۶ پاسخ

منو دوستم با هم باردار شدیم دوتامون با هم رفتیم سونو گفتن قلب تشکیل نشده دوستم بشدت استرس داشت و هم ناراحت بود من ریلکس و عادی
بعد دو هفته ک رفتیم متاسفانه قلب برا دوستم تشکیل نشده بود و من الان بچم ۷سالشه
میخام بهت بگم فقط بسپارش ب خدا و بدون ک خداوند صلاح ما و اون بچه ها تو شکممون رو بهتر میدونه
ناراحتی غصه استرس هیچی نداشته باش فقط بگو خدایا تو صلاح منو بهتر از خود من میدونمی سپردمش دست خودت

برو یه سونوگرافی خوب عزیزم

منم ب حساب پریودی 7 هفته رفتم فقط ساک بارداری بود بدون جنین. گفت دو هفته دیگه بیا رفتم جنین و ضربان قلب بود مشخص شد که اونموقع ک رفته بودم 6 هفته بودم و نطفه دیرتر گرفته شده بود تا آخر بارداری یک هفته اختلاف داشت سونو و پریودیم. من اصلا نگران نبودم
بنظرم بیخیال باش خود استرس حتی اگه همه چیز اوکی باشه هم باعث اتفاقات بده خدایی نکرده

خیر باشه ان‌شاءالله ، حق داری ولی باید صبر کنی فقط

۷ هفته ؟ فعلا جا داری واسه تشکیل قلب حداقل ۸ هفته بعضیا ۹ هفته تشکیل شده
توکل کن آن شاالله تا ده روز دیگه تشکیل میشه و بارداری خوبی سپری میکنی عزیزم

سلام عزیزم منم همین جوری بودم ۹ هفته رفتم وجنین رویت شد وای ازاول این بارداریم همش حرص خوردم ولی خداروشکر همه چی به خوبی تموم شد الان بچه ام نزدیک سه سالشه غصه نخور تشکیل میشه فقط خودتو تقویت کن چیزای مقوی بخور

سوال های مرتبط

مامان دل آرام مامان دل آرام ۶ سالگی
فرزندپروری،فرزندپروری،فرزندپروری،فرزندپروری،فرزندپروری،فرزندپروری تب،تب،میگم مامانا تورو خدا صادقانه جواب بدید بااین شرایط من کسی دوباره واسه بچه دوم اقدام میکنه بانه،من شوهرم شغلش آزاد با پیکان وانت کار میکنه بار میبره اونم دل به خواهی یک وقت میبره یک وقت ۳ روز خونه میمونه نمیره بعضی صبح ها زود میره بیشتر روزا تا ۱۲ ظهر خوابه بد اصلا به هیچ وجه تو کارای خونه یا بچه داری کمکم نیست خانوادم شوهرم الان ۳ ساله که کل قطع رابطه هستیم یعنی اصلا نه اونا از ما خبر دارن نه ما از اونا مادر خودمم که دیابت داره واصلا حوصله هیچ کدوم از نوه هاشو نداره یعنی ۶ ماه خونه اش نریم زنگ نمیزنه بیایید اینجا یک خواهرم دادم که خودش دوتا پسر داره یکی ۱۰ ساله یکی هم ۶ ساله ولی از بچگی مشکل عقب ماندگی ذهنی داره رو اونم اصلا نمیتونم حساب کنم که کمکم باشه حالا موندم از یک طرف میگم فردا منو شوهرم نباشیم دخترم خیلی تنهاست هیچ کسی رو نداره از اینور هیچ کمکی ندارم حتی شوهرم که دارم باهاش زیر یک سقف زندگی میکنم اگه یک روز دخترم خدایی نکرده مریض بشه بهم میگه خودت میدونی به من ربط نداره در این حد تنهام دلم خیلی غصه داره شما جای من بودید چه کار می‌کردید ؟