوته
من میتونم فکر کنم این بچه داره من رو اذیت میکنه میتونم فکر کنم این بچه بلد نیست این کار رو انجام بده
پس اساس اون رفتار من متفاوت میشه
و آخرین مرحله واکنش:
حالا یا میزنی بچه رو یا سرش داد میزنیم یا گفتگو میکنی یا از موقعیت دورش میکنی
و اینکه مهمیش این هست که تمرکز رو سه تای اول داریم محرک،توجه و تعبیر و تفسیر
مثلا کسی که سیگار می‌کشیده حالا هی خودش رو بزاره وسط کسایی که سیگار می‌کشیدن چون دوباره براش محرک ایجاد میشه
چون خیلی وقتا از محرک پیشگیری میکنیم و خیلی وقتا توجه نمی‌کنیم و رد میشیم
یعنی اگر خشمتون رو میخواید کنترل کنید باید روی این ۳ تا تمرکز کنید
همش خیلی ها در مورد واکنش صحبت میکنن چون وقتی اون ۳ تارو درست کنی ممکنه اصلا به واکنش بد نرسه و روزی صدبار عصباني بشیم و داد بزنیم که فرداش دیگه نمیتونیم کنترلش کنیم
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه فرزندپروری(چطوری با همدلی کودک را آرام کنیم)(ادامه تاپیک قبل)
در واقع این یک نوع همدلی که به کودک کمک میکنه احساس کنه تنها نیست و فقط اون نیست که این میل رو داره در نهایت ما آرام کنار کودک میشینیم تا وقتی که کودک آرام بشه
حالا آیا همش باید حرف بزنیم؟یا همش باید احساسش رو بهش انعکاس بدیم؟همش باید بگیم آره منم همین جورم اون بچه هم همینطوره؟
نه ما یکی دوتا جمله میگیم در نهایت میشینیم کنارش در واقع همدلی خیلی وقت ها به اون حضور فیزیکی ما وابسته هست به اون نگاهی که به کودک داریم به اون دستی که روی شانه اش میزاریم یعنی فکر نکنید برای همدلی وقتی کودک آشفته هست باید هی بشینید توضیح بدید
اتفاقا حرف زدن زیاد و توضیح دادن زیاد توی این موقعیت ها کودک رو آشفته تر می‌کند میتونیم به کودک بگیم اگر دلت میخواد میتونی بیای بغل من
من اینجا کنارت هستم .اگر فرزندتون دوست نداره و الان آمادگی این همدلی رو نداره میتونی بگی من اینجا هستم نزدیکت وقتی که خودت دوست داشته باشی بیای پیشم
و اما چیزهایی مثل اینکه برو تو اتاق تا آروم بشی این هارو هیچوقت به بچه ها نگید
قراره ما کنار بچه ها باشیم تا آرام بشن تا بتونن خودشون کم کم یاد بگیرن هیجاناتاشون رو مدیریت کنن
خب حالا بعد همدلی چه اتفاقی میوفته؟
ما کنار کودک موندیم احساسش رو بهش انعکاس دادیم و بهش گفتیم میتونه بیاد تو آغوشمون تا آروم بشه بعد از اون میتونیم به کودک گوش کنیم و بشنویم چی میگه
مثلا ببینید دعواشون شده شما سر رسیدید اون اونو زده اون وسیله اون یکی رو برداشته
اونجا میتونید بشینید و بگید تو عصبانی هستی که دوستت وسیلت رو برداشته و ازت گرفته؟تو هم عصبانی هستی که نتونستی با اون وسیله بازی کنی