چقد این مردا خرنو نفهمو احمق
بارها بش گفتم جلو دلین به من‌ نگو با بچه اینطوررفتار نکن دعواش نکن کاریش نگیر داد نزن بچه حالیش میشه کم کم عادت میشه و عادت بچه ک از من حساب نبره غیراز اون تورو هم ادم حساب نمیکنه توروت وایمیسه اینقد ک رو میدی الان ک هیچ بزرگتر بشه خیلی چیزارو میفهمه ولی عادت تو از بین نمیره هزار بار گفتم من اگه دعواش میکنم تو نگو‌ نکن فلان به دلین بکو‌کاره بذی کردی ک بفهمه ما درست میگیم ما پشت همیم
بعد اومد بوسم کنه ک مثلا خودشو خوبه جلوه بده جلو دلین ک نگا من رفتم مامانتو بوس کرذم ولی مامانت با تو بدرفتاری کرد منم پسش زدم پاشد رف تو‌پذیرایی بخوابه چند روزه بش میگم بابا بچه رو پیش خودت بخوابون بذار به تو عادت کنه منم دست دلینو‌گرفتم گفتم پیش بابات بخواب خودشو راحت میکنه درو اتاقم بستم ک نیاد پیش من اومده سیوشرتشو تنش کرده بردش بیرون تو‌ماشین خوابوندش خودش هرچی گفتم بچه رو بیار سرما میخوره برا من خط و نشون میکشه
رفتار خودشو با خودش کردم ناراحت شد ولی من حق ندارم ناراحت بشم من ادم نیستم جلو بچه منو‌خوردو کوچیک میکنه
هرچی زنگش میزدم جواب نمیدادک . بچه رو بیاره سرماش نده خودش صب میگه بچم تو ماشین هی گفته بریم بریم بریم حالا معلوم نیس گریه هم کرده یا نه میگه منو میخواسته یه یکساعتی نیاوردش ک اومد بالا بش پیام دادم اگه نیاریش سرما بخوره باید بشینی خونه پرستاریشو بکنی من حوصله ندارم دیگه مغزم نمیکشه
حالا دیشب یهو بیدار شد با گریه اومد سمت من بغلم خوابید اون موقع هم خوابید همش تو خواب ناله و گریه میکنه بچم 😭 اگه میزدم بچه رو ردش خپب میشد ولی اسیب روحی ک به بچه وارد کرده رو چه جوری خوب بشه

۵ پاسخ

وقتی میبینی شوهرت اینقدر عقده آیه بیار بچه رو طرف خودت چرا ب زور میخای بچسبونیش ب آدمی ک بلد نیس حتی با هم سن خودش چطور رفتار کنه بچه وسیله ی اسباب بازی نیس ک دست ب دستش کنین مواظب روحش باش نیاز نیس یادش بدی کی باباته بابات چطور آدمیه اونا خودشون بهتر میفهمن

چه اصراری داری بچه حتما بغل باباش بخوابه اصلا بچه نباید بغل هیچ والدی بخوابه باید مستقل باشه مگر اینکه خودش درخواست بغل کنه اونم تو این سن پیش هرکی احساس ارامش بیشتری داشت باید بغلش کنه ن اینکه در رو روش ببندی کار خودت خیلی اشتباه تر از شوهرته
و درمورد اینکه برده بیرون خوابوندتش
شوهر اگه آدم نباشه اصلا بهت اهمیت نمیده ن اینکه وقت بزاره بچش رو ببره بیرون بدون مامانش بخوابونه اونم بعد بحث و دعوا هرکی بود بچه رو پرت می‌کرد روت کلی هم با خودت دعوا میکرد یا از خونه میزد بیرون یا میگرفت می‌خوابید اگه آرامش بچت و زندگی و شوهرت رو میخوای رو خودت کار کن شوهر هم تا حدی تحمل داره اگه خسته بشه برگردوندنش سخت شایدم غیرممکن بشه اون وقت میگی کاش لااقل بود الکی بوسم می‌کرد یا یبار دیگه اصلا زن و بچش رو میدید میبردمون خرید با بچش میرفت بیرون

ولی فکر میکنم رفتار شماهم کم اشتباه نداره
شوهرتون هدفش راحتی شما بوده ک بغلش کرده باید آروم بهش میگفتی بزارش زمین هم اون راه بیوفته اینجوری زودتر یادمیگیره چجوری راه بره هم کمرت داغون نمیشه
اگه نزاشت زمین دیگه چیزی نگو حالا با ی بار بیرون رفتن و یبار راه نرفتن دخترت اتفاقی براش نمی افته بجاش خودت عصرا ببرش بیرون یا پارک تا با بچها بازی کنه تا وقتی هدف طرف چ شوهر چ ی نفر دیگه خیر باشه باهاش دعوا نکن و داد و بیداد نکن اگه باب میلت نیست یا کارش درست نیست با زبون خوش بهش بفهمون مگر اینکه طرف هدفش آزار و اذیتت باشه

چ پدر و مادر تاکسیکی

دقیقا شوهر منم همینقدر نفهم هست اصلا واسش روح روان بچم مهم نیست اصلا آدم نیست

سوال های مرتبط