خسته شدم دیگه از فکر کردن،واقعا موندم دیگه چیکار کنم، الان دهانه رحم یک سانت بازه ولی همه میگن طول میکشه تا پیشرفت کنی و شاید اصلا پیشرفت نکنی، از طرفی دکترم گفته پانزدهم بیا چون صدکش پایینه باید ختم بارداری بدیم، از طرفی دلم میخواد بیشتر بمونه رسیده تر بشه و وزنش بهتر بشه، از طرفی میترسم دیگه دکتر خودم نباشه، از یه طرف دیگه میترسم از آمپول فشار میگم برم سزارین از اول، کلا پر از فکرم و نمیدونم چیکار کنم که پشیمون نشم

توکل کن به خدا از خور
خودش بخواه هرچی بهتره برات رقم
بخوره اما عزیزم عفونت کردن بخیه هم ممکنه داخل سزارین پیش بیاد هم
طبیعی جدا از دکتر به مراقبت کردن
خودت هم از بخیه ها و شست و شو
دادن و خشک کردنت و اینا هم بستگی داره

من با آمپول فشار زايمان كردم
ساعت پنج عصر دردام شروع شد نزديك ده شب دخترم دنيا اومد
از چى ميترسى

میخوای حتماً دکتر خودت باشه؟
من دکترم مصلی نژاد هست ولی می‌دونم که واسه زایمانم نیست
دعا کن یه دکتر خوب بیاد بالای سرت
دکتر خودتم نباشه اشکالی نداره

ورزش کن اسکات بزن
پیشرفت میکنی به کسی گوش نده
خدا بزرگه

قبول داری ماه نهم پر از استرس و فکر و خیاله؟!

عزیزم منم مثل تو بودم گلم کاملا درکت میکنم
اول اینکه برای صدک پایین اول باید یه سونو داپلر بدی
صدک منم پایین بود. داپلر دادم که رگ های خونی جفت بررسی بشه که خداروشکر رگ ها گرفتگی نداشت و دکتر گفت بچه ات ریز جثه اس و میتونی تا لحظه آخر بمونی. هر صدک پایینی که نباید ختم بارداری باشه
اگر هم مشکل از جفت باشه و خونرسانی مشکل داشته باشه هر چه زودتر زایمان کنی به نفع خودت و بچه اس چون بچه ممکنه دچار خونرسانی و اکسیژن رسانی بشه
دوما حرف مردم برات مهم نباشه. تو توی هفته ۳۷ یک سانت بازی این خودش خیلی خوبه درحالی که من نبودم. تا پانزدهم کپسول گل مغربی استفاده کن و تمام تلاشتو بکن
سوما اگر هم نشد و به صورت طبیعی پیش نرفت به نظرم با دکترت صحبت کن و بگو من برای طبیعی تلاش کردم ولی نه با آمپول. منم همین کار رو کردم. دهانه رحمم بسته بود و دکتر گفت با آمپول زایمان کن که گفتم نه باهاش صحبت کردم و قانعش کردم که سزارین بشم

ولی عقلانی برو بدنیا بیادش جون میگیره اما تو شکم اذیت میشه بدتره

بسپار ب خدا و ازش بخواه بهترین حالت برات اتفاق بیفته ،بزار زمان بگذره و همه چی ب وقت خودش پیش بیاد،نگران نباش ب هیچی ام فک نکن

چند کیلو شده؟