۴ پاسخ

سلام گلم شما چشمت آب سیاه داره چطوری کنترل می‌کنی کدوم دکتر میری

من قطره لاتاپروست استفاده میکنم و بچه روهخ شیر میدم دکتر گفت ضرر ندارد که ای خدا🥺🥺نکنه ضرر داره من شیر میدم

شیر خشک نان بده خیلی خوبه
همه جا هم پیدا میشه

اه برو بابا این چه حرفیه اتفاقا من خیلی ناراحت بودم زمان دخترم مثل احمقا انقد گریه کردم دکتر به خواهرم گفته بود میگن شیر مادر اون شیر مادرای قدیم بوده که شیراشون خوب بوده نه الان که مادرا حرص و جوشیو استرسی اتفاقا شیر خشک بهتره.الان انواع اقسام ویتامین به بچه ها میدی پس فرقی نمیکنه

سوال های مرتبط

مامان ائل آی مامان ائل آی ۳ سالگی
مامانایی که چشم بچشون خدایی نکرده مشکل داره بیان کمک.
من سه ماه پیش دخترمو بردم چشم پزشک بینایی سنجی گفت هر چشم یک نمره آستیگمات هست . بعدش گفت گوشی زیاد دادین ببرید کلا گوشی ندین بهش و دوباره بعد سه ماه دوباره بیارید. دیروز بردمش معاینه کرد و گفت هم آستیگمات و هم دوربینی گفت استیگمات یکیش شده یک و نیم یکیش هم یک و بیست وپنج هر . و عینک تجویز کرد . ما هم امروز مجدد پیش یه دکتر دیگه بردیم که مشهور تر از اولیه و معاینه کرد با دستگاه گفت آستیگمات چشم ها یکی یک و یکی هفتادو پنج صدم هست و دوربینی هم داره. اما گفت هر دوتا اینا مربوط به رشد چشم هست و بزرگتر بشه حل میشه و اصلا عینک لازم نیست و بچه ها با دوربینی و آستیگمات به دنیا میان و با رشد چشمشون تکامل پیدا میکنه و گفت اصلا هم به گوشی ربطی نداره گوشی باعث نزدیک بینی میشه نه دوربینی و خشکی و خستگی چشم میاره . حالا موندم چیکار کنم واقعا. دکتر دومی گفت ۶ ماه دیگه مجدد بیارید اما من گفتم نگرانم سه ماه دیگه میارم. گفت والا جای هیچ نگرانی نیست بچه چشماش چیزیش نیست حتی برگشت با دستش جلو چشمای دخترم حرکتهایی انجام داد و گفت سالمه. گفت آستیگمات بالای یک در سن مدرسه اهمیت داره . نه الان
مامان نینی مامان نینی ۳ سالگی
خاتما یه مشورت دارم
من و حاریم و مادرشوهرم تو یه ساختمونیم جاریم یه پسر ۸ ساله یه دختر ۱ ساله داره
من یه پسر ۳.۵ ساله و یه پسر ۵ ماهه دارم
جاربم خداییش دختر بدی نیست ولی به اخلاق بدی که داره الویت خودشه بقبه براش مهم نیستن
مثلا پریشب از ساعت ۶ تا ۱۰ شب رفت استخر شوهرش هم ول کرد با دخترش رفت پارک ماهم قرار بود بریم خیلی راحت گفت پسرم میگه حال ندارم بیام تو بمون تا بیاد پیشت و سه سوته قبل اینکه ما بگیم نه بچه رو فرستاد منزل ما و رفت

امروز من رفتم خرید برادرشوهرمو دم در دیدم سلام کردیم و اینا گفت نرفتی جایی گفتم نه خونم
اینم بچشو دوباره گذاشته اونو برده دکتر
و به منم نگفته یه ساعت بعد زتگ زده بچم پایینه هااا حواست باشه
بجه اومد بالا گرررسنه براش غذا اوردم میگه اینو نمیخوام اونو نمیخوام گفتم ما همینو داریم فقط
این زن ساعت ۱۰ رفت تا ۱
اخه سه ساعت برا یه اورژانس بیمارستان؟؟؟؟
نمیدونم چیکار کنم ؟؟؟
من بخدا بچه هام کوچیکن
اون پسرش بزرگه میتونه ببرش
یا حداقل با باباش بره مغازه سرکارش
با پسر منم مدام دعوا میکنن
به مادرشوهرم گفتم میگه والا به من چه