۵ پاسخ

پسره منم خیلی اینجوریه🥲می‌دونی خونه ما سر نبشه خیلی صداها میاد توش از بابت پر پنجره بودن و قدیمی بودن پنجره هاش🥴🤕بعد من وقتی صدامیاد میدوعید سمتم باگریه میرفتم بدو بدو بغلش میکردم تااروم شه و اینا و همیشه اطمینان دادم کنارشم ..بعد گریه هاش از سرش افتاد...یک کار دیگم ک میکنم تا میاد بغلم میگم چی بود مامان موتور یا مثلاً دزدگیر ؟! بعد با خنده صداشو تقلید میکنم بهش میگم بگو بگو توام و با همین بازی از سرش میندازم ...ولی تموم شدن نداره ها چون تو ی دنیای ناشناخته ان‌ انگار بچها ولی کمتر میشه ❤️

مثل دختر من حتی از بوق یخچال میترسه

بچس خب‌

یه قاشق آرد و. ی قاشق نمک با ی لیوان آب قاطی کن توش یدونه سوزن بنداز تابه رو بزار داغ داغ بشه دخترتو بگیر بغلت ی روسری بنداز رک سرش مواد رو از رو سر دخترت برز داخل تابه بزار تا مواد تو تابه خشک بشه شکل چیزی ک ازش ترسیده میفته داخلش

ترسش رو بریز

سوال های مرتبط